escapist

/ɪsˈkeɪpɪst//ɪsˈkeɪpɪst/

گریز گرای، گریز گرای گریز گرایانه

جمله های نمونه

1. Her books are usually escapist fantasies.
[ترجمه گوگل]کتاب‌های او معمولاً فانتزی‌های فراری هستند
[ترجمه ترگمان]کتاب های او معمولا fantasies هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The plot is pretty standard family escapist fare.
[ترجمه گوگل]طرح بسیار استاندارد کرایه فرار خانواده است
[ترجمه ترگمان]این پلات با کرایه خانوادگی بسیار استاندارد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She was gradually becoming more assertive and less escapist with friends and in her overall attitude toward daily events.
[ترجمه گوگل]او به تدریج قاطع تر می شد و از دوستان و نگرش کلی خود نسبت به رویدادهای روزانه کمتر فرار می کرد
[ترجمه ترگمان]او بتدریج مصمم تر و less از دوستان و در نگرش کلی خود نسبت به حوادث روزمره شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Like the mass media, popular prints perpetuated escapist, conservative and conformist ideals and outlooks.
[ترجمه گوگل]مانند رسانه‌های جمعی، چاپ‌های عمومی آرمان‌ها و دیدگاه‌های فراری، محافظه‌کار و سازگارانه را تداوم بخشیدند
[ترجمه ترگمان]به مانند رسانه های جمعی، نقاشی های معروف escapist، آرمان های محافظه کار و conformist را تداوم بخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Thus, beneath what may seem to be pure escapist entertainment, there lies a deep psychological truth.
[ترجمه گوگل]بنابراین، در زیر چیزی که ممکن است به نظر می رسد سرگرمی گریز خالص باشد، یک حقیقت روانشناختی عمیق نهفته است
[ترجمه ترگمان]از این رو، در زیر آنچه به نظر می رسد سرگرمی محض باشد، حقیقت روانی عمیقی نهفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The real escapist can watch a film and sip champagne on some services.
[ترجمه گوگل]فراری واقعی می تواند یک فیلم تماشا کند و در برخی خدمات شامپاین بنوشد
[ترجمه ترگمان]The واقعی می تواند یک فیلم تماشا کند و شامپاین را در برخی از خدمات نوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This escapist pelf has very little to say about the real world, much less American society.
[ترجمه گوگل]این فلفل فراری در مورد دنیای واقعی حرف کمی برای گفتن دارد، خیلی کمتر از جامعه آمریکا
[ترجمه ترگمان]این escapist escapist برای گفتن در مورد دنیای واقعی بسیار کم است، جامعه بسیار کم تر آمریکایی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. There can't be any real escapist since one cannot escape indefinitely.
[ترجمه گوگل]هیچ فراری واقعی نمی تواند وجود داشته باشد زیرا نمی توان به طور نامحدود فرار کرد
[ترجمه ترگمان]از وقتی که کسی نمی تواند به طور نامحدود فرار کند، هیچ چیز دیگری نمی تواند وجود داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Only an escapist can invent such an excuse.
[ترجمه گوگل]فقط یک فراری می تواند چنین بهانه ای ابداع کند
[ترجمه ترگمان]فقط یک escapist می تواند چنین بهانه ای را اختراع کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Escapist tendencies may lead to overindulgence.
[ترجمه گوگل]گرایش‌های فرار ممکن است به زیاده‌روی منجر شود
[ترجمه ترگمان]گرایش های escapist ممکن است منجر به overindulgence شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He is always having a little escapist fantasy.
[ترجمه گوگل]او همیشه کمی فانتزی فراری دارد
[ترجمه ترگمان]اون همیشه یه خیال راحت و خیالی داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The real escapist can watch a free film show and sip champagne on some services.
[ترجمه گوگل]فراری واقعی می تواند یک نمایش فیلم رایگان تماشا کند و در برخی از خدمات شامپاین بنوشد
[ترجمه ترگمان]escapist واقعی می توانند برنامه پخش فیلم رایگان را تماشا کرده و شامپاین را در برخی از خدمات نشان دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It may refer to an escapist mentality of persuading oneself to halt at limited gains.
[ترجمه گوگل]ممکن است به ذهنیت گریز از متقاعد کردن خود برای توقف در دستاوردهای محدود اشاره داشته باشد
[ترجمه ترگمان]این ممکن است به یک ذهنیت escapist برای متقاعد کردن خود برای توقف در سوده ای محدود اشاره کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• person who avoids reality through daydreaming or entertainment
tending to avoid reality, seeking distractions from everyday life
escapist stories and films concentrate on pleasant or fantastic subjects and are intended to entertain an audience rather than involve them in complex or serious themes.
an escapist is someone who thinks a lot about imaginary things in order to avoid thinking about their ordinary life.

پیشنهاد کاربران

a person who seeks distraction and relief from unpleasant realities, especially in the form of entertainment or fantasy
فرار از واقعیت های ناخوشایند
واقعیت گریز، واقع گریزانه
جامعه گریز
تمایل داشتن به فرار

بپرس