escalator

/ˈeskəˌletər//ˈeskəleɪtə/

معنی: تعدیل کننده، پله برقی، پله متحرک، پلکان متحرک
معانی دیگر: n : پلکان متحرک، adj : در دستمزد یاقیمتها تعدیل کننده

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a moving stairway that operates on a belt mechanism to carry people between floors, as of a department store, airport, or train station.
مشابه: lift

جمله های نمونه

1. the up escalator
پلکان برقی بالا سوی

2. Take the escalator down to the lower level.
[ترجمه Ayda FP] برای رفتن به طبقه ی پایین تر از پله ی برقی به سمت پایین استفاده کن
|
[ترجمه ملی] پله برقی به سمت پایین میرود
|
[ترجمه بهار] با پله برقی برو طبقه پایین تر
|
[ترجمه 😘آوید😘] پله برقی را به طبقه پایین تر ببرید
|
[ترجمه : )] با پله برقی به طبقه پایین برو.
|
[ترجمه Mohammadreza] پله برقی را به پایین بیاورید
|
[ترجمه ARMY] با پله برقی که به سمت پایین میرود به طبقه ی پایین برو
|
[ترجمه گوگل]پله برقی را به سطح پایین تر پایین بیاورید
[ترجمه ترگمان]پله برقی را پایین بیاورید تا به سطح پایین تر برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I don't like escalator — I'll climb the stairs.
[ترجمه سجاد مصلحی] من پله برقی دوست ندارم. من با پله ها بالا خواهم رفت.
|
[ترجمه امین] پله برقی را دوست ندارم - از پله ها بالا خواهم رفت.
|
[ترجمه ارینا] من پله برقی را دوست ندارم _از پله ها بالا خواهم رفت
|
[ترجمه mahshid] من پله برقی را دوست ندارم - از پله ها بالا خواهم رفت.
|
[ترجمه R] من بالا رفتن از پله برقی را دوست ندارم خودم میتوانم از پله بالا روم
|
[ترجمه BTS] من از پله برقی بدم می آید - با پله می ر وم
|
[ترجمه v,ah] من پله برقی را دوست ندارم با پله ی معمولیبالا میروم
|
[ترجمه Joker] من پله برقی رو دوست ندارم _ از پله ها بالا خواهم رفت.
|
[ترجمه RF] من پله برقی را دوست ندارم_از پله ها بالا میروم
|
[ترجمه ؟] من پله برقی خوشم نمیاد _از پله بالا میروم
|
[ترجمه Blackpink🖤BLΛƆKPIИK💗] پله برقی را دوست ندارم ترجیح میدم از پله به طبقه برسم
|
[ترجمه گوگل]من از پله برقی خوشم نمی آید - از پله ها بالا می روم
[ترجمه ترگمان]از پله برقی خوشم نمی اد - از پله ها بالا میرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I'll meet you by the up/down escalator on the second floor.
[ترجمه سجاد مصلحی] من تو را در طبقه دوم کنار پله برقی ( رو به بالا/ روبه پایین ) ملاقات خواهم کرد.
|
[ترجمه گوگل]با پله برقی بالا/پایین طبقه دوم شما را ملاقات خواهم کرد
[ترجمه ترگمان]من تو رو با یه پله برقی بالا تو طبقه دوم می بینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Passengers are carried by escalator to the first floor.
[ترجمه شریف] مسافران با پله برقی به طبقه اول برده شدند
|
[ترجمه گوگل]مسافران با پله برقی به طبقه اول منتقل می شوند
[ترجمه ترگمان]مسافران با پله برقی به طبقه اول برده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The escalator is still out of service.
[ترجمه Mahdis] پله برقی هنوز خارج از سرویس ( دسترس ) است.
|
[ترجمه گوگل]پله برقی همچنان از کار افتاده است
[ترجمه ترگمان]آسانسور هنوز خارج از سرویس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Stepping from the escalator he loped across the record department to find the other set of escalators.
[ترجمه گوگل]از پله برقی که قدم برداشته بود، از بخش ضبط دوید تا مجموعه دیگری از پله برقی ها را پیدا کند
[ترجمه ترگمان]از پله برقی که از پله برقی بالا می امد، به طرف اداره بایگانی رفت تا دیگر پله های اضطراری را پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Buy something and get on the escalator.
[ترجمه گوگل]چیزی بخر و سوار پله برقی شو
[ترجمه ترگمان]یه چیزی بخر و برو تو پله برقی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The space age escalator and exposed metal piping of the foyer segued into a spiraling wooden staircase and crinkly old master prints.
[ترجمه گوگل]پله برقی عصر فضا و لوله‌های فلزی در معرض دید سرسرا به یک راه پله چوبی مارپیچ و نقاشی‌های قدیمی قدیمی کشیده شده است
[ترجمه ترگمان]آسانسور برقی زد و piping فلزی سرسرا را دید که از پلکان مارپیچی باریک و مارپیچ و به هم پیچیده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. At the foot of the Piccadilly Line escalator at Leicester Square a drunk man squatted, singing hymns.
[ترجمه گوگل]در پای پله برقی Piccadilly Line در میدان لستر، مردی مست چمباتمه زده بود و سرود می خواند
[ترجمه ترگمان]در پای پله برقی Piccadilly در میدان Leicester یک مرد مست چمباتمه نشسته بود و شروع به خواندن سروده ای مذهبی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Ascending on the escalator, Converse watched the door he had come in.
[ترجمه گوگل]کانورس که روی پله برقی بالا می رفت، دری را که وارد شده بود تماشا کرد
[ترجمه ترگمان]از پله برقی بالا آمد و به دری که وارد شده بود نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. As she descended the escalator towards the platforms, she noticed the digital clock in the ceiling.
[ترجمه Faezehgh] زمانی که او پله برقی را به سمت سیستم عامل می اورد، ساعت دیجیتال را روی سقف دید
|
[ترجمه گوگل]وقتی از پله برقی به سمت سکوها پایین آمد، متوجه ساعت دیجیتالی در سقف شد
[ترجمه ترگمان]وقتی از پله برقی به سمت سکوی ایستگاه آمد متوجه ساعت دیجیتال در سقف شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. An example of this is walking up an escalator at the same speed that the escalator is moving downwards.
[ترجمه گوگل]نمونه ای از این کار بالا رفتن از پله برقی با همان سرعتی است که پله برقی به سمت پایین حرکت می کند
[ترجمه ترگمان]یک نمونه از این کار، قدم زدن با پله برقی به همین سرعت است که پله برقی به سمت پایین حرکت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There is an escalator of only five steps at a Tokyo metro station which is a good example of a Tomason.
[ترجمه گوگل]یک پله برقی تنها پنج پله ای در ایستگاه متروی توکیو وجود دارد که نمونه خوبی از توماسون است
[ترجمه ترگمان]در ایستگاه متروی توکیو تنها پنج پله برقی وجود دارد که نمونه خوبی از یک ایستگاه مترو می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. On the other escalator, he decided to ride all the way down.
[ترجمه .] روی یک پله برقی، تصمیم گرفت که تمام راه را طی کند
|
[ترجمه گوگل]روی پله برقی دیگر، او تصمیم گرفت تا تمام مسیر را پایین بیاورد
[ترجمه ترگمان]روی یک پله برقی، تصمیم گرفت که تمام راه را طی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تعدیل کننده (اسم)
adjuster, moderator, modulator, damper, modifier, regulator, coordinator, escalator

