eventuality


معنی: احتمال، امکان
معانی دیگر: پیامد، نتیجه، پسایند، شدنی بودن، شایش

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: eventualities
• : تعریف: something that might happen; contingent occurrence.
مشابه: contingency

- Her having a stroke is an eventuality that her doctor would like to prevent.
[ترجمه گوگل] سکته مغزی احتمالی است که پزشکش می‌خواهد از آن جلوگیری کند
[ترجمه ترگمان] یه سکته بوده که دکترش میخواد ازش جلوگیری کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- They tried to prepare for all eventualities before embarking on their trip.
[ترجمه گوگل] آنها سعی کردند قبل از شروع سفر خود را برای همه احتمالات آماده کنند
[ترجمه ترگمان] آن ها قبل از آغاز سفر تلاش کردند تا برای همه eventualities آماده شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. preparation for the eventuality of war
آماده سازی برای احتمال بروز جنگ

2. We are prepared for every eventuality.
[ترجمه گوگل]ما برای هر اتفاقی آماده هستیم
[ترجمه ترگمان]ما برای هر احتمالی آماده ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We were prepared for every eventuality .
[ترجمه گوگل]ما برای هر اتفاقی آماده بودیم
[ترجمه ترگمان]ما برای هر احتمالی آماده بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We must consider every eventuality.
[ترجمه گوگل]ما باید هر احتمالی را در نظر بگیریم
[ترجمه ترگمان]ما باید هر احتمالی رو در نظر بگیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Every eventuality is covered, from running out of petrol to needing water.
[ترجمه گوگل]هر احتمالی، از تمام شدن بنزین گرفته تا نیاز به آب، پوشیده است
[ترجمه ترگمان]هر یک از این احتمالات پوشیده از بنزین است تا نیاز به آب داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In the eventuality of your passport being stolen, contact the embassy at once.
[ترجمه گوگل]در صورت دزدیده شدن پاسپورت شما بلافاصله با سفارت تماس بگیرید
[ترجمه ترگمان]به احتمال اینکه پاسپورت شما دزدیده شود، با سفارت در یک زمان ارتباط برقرار کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I must be ready for any eventuality.
[ترجمه گوگل]من باید برای هر احتمالی آماده باشم
[ترجمه ترگمان]من باید برای هر احتمالی آماده باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. If not, then the constraint into the actual eventuality might or might not have the suggested psychological component.
[ترجمه گوگل]اگر نه، پس محدودیت در احتمال واقعی ممکن است مؤلفه روانشناختی پیشنهادی را داشته باشد یا نداشته باشد
[ترجمه ترگمان]در صورت عدم وجود محدودیت در شرایط احتمالی، ممکن است عوامل روانی پیشنهاد شده نداشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We have to be prepared for every eventuality.
[ترجمه گوگل]ما باید برای هر اتفاقی آماده باشیم
[ترجمه ترگمان]ما باید برای هر احتمالی آماده باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. That is an unlikely eventuality.
[ترجمه گوگل]این یک احتمال بعید است
[ترجمه ترگمان]این یه احتمال غیر محتمل - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The eventuality, however, did not arise.
[ترجمه گوگل]با این حال، سرانجام اتفاق نیفتاد
[ترجمه ترگمان]به هر حال، این امکان وجود نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. We've tried to anticipate the most likely problems, but it's impossible to be prepared for all eventualities/every eventuality.
[ترجمه گوگل]ما سعی کرده ایم محتمل ترین مشکلات را پیش بینی کنیم، اما غیرممکن است که برای همه احتمالات/هر احتمالی آماده باشیم
[ترجمه ترگمان]ما تلاش کرده ایم که محتمل ترین مشکلات را پیش بینی کنیم، اما این امکان وجود ندارد که برای همه احتمالات، تمام احتمالات، آماده باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I'm looking for a travel insurance policy that will cover me for any eventuality.
[ترجمه گوگل]من به دنبال بیمه نامه مسافرتی هستم که در هر شرایطی پوششم را بدهد
[ترجمه ترگمان]من به دنبال یک سیاست بیمه مسافرتی هستم که هرگونه احتمال را برای من پوشش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The money had been saved for just such an eventuality.
[ترجمه گوگل]پول فقط برای چنین احتمالی پس انداز شده بود
[ترجمه ترگمان]پول برای چنین چیزی نجات پیدا کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. A newly constructed police encampment on the outskirts of the city underlines that the authorities are prepared for any eventuality.
[ترجمه گوگل]یک کمپ پلیس تازه ساخته در حومه شهر تاکید می کند که مقامات برای هر گونه احتمالی آماده هستند
[ترجمه ترگمان]یک اردوگاه تازه ساخته شده پلیس در حومه شهر تاکید می کند که مقامات برای هر گونه احتمال آماده هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

احتمال (اسم)
supposition, possibility, likelihoood, expectancy, expectance, aptness, probability, contingency, eventuality, presumption, verisimilitude

امکان (اسم)
possibility, facility, eventuality, possible, feasibility

انگلیسی به انگلیسی

• possibility, contingency
an eventuality is a possible future event; a formal word.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
فعل ( verb ) : eventuate
اسم ( noun ) : eventuality
صفت ( adjective ) : eventual
قید ( adverb ) : eventually
اتفاق ، رویداد
رخداده
پیشامد، احتمال

بپرس