enterpriser


رجوع شود به: entrepreneur

جمله های نمونه

1. During the development of enterpriser, the invisible assets will be the very important role, and also is the one of the important assets.
[ترجمه گوگل]در طول توسعه شرکت، دارایی های نامرئی نقش بسیار مهمی خواهند داشت و همچنین یکی از دارایی های مهم است
[ترجمه ترگمان]در طول توسعه of، دارایی های نامشهود نقش بسیار مهمی خواهد داشت و نیز یکی از دارایی های مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Enterpriser satisfaction is an internal motive and customer satisfaction is an external force.
[ترجمه گوگل]رضایت کارآفرین یک انگیزه درونی و رضایت مشتری یک نیروی بیرونی است
[ترجمه ترگمان]رضایت مندی یک انگیزه درونی است و رضایت مشتری یک نیروی خارجی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The board chairman is the famous private enterpriser, Mr ZhouBaolin who is the municipal NPC member.
[ترجمه گوگل]رئیس هیئت مدیره یک شرکت خصوصی معروف، آقای ZhouBaolin است که عضو NPC شهرداری است
[ترجمه ترگمان]رئیس هیات مدیره، enterpriser خصوصی معروف، آقای ZhouBaolin است که عضو شهرداری کنگره خلق است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He is a successful enterpriser with a breadth of vision.
[ترجمه گوگل]او یک کارآفرین موفق با دید وسیعی است
[ترجمه ترگمان]او یک enterpriser موفق با وسعت دید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. An enterpriser should have the wide vision.
[ترجمه گوگل]یک کارآفرین باید دید گسترده ای داشته باشد
[ترجمه ترگمان]یک enterpriser باید چشم انداز وسیعی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Enterpriser is a special resource in socialist market economy and is playing an increasingly important role.
[ترجمه گوگل]Enterpriser یک منبع ویژه در اقتصاد بازار سوسیالیستی است و نقش مهمی ایفا می کند
[ترجمه ترگمان]Enterpriser یک منبع ویژه در اقتصاد بازار سوسیالیستی است و نقش فزاینده ای را ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The fact showed that as enterpriser he had chosen the right way.
[ترجمه گوگل]این واقعیت نشان داد که او به عنوان یک سرمایه گذار راه درست را انتخاب کرده است
[ترجمه ترگمان]واقعیت این بود که به محض اینکه راه درست را انتخاب کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The enterpriser class as an important human resource, is crucial to the improvement of company competition.
[ترجمه گوگل]طبقه سازمانی به عنوان یک منبع انسانی مهم، برای بهبود رقابت شرکت بسیار مهم است
[ترجمه ترگمان]طبقه enterpriser به عنوان یک منبع انسانی مهم، برای بهبود رقابت شرکت بسیار مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There might be found in his career an enterpriser, then a lawyer and then a marine officer who turned out to be a political pilferer .
[ترجمه گوگل]ممکن است در حرفه او یک کارآفرین، سپس یک وکیل و سپس یک افسر دریایی که معلوم شد یک دزد سیاسی است، پیدا شود
[ترجمه ترگمان]ممکن است در حرفه خود یک enterpriser و سپس یک وکیل و سپس یک افسر دریایی پیدا شود که تبدیل به یک متخصص علوم سیاسی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Which are common topics deeply concerned of enterpriser and researcher day by day.
[ترجمه گوگل]موضوعاتی که روز به روز به شدت مورد توجه سرمایه گذاران و محققین قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]که موضوعات رایجی هستند که عمیقا مورد توجه محققان و محققان روزمره قرار می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The relationship of the enterpriser and tax authorities is game.
[ترجمه گوگل]رابطه بنگاه و مقامات مالیاتی بازی است
[ترجمه ترگمان]رابطه بین مقامات مالیاتی و مالیاتی بازی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. With the opening and progress of the economic social, the group of women enterpriser is growing up, which attract more and more advertence of people .
[ترجمه گوگل]با گشایش و پیشرفت اقتصاد اجتماعی، گروه زنان کارآفرین در حال رشد است که توجه بیشتر مردم را به خود جلب می کند
[ترجمه ترگمان]با باز شدن و پیشرفت اجتماعی اقتصادی، گروه زنان enterpriser در حال رشد است که افراد بیشتری را جذب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. We should make good use of the money donated by the enterpriser.
[ترجمه گوگل]ما باید از پول اهدایی شرکت کننده به خوبی استفاده کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید از پولی که توسط the اهدا شده استفاده کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Assimilating the elite of the traditional supervising ideology, and constructing the sinitic enterpriser corporate culture is one of the key issues in studies of the private corporations.
[ترجمه گوگل]جذب نخبگان ایدئولوژی ناظر سنتی و ساختن فرهنگ شرکتی سینیتیک یکی از موضوعات کلیدی در مطالعات شرکت های خصوصی است
[ترجمه ترگمان]از بین بردن نخبگان ایدئولوژی نظارت سنتی، و ایجاد فرهنگ سازمانی sinitic enterpriser یکی از موضوعات کلیدی در مطالعات شرکت های خصوصی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• entrepreneur, person with initiative, one who is involved in an undertaking

پیشنهاد کاربران

بپرس