enhance

/enˈhæns//ɪnˈhɑːns/

معنی: افزودن، زیاد کردن، بالا بردن، بلند کردن
معانی دیگر: (هزینه یا ارزش یا جذابیت) بالابردن، برافزودن، (وضع یا کیفیت) بهتر کردن، بهسازی کردن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: enhances, enhancing, enhanced
مشتقات: enhancement (n.), enhancer (n.)
• : تعریف: to heighten, improve, or increase, as in quality, value, attractiveness, or reputation.
مترادف: ameliorate, develop, enrich, improve, upgrade
متضاد: attenuate, besmirch, counteract, debase, diminish, impair, mar, obscure, spoil, taint, tarnish, vitiate
مشابه: adorn, aggrandize, amplify, augment, beautify, better, embellish, embroider, heighten, intensify, polish

- Herbs enhance the flavor of the meat.
[ترجمه mohammadali] گیاهان معطر، طعم گوشت را بهتر می کنند.
|
[ترجمه گوگل] سبزی ها طعم گوشت را افزایش می دهند
[ترجمه ترگمان] علف ها طعم گوشت را افزایش می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Putting in a swimming pool will enhance the value of the property.
[ترجمه گوگل] قرار دادن در استخر شنا ارزش ملک را افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان] قرار دادن یک استخر شنا ارزش ملک را افزایش خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- His new stylish haircut and clean-shaven face enhanced his appearance.
[ترجمه محمد] استایل جدید موی او و صورت تراشیده اش ظاهر او را بهتر کرد
|
[ترجمه گوگل] مدل موی جدید و شیک او و صورت تمیز تراشیده او ظاهر او را تقویت کرد
[ترجمه ترگمان] موهای نو stylish و صورت تراشیده و اصلاح شده ظاهر او را بالا برده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Winning this important case enhanced her reputation as a lawyer.
[ترجمه اسحاقی] پیروز شدن در این پرونده مهم، شهرت او را بعنوان یک وکیل افزایش داد.
|
[ترجمه گوگل] برنده شدن در این پرونده مهم شهرت او را به عنوان یک وکیل افزایش داد
[ترجمه ترگمان] برنده شدن این مورد مهم، شهرت او را به عنوان یک وکیل افزایش داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. we must try to enhance the quality of our products
باید بکوشیم تا کیفیت فرآورده های خود را بهتر کنیم.

2. Because friendships enhance our lives,it is important to cultivate them.
[ترجمه Sz] از آنجا که دوستی زندگی مارا تقویت میکند مهم است که آنرا پرورش دهیم
|
[ترجمه گوگل]از آنجا که دوستی ها زندگی ما را بهبود می بخشد، پرورش آنها مهم است
[ترجمه ترگمان]از آنجا که دوستی زندگی ما را بهبود می بخشد، پرورش آن ها مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. People believe that computer skills will enhance their job opportunities or promotion opportunities.
[ترجمه گوگل]مردم بر این باورند که مهارت های کامپیوتری فرصت های شغلی یا فرصت های ارتقای آنها را افزایش می دهد
[ترجمه ترگمان]مردم بر این باورند که مهارت های کامپیوتری فرصت های شغلی و فرصت های ترفیع آن ها را افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Good lighting will enhance any room.
[ترجمه گوگل]نور خوب هر اتاق را زیباتر می کند
[ترجمه ترگمان]روشنایی خوب هر اتاق را افزایش خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Her sparing use of make-up only seemed to enhance her classically beautiful features.
[ترجمه گوگل]به نظر می‌رسید که استفاده کم‌آرام او از آرایش تنها ویژگی‌های زیبای کلاسیک او را افزایش می‌دهد
[ترجمه ترگمان]استفاده از آرایش او تنها به نظر می رسید که خطوط چهره زیبایش را بالا می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Good secretarial skills should enhance your chances of getting a job.
[ترجمه علی جادری] مهارت های خوب منشی گری می تواند شانس شما را در پیدا کردن کار افزایش دهد .
|
[ترجمه گوگل]مهارت های خوب منشی باید شانس شما را برای یافتن شغل افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]مهارت های secretarial خوب می تواند شانس شما برای گرفتن شغل را افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The king wanted to enhance his prestige through war.
[ترجمه گوگل]پادشاه می خواست از طریق جنگ اعتبار خود را افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]پادشاه می خواست حیثیت خود را از طریق جنگ افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. These scandals will not enhance the organization's reputation/image.
[ترجمه گوگل]این رسوایی ها اعتبار/تصویر سازمان را افزایش نمی دهند
[ترجمه ترگمان]این رسوایی ها باعث افزایش اعتبار و اعتبار سازمان نخواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Sound engineers utilize a range of techniques to enhance the quality of the recordings.
[ترجمه گوگل]مهندسان صدا از طیف وسیعی از تکنیک ها برای افزایش کیفیت ضبط استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان]مهندسین صدا از تکنیک های مختلفی برای افزایش کیفیت ضبط استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It aims to enhance teachers'professionalism.
[ترجمه گوگل]هدف آن ارتقاء حرفه ای بودن معلمان است
[ترجمه ترگمان]هدف آن افزایش حرفه ای گری معلمان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The addition of networking facilities will greatly enhance the system.
[ترجمه گوگل]افزودن امکانات شبکه به شدت سیستم را ارتقا می دهد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر این، امکانات شبکه سازی به شدت سیستم را افزایش خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The company is trying to enhance its cash flow.
[ترجمه گوگل]این شرکت در تلاش است تا جریان نقدی خود را افزایش دهد
[ترجمه ترگمان]شرکت می کوشد تا جریان نقدینگی خود را افزایش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Food is there to keep you healthy and enhance your enjoyment of life.
[ترجمه گوگل]غذا برای حفظ سلامتی شما و افزایش لذت شما از زندگی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]غذا در آنجا وجود دارد که شما را سالم نگه دارد و لذت خود از زندگی را افزایش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Those clothes do nothing to enhance her appearance.
[ترجمه morteza] اون لباسها هیچ کاری برای بهتر شدن ظاهرش انجام نمیده.
|
[ترجمه گوگل]آن لباس ها هیچ تاثیری بر ظاهر او ندارند
[ترجمه ترگمان]این لباس ها هیچ ربطی به ظاهر شدن او ندارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A garnish helps to enhance the appearance of any dish.
[ترجمه گوگل]چاشنی به زیبایی ظاهر هر ظرفی کمک می کند
[ترجمه ترگمان]یک چاشنی به شما کمک می کند ظاهر هر غذایی را افزایش دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

