end product

/ˈendˈprɑːdəkt//endˈprɒdʌkt/

(نتیجه ی نهایی هر سلسله دگرگونی یا فرآیند یا واکنش شیمیایی) پیامد پسین، پسین پیامد، فرآورده ی پایانی، محصول نهایی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the final or finished product, as of an industry, chemical reaction, or growth process.
مشابه: manufacture

جمله های نمونه

1. Our end product is an anti - cancer antibody.
[ترجمه گوگل]محصول نهایی ما یک آنتی بادی ضد سرطان است
[ترجمه ترگمان]محصول نهایی ما آنتی بادی ضد سرطان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It is the end product of exhaustive research and development.
[ترجمه گوگل]این محصول نهایی تحقیق و توسعه جامع است
[ترجمه ترگمان]این محصول نهایی تحقیق و توسعه کامل است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The film's backers were delighted with the end product.
[ترجمه گوگل]حامیان فیلم از محصول نهایی خوشحال شدند
[ترجمه ترگمان]حامیان فیلم از محصول نهایی راضی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The two alternative processes arrive at the same end product.
[ترجمه گوگل]دو فرآیند جایگزین به یک محصول نهایی می رسند
[ترجمه ترگمان]دو فرآیند جایگزین به یک محصول نهایی می رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The F-1jets were the end product of a research program that began in 196
[ترجمه گوگل]F-1jet ها محصول نهایی یک برنامه تحقیقاتی بودند که در سال 196 آغاز شد
[ترجمه ترگمان]جت F - ۱، محصول نهایی یک برنامه تحقیقاتی بود که در سال ۱۹۶ آغاز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The end product contains mainly carbon monoxide and hydrogen from the gasification step plus a little methane from the carbonisation.
[ترجمه گوگل]محصول نهایی عمدتاً حاوی مونوکسید کربن و هیدروژن حاصل از مرحله تبدیل به گاز به علاوه کمی متان حاصل از کربن‌سازی است
[ترجمه ترگمان]محصول نهایی شامل کربن مونوکسید و هیدروژن از مرحله گازی سازی به علاوه گاز کمی متان از the است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Assimilation is always the end product.
[ترجمه گوگل]جذب همیشه محصول نهایی است
[ترجمه ترگمان]Assimilation همیشه محصول نهایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Humus: The end product of decomposed organic matter such as leaves.
[ترجمه گوگل]هوموس: محصول نهایی مواد آلی تجزیه شده مانند برگ
[ترجمه ترگمان]humus: محصول نهایی مواد آلی تجزیه شده مانند برگ ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The end product is of similar appearance to peat, rich and dark in colour and friable.
[ترجمه گوگل]محصول نهایی ظاهری مشابه ذغال سنگ نارس، رنگ غنی و تیره و شکننده دارد
[ترجمه ترگمان]محصول نهایی دارای ظاهر مشابهی برای peat، غنی و تیره در رنگ و friable است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But the end product would be very different - not indecisive and multiple, but single and decisive.
[ترجمه گوگل]اما محصول نهایی بسیار متفاوت خواهد بود - نه غیر قطعی و چندگانه، بلکه تک و تعیین کننده
[ترجمه ترگمان]اما محصول نهایی بسیار متفاوت است - نه indecisive و چند گانه، بلکه واحد و تعیین کننده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Who cares? All I want is the end product.
[ترجمه گوگل]چه کسی اهمیت می دهد؟ تنها چیزی که می خواهم محصول نهایی است
[ترجمه ترگمان]کی اهمیت میده؟ تنها چیزی که می خوام محصول آخرش باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. All I want is the end product.
[ترجمه گوگل]تنها چیزی که می خواهم محصول نهایی است
[ترجمه ترگمان]تنها چیزی که من می خواهم محصول نهایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This is true whether the end product is a manufactured item for sale or a production process for producing it.
[ترجمه گوگل]این درست است چه محصول نهایی یک کالای ساخته شده برای فروش باشد یا یک فرآیند تولید برای تولید آن
[ترجمه ترگمان]این درست است که محصول نهایی یک مورد تولید شده برای فروش یا فرآیند تولید برای تولید آن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The end product of such processes as these was the primitive nucleus of a continent, which grew as this process continued.
[ترجمه گوگل]محصول نهایی چنین فرآیندهایی هسته اولیه یک قاره بود که با ادامه این روند رشد کرد
[ترجمه ترگمان]محصول نهایی چنین فرایندهایی، هسته اولیه یک قاره بود، که این فرآیند همچنان ادامه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The end product of such a course of evolution is an obligate parasite that is inextricably linked to a particular host.
[ترجمه گوگل]محصول نهایی چنین سیر تکاملی یک انگل اجباری است که به طور جدایی ناپذیری با یک میزبان خاص مرتبط است
[ترجمه ترگمان]محصول نهایی چنین دوره تکامل یک انگل متعهد است که به طور جدایی ناپذیری به میزبان ویژه ای مرتبط است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[شیمی] فرآورده ى پایانی ،محصول نهایی، (نتیجه ى نهایی هر سلسله دگرگونی یا فرآیند یا واکنش شیمیایی ) پیامد پسین، پسین پیامد، نتیجه ى نهایی
[ریاضیات] محصول تمام شده، حاصل کار، حاصل، فراورده ی نهایی، محصول نهایی
[پلیمر] محصول نهایی

انگلیسی به انگلیسی

• final result, finished product
the end product of an activity or process is the thing that it produces.

پیشنهاد کاربران

بپرس