enervation


عصب بردارى روانشناسى : ضعف

جمله های نمونه

1. the enervation caused by malnutrition
بی حالی ناشی از سو تغذیه

2. Death: The Arcanum that governs darkness, decay, ectoplasm, enervation, ghosts and soul stealing.
[ترجمه گوگل]مرگ: Arcanum که بر تاریکی، پوسیدگی، اکتوپلاسم، انرژی، ارواح و دزدی روح حاکم است
[ترجمه ترگمان]مرگ: The که بر ظلمت، پوسیدگی، ectoplasm و روح و روح دزدی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Purview : Darkness, decay, ectoplasm, enervation, ghosts, soul stealing.
[ترجمه گوگل]موضوع: تاریکی، پوسیدگی، اکتوپلاسم، انرژی، ارواح، دزدی روح
[ترجمه ترگمان]تاریکی، پوسیدگی، ectoplasm، enervation، ارواح، روح دزدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Rage, despair, enervation, impulse to commit suicide. . .
[ترجمه گوگل]خشم، ناامیدی، اشتیاق، انگیزه برای خودکشی
[ترجمه ترگمان] خشم، ناامیدی، سستی، انگیزه ای برای خودکشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The questions you ask consistently will create either enervation or enjoyment, indignation or inspiration, misery or magic.
[ترجمه گوگل]سوالاتی که به طور مداوم می پرسی باعث ایجاد شور و شوق یا لذت، خشم یا الهام، بدبختی یا جادو می شود
[ترجمه ترگمان]سوال هایی که شما از آن ها می کنید، هر کدام از نرمی یا لذت، خشم یا الهام، یا از جادو یا جادو استفاده می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The enervation Their innovations sometimes change the world.
[ترجمه گوگل]انرژی نوآوری های آنها گاهی دنیا را تغییر می دهد
[ترجمه ترگمان]نوآوری های Their گاهی دنیا را تغییر می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This is identical with the enervation spell cast by a 10th-level sorcerer.
[ترجمه گوگل]این با طلسم انرژی که توسط یک جادوگر سطح دهم انجام می شود یکسان است
[ترجمه ترگمان]این با طلسم enervation که توسط یک جادوگر در سطح دهم ایجاد شده است، یک سان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The internationalization of English has begun to provoke a twofold enervation .
[ترجمه گوگل]بین المللی شدن زبان انگلیسی شروع به برانگیختن هیجانات دوگانه کرده است
[ترجمه ترگمان]بین المللی سازی انگلیسی شروع به تحریک یک enervation دوگانه کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The results showed that the water in stalk transported to leaf and the transportation of water from stalk to enervation was a little more during curing.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که آب موجود در ساقه به برگ منتقل می‌شود و انتقال آب از ساقه به انوراسیون در طول پخت کمی بیشتر است
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که آب در ساقه به برگ انتقال داده می شود و انتقال آب از ساقه به enervation کمی بیشتر در طول درمان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Results Exploratory factor analysis indicated that separate scale of enervation mentality had 20 items and 4 dimensions: no freshness, no ego, disinterest and force to adapt.
[ترجمه گوگل]نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که مقیاس جداگانه ذهنیت انرژی زایی دارای 20 گویه و 4 بُعد: بدون طراوت، بدون منیت، بی علاقگی و نیروی انطباق است
[ترجمه ترگمان]نتایج تجزیه و تحلیل عوامل اکتشافی نشان داد که مقیاس جداگانه ای از ذهنیت enervation ۲۰ مورد و ۴ بعد دارد: هیچ طراوت، نه نفس، بی علاقگی و نیروی سازگاری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Results Exploratory factor analysis indicated that separate scale of enervation mentality had 20 items.
[ترجمه گوگل]نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد که مقیاس جداگانه ذهنیت انرژی زایی دارای 20 گویه است
[ترجمه ترگمان]نتایج تجزیه و تحلیل عوامل اکتشافی نشان داد که مقیاس جداگانه ای از ذهنیت enervation ۲۰ مورد دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This is the story of a way back in, to the rush of moving forward. Born from the earth crust. Grow from the seeds of enervation.
[ترجمه گوگل]این داستان یک راه بازگشت به داخل، به عجله حرکت به جلو است از پوسته زمین متولد شد از دانه های انرژی رشد کنید
[ترجمه ترگمان]این داستان یک راه بازگشت به جلو است تا به جلو حرکت کند متولد شدن از پوسته زمین بذر of را بکاریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• weakening, loss of strength, deprivation of mental or physical vigor

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : enervate
✅️ اسم ( noun ) : enervation
✅️ صفت ( adjective ) : enervated / enervating
✅️ قید ( adverb ) : enervatingly
enevation of soil یعنی ناتوان سازی خاک
Enervation of soil توی کتاب کمبریج ۷ تست ۲ ریدینگ ۲ میشه انرژی دهی به خاک
پاراگراف راجب متدهایی هست که قیمت غذا رو ارزون میکنه اما از اون طرف به طبیعت خسارت میرسونه
بی حالی
بی علاقگی

بپرس