en route

/ˈenˈraʊt//ənruːt/

معنی: در مسیر
معانی دیگر: (فرانسه) سرراه، ضمن رفتن به جایی، در راه، درراه، در مسیر

بررسی کلمه

قید ( adverb )
• : تعریف: during the journey; on or along the way.

جمله های نمونه

1. We stayed there en route for London.
[ترجمه گوگل]در مسیر لندن آنجا ماندیم
[ترجمه ترگمان]ما در راه لندن ماندیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I stopped en route and got some wine.
[ترجمه سلیمان روستا] در مسیر توقف کردم و مقداری شراب گرفتم
|
[ترجمه گوگل]در مسیر توقف کردم و مقداری شراب گرفتم
[ترجمه ترگمان]در راه توقف کردم و مقداری شراب به دست آوردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We stopped at Paris en route from Rome to London.
[ترجمه گوگل]در مسیر رم به لندن در پاریس توقف کردیم
[ترجمه ترگمان]در راه پاریس از رم تا لندن توقف کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They have arrived in London en route to the United States.
[ترجمه گوگل]آنها در مسیر رسیدن به ایالات متحده به لندن رسیده اند
[ترجمه ترگمان]آن ها در راه ایالات متحده به لندن رسیده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The bus broke down en route from Boston to New York.
[ترجمه گوگل]اتوبوس در مسیر بوستون به نیویورک خراب شد
[ترجمه ترگمان]اتوبوس در راه رفتن از بوستون به نیویورک سقوط کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They passed through Paris en route for Rome.
[ترجمه گوگل]آنها در مسیر رم از پاریس گذشتند
[ترجمه ترگمان]در راه رم از پاریس عبور کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Why don't we stop for lunch en route?
[ترجمه گوگل]چرا در مسیر برای ناهار توقف نمی کنیم؟
[ترجمه ترگمان]چرا سر راه ناهار توقف نمی کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We'll stop for lunch en route.
[ترجمه گوگل]در مسیر برای ناهار توقف خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]برای ناهار در راه توقف می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The bomb exploded while the plane was en route from Paris to Tokyo.
[ترجمه گوگل]این بمب زمانی که هواپیما از پاریس به سمت توکیو در حرکت بود منفجر شد
[ترجمه ترگمان]این بمب زمانی منفجر شد که هواپیما در مسیر حرکت از پاریس به توکیو بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We stopped for a picnic en route.
[ترجمه گوگل]در مسیر برای پیک نیک توقف کردیم
[ترجمه ترگمان]برای گردش در راه توقف کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. One of the bags was lost en route.
[ترجمه گوگل]یکی از کیسه ها در مسیر گم شد
[ترجمه ترگمان] یکی از the تو جاده گم شده بو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. She stoops to gather stones en route.
[ترجمه گوگل]او خم می شود تا سنگ ها را در مسیر جمع کند
[ترجمه ترگمان]دولا می شود تا سنگ ها را در جاده جمع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The coding process begins while en route between the retina and our conscious mind.
[ترجمه گوگل]فرآیند کدگذاری زمانی شروع می شود که بین شبکیه چشم و ذهن خودآگاه ما در حرکت است
[ترجمه ترگمان]فرآیند کدگذاری زمانی آغاز می شود که در مسیر بین شبکیه چشم و ذهن خودآگاه ما حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He died en route to Los Angeles, locked in a steamer trunk.
[ترجمه گوگل]او در مسیر لس آنجلس در یک صندوق بخار قفل شده درگذشت
[ترجمه ترگمان]او در راه لس آنجلس فوت کرد که در تنه یک کشتی بخار قفل شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. En route, Shaker instructed two ships to join him on the return flight.
[ترجمه گوگل]در مسیر، شاکر به دو کشتی دستور داد تا در پرواز برگشت به او بپیوندند
[ترجمه ترگمان]در ضمن، Shaker به دو کشتی دستور داده بودند که در بازگشت به او به او ملحق شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

در مسیر (قید)
on, en route

انگلیسی به انگلیسی

• on the way, along the way, during the journey
if you are en route to a place, you are travelling there.

پیشنهاد کاربران

1 - در راه حرکت به یک مکان
معادل on the way
en route ( گردشگری و جهانگردی )
واژه مصوب: در مسیر
تعریف: در مسیر یا در طول آن
در راه، درحین مسیر
در مسیر حرکت به یک نقطه

بپرس