افزودن (فعل)
inset, increase, adjoin, add, enhance, augment, append, eke, subjoin, aggrandize, amplify, put on, imp, preponderate, redouble

زیاد کردن (فعل)
increase, raise, add, enhance, augment, propagate, boost, heighten

بالا بردن (فعل)
raise, enhance, boost, upgrade, lift, amplify, elevate, uplift, bump up, horse, heighten, elate, enthrone, sublimate, hoist, upraise

بلند کردن (فعل)
steal, remove, rear, raise, enhance, extol, lift, heave, pick up, elevate, exalt, pedestal, ennoble, heighten, enthrone, heft, hoist, hoist up, throw up, upraise

تخصصی

[برق و الکترونیک] افزایشی، ارتقایی
[نساجی] تشدید رنگ

انگلیسی به انگلیسی

• increase; intensify; improve; raise the value of
to enhance something means to improve its value, quality, or attractiveness.

پیشنهاد کاربران

ارتقا دادن.
بهبود بخشیدن.
تغییر در جهت بهتر و مطلوبتر شدن وضعیت حال حاضر.
enhance ( v ) ( ɪnˈh�ns ) =to increase or further improve the good quality, or status of sth, e. g. This is an opportunity to enhance the reputation of the company. enhanced, enhancement
enhance
گسترش دادن
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : enhance
✅️ اسم ( noun ) : enhancement / enhancer
✅️ صفت ( adjective ) : enhanced
✅️ قید ( adverb ) : _
در متون حقوقی به معنای ( تقویت )
To improve
enrich
بهبود بخشیدن - ارتقا دادن - تقویت کردن - افزایش دادن
verb
[ obj] :
🔴 ( to increase or improve ( something
◀️You can enhance the flavor of the dish by using fresh herbs.
◀️The image has been digitally enhanced to show more detail.
...
[مشاهده متن کامل]

◀️The company is looking to enhance its earnings potential.
◀️drugs that enhance [=improve] performance = performance - enhancing drugs
🔰enhanced
adjective
◀️The new version includes many enhanced features.
◀️She approached the meeting with an enhanced understanding of the issues.
🔰ENHANCEMENT
noun plural - ments
[noncount]
◀️techniques for color enhancement
[count]
◀️software enhancements
🔰ENHANCER
noun plural - ers [count
◀️flavor enhancers

improve
بهبود دادن ( فعل )
بر کشیدن
افزایش دادن، بهبود بخشیدن، تقویت کردن
life - enhancing
یعنی بهبود زندگی/ ارتقاء زندگی
افزایش دادن، تقویت کردن، بیشتر کردن
تسریع و بهبود بخشیدن
غنی سازی
ارتقادادن
ارتقاء دادن
افزایش دادن، بالا بردن، بهتر کردن، بهبود، ارتقا
زیاد شدن
تقویت کردن
بهبود، ارتقا
بهسازی ، پیشرفت
بهبود رنگ ( در پردازش تصویر )
بهبود بخشیدن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٥)

بپرس