پله برقی (اسم)
moving staircase, escalator

پله متحرک (اسم)
escalator

پلکان متحرک (اسم)
escalator

تخصصی

[عمران و معماری] پله برقی
[ریاضیات] آسانسور، پلکان متحرک، پلکان برقی

انگلیسی به انگلیسی

• mechanical moving stairway
an escalator is a moving staircase which takes people from one level of a building to another.

پیشنهاد کاربران

escalator ( n ) ( ɛskəˌleɪt̮ər ) =moving stairs that carry people between different floors of a large building
escalator
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : escalate
✅️ اسم ( noun ) : escalation / escalator
✅️ صفت ( adjective ) : escalating
✅️ قید ( adverb ) : _
تصاعدی
واژه ی " escalator " و واژه ی " اسکله " از یک ریشه ی هند و اروپایی هستند . ریشه ی این دو لغت پس از آنکه به زبان انگلیسی وارد شد به " escalator " تبدیل شد و به زبان عربی وارد شد به " اسکله " تغییر شکل داد .
A set of moving stairs in an underground railway station, a large city shop, an airport , etc
a moving staircase in a store
پله برقی
آسانسور یا پله برقی
پله برقی. . . ، .
پله برقی
a moving staircase in a store
A set of moving stairs take people to different levels a bulding
پلکان برقی*پلکان متحرک * پله برقی* پله متحرک*
پله متحرک در ساختمان های تجاری
پله متحرک

a moving staircase in a store
پله برقی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس