emporium

/ˌemˈpɔːriəm//ɪmˈpɔːrɪəm/

معنی: بازار بزرگ، مرکز فروش، جای بازرگانی
معانی دیگر: (محل بازرگانی) بازار، سوداگرخانه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: emporia, emporiums
(1) تعریف: a major trading center.
مشابه: mart

(2) تعریف: a large retail store offering a wide variety of consumer goods.
مشابه: bazaar, market, store

جمله های نمونه

1. It had gotten so bad the Emporium had some one meet me at the door every time I ran in to buy pantyhose.
[ترجمه گوگل]آنقدر بد شده بود که امپوریوم هر بار که برای خرید جوراب شلواری وارد خانه می‌شدم، یکی با من ملاقات می‌کرد
[ترجمه ترگمان]فروشگاه خیلی بد شده بود و هر بار که برای خرید جوراب می رفتم یکی از آن ها را دم در می دیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Y., an emporium that has sold laserdisc machines for years.
[ترجمه گوگل]Y, شرکتی که سال ها دستگاه های لیزر دیسک را فروخته است
[ترجمه ترگمان]Y, مرکز داد و ستد، که سالهاست دستگاه laserdisc می فروشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A mere 99p from your local tack emporium Dolcis is launching a club tour.
[ترجمه گوگل]تنها 99p از فروشگاه محلی شما Dolcis در حال راه اندازی یک تور باشگاهی است
[ترجمه ترگمان]مرکز تجاری your در حال پرتاب یک تور باشگاهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I could see the Emporium, the two churches, the dull gold dome of the courthouse.
[ترجمه گوگل]می توانستم امپوریوم، دو کلیسا، گنبد طلایی کسل کننده دادگاه را ببینم
[ترجمه ترگمان]مرکز بازرگانی، دو کلیسا، گنبد طلایی و کدر دادگاه را تماشا می کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Singapore, emporium of the East.
[ترجمه گوگل]سنگاپور، امپراتوری شرق
[ترجمه ترگمان]سنگاپور، مرکز داد و ستد شرق
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Now, when I stopped at the Emporium, I looked at the patent medicine display first.
[ترجمه گوگل]حالا، وقتی در Emporium توقف کردم، ابتدا به صفحه نمایش پزشکی پتنت نگاه کردم
[ترجمه ترگمان]حالا، وقتی در مرکز شهر توقف کردم، دیدم که اول به the فروشی رسیدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Palace was an emporium dedicated to the palates of the cosmos.
[ترجمه گوگل]کاخ یک مرکز تجاری بود که به کام کیهان اختصاص داشت
[ترجمه ترگمان]این کاخ یک مرکز پر از مرکز emporium بود که به ذائقه کیهان اختصاص یافته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The reporter a survey in Beijing Xidan Emporium and found few girls underwear.
[ترجمه گوگل]خبرنگار نظرسنجی در پکن Xidan Emporium و چند دختر لباس زیر پیدا کرد
[ترجمه ترگمان]گزارشگر یک نظرسنجی در Xidan Xidan (Beijing Emporium)انجام داد و چند تن از دختران زیر را پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Yet within just four years the international emporium had collapsed, with catastrophic losses.
[ترجمه گوگل]با این حال، تنها در عرض چهار سال، تجارت بین‌المللی با زیان‌های فاجعه‌بار سقوط کرد
[ترجمه ترگمان]با این حال در عرض چهار سال، مرکز داد و ستد بین المللی ویران شده بود و خسارت های فاجعه بار به بار می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Foodstuffs, Medicine, Patent Medicine, Emporium, Garment, Arts & Crafts .
[ترجمه گوگل]مواد غذایی، پزشکی، پزشکی ثبت اختراع، امپریوم، پوشاک، هنر و صنایع دستی
[ترجمه ترگمان]مواد خوراکی، دارو، دارو، Emporium، Emporium، Garment، هنر، صنایع دستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. For example, the Yaxiya Emporium, Suguo Supermarket, Times Supermarket, and Dynasty Store have various commodities.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، Yaxiya Emporium، Suguo Supermarket، Times Supermarket و Dynasty Store کالاهای مختلفی دارند
[ترجمه ترگمان]برای مثال، سوپر مارکت Emporium، سوپرمارکت Suguo، سوپرمارکت تایمز و فروشگاه دودمان کالاهای مختلفی دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Some TV sets for sale in the emporium were stolen last night.
[ترجمه گوگل]چند دستگاه تلویزیون برای فروش در فروشگاه دیشب به سرقت رفت
[ترجمه ترگمان] یه سری تلویزیون برای فروش دیشب دزدیده شدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But I do not reduce sell it in emporium, it depends the country condition.
[ترجمه گوگل]اما من فروش آن را در امپریوم کاهش نمی دهم، بستگی به شرایط کشور دارد
[ترجمه ترگمان]اما من فروش آن را در مرکز تجاری کاهش نمی دهم، به شرط کشور بستگی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Dalian Shengli Emporium is a large-scale underground commercial centre with supermarket, restaurant and recreation facility.
[ترجمه گوگل]دالیان شنگلی امپوریوم یک مرکز تجاری زیرزمینی بزرگ با سوپرمارکت، رستوران و امکانات تفریحی است
[ترجمه ترگمان]دالیان Shengli Emporium یک مرکز تجاری زیرزمینی بزرگ با سوپرمارکت، رستوران و امکانات تفریحی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. As farfetched as the Celestial Emporium system is, any classification process has its logical problems.
[ترجمه گوگل]همانطور که سیستم سماوی امپوریوم دور از ذهن است، هر فرآیند طبقه بندی مشکلات منطقی خود را دارد
[ترجمه ترگمان]هر چقدر هم که سیستم (Emporium)آسمانی باشد، هر فرآیند طبقه بندی مشکلات منطقی خود را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بازار بزرگ (اسم)
emporium

مرکز فروش (اسم)
emporium

جای بازرگانی (اسم)
emporium

انگلیسی به انگلیسی

• commercial center, store that sells a wide variety of goods
an emporium is a large shop that sells a lot of different things; an old-fashioned word.

پیشنهاد کاربران

بپرس