engineered

جمله های نمونه

1. he engineered a daring jailbreak
او نقشه ی فرار جسورانه از زندان را طراحی کرد.

2. he engineered two dams
او مهندسی دو سد را بعهده داشت.

3. a carefully engineered production line
خط تولیدی که با دقت مهندسی شده است

پیشنهاد کاربران

بپرس