ever

/ˈev.ər//ˈevə/

معنی: همیشه، همواره، هیچ، در هر صورت، هرگز، اصلا
معانی دیگر: پیوسته، تا کنون، تا حال، (برای تاکید) آخر، آخه، (برای تاکید) تا آن زمان، تا آن هنگام، تا این هنگام

بررسی کلمه

قید ( adverb )
(1) تعریف: at some time; at any time.

- If I ever see him, I'll tell him.
[ترجمه Sina] هر زمانی اگر من او را ببینم، به او خواهم گفت
|
[ترجمه گمنام] اگر او را ببینم حتما به او می گویم
|
[ترجمه Mahdad] اگه ( یه موقع ) ببینمش، بهش میگم.
|
[ترجمه گوگل] اگه یه وقت ببینمش بهش میگم
[ترجمه ترگمان] به او می گویم: اگر من او را ببینم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: always; continuously.
مشابه: always

- We are ever in his debt.
[ترجمه Sina] ما همیشه بدهکاریم .
|
[ترجمه افشین حاجی طرخانی] همیشه به او مدیون/بدهکاریم.
|
[ترجمه گوگل] ما همیشه مدیون او هستیم
[ترجمه ترگمان] ما تا به حال مدیون او هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Ever since that time, we are more careful.
[ترجمه امیر رضا صفرپور] همیشه ما به اون بدهکاریم
|
[ترجمه گوگل] از آن زمان، ما بیشتر مراقب هستیم
[ترجمه ترگمان] از اون موقع تا حالا بیشتر مراقب بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: in any way; at all.

- How can we ever know the truth?
[ترجمه ناهید یزدی] آخه چه طور می تونیم حقیقت رو بفهمیم ؟
|
[ترجمه ملی مونس] نجور واقعیتی بیلوخ
|
[ترجمه گوگل] چگونه می توانیم حقیقت را بفهمیم؟
[ترجمه ترگمان] چطور میتونیم حقیقت رو بفهمیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. ever since the dawn of history, man has tried to fathom the universe
از بدو تاریخ تاکنون بشر کوشیده است که از دنیا سردر بیاورد.

2. ever and anon
گاه و بیگاه،چند وقت یک بار

3. ever and anon (or again)
(قدیمی) گاه به گاه،چند وقت یک بار،هر چند یک بار

4. ever since
از (آن وقت)،از آن هنگام،از آن موقع (تا حال)

5. ever so
(عامیانه) بسیار،خیلی،بی اندازه،بی نهایت

6. don¨t ever underestimate the strength of this storm!
هرگز قدرت این توفان را دست کم نگیر!

7. for ever
برای همیشه

8. why ever didn't you tell me before?
پس چرا قبلا به من نگفتی ؟

9. never ever
(عامیانه) ابدا ابدا،اصلا هرگز،اصلا و ابدا،هرگز هرگز

10. why ever
(انگلیس - عامیانه) آخه چرا،پس به چه علت

11. did you ever see the like of it?
هرگز همانند آن را دیده بودی ؟

12. do not ever entertain such a thought!
هرگز چنین فکری را در سر نپروران !

13. have you ever flown in an airplane?
هرگز با هواپیما پرواز کرده اید؟

14. have you ever met her?
هرگز او را ملاقات کرده ای ؟

15. have you ever seen an elephant?
آیا تاکنون فیل دیده ای ؟

16. have you ever witnessed an actual murder?
آیا هرگز شاهد یک قتل واقعی بوده اید؟

17. he is ever making the same mistake
او پیوسته همین اشتباه را می کند.

18. i am ever so thankful to you!
بی نهایت از شما سپاسگزارم !

19. i am ever so tired!
آخ که چقدر خسته ام !

20. we were ever so glad to meet her!
از ملاقات او بسیار مسرور شدیم !

21. will christina ever requite my love?
آیا کریستینا هرگز آنقدر که من او را دوست دارم مرا دوست خواهد داشت ؟

22. forever and ever (or forever and a day)
تا ابدالاباد،تا ابد،تا دنیاهست،همیشه

23. he has ailed ever since he came back
از هنگام بازگشتش تاکنون بیمار گونه بوده است.

24. how will i ever pay you for your kindness!
چگونه (هرگز) تلافی محبت های شما را بکنم !

25. the greatest story ever told
عالی ترین داستانی که تاکنون بیان شده است

26. and they lived happily ever after
و پس از آن همواره خوشحال و خرم زندگی کردند.

27. he bungled anything he ever attempted
به هر کاری که دست زد خرابش کرد.

28. i'll love you for ever and ever
همیشه تو را دوست خواهم داشت.

29. john is busier than ever
جان از همیشه کارش بیشتر است.

30. the biggest lie i've ever heard
بزرگترین دروغی که تاکنون شنیده ام

31. the cutest trick i've ever seen
تو دل بروترین دختری که تاکنون دیده ام

32. i hope no child will ever predecease his father
امیدوارم هیچ فرزندی پیش از پدرش نمیرد.

33. i rue the day i ever met her!
لعنت بر آن روزی که او را ملاقات کردم !

34. she has been wearing black ever since her husband's death
از (موقع) مرگ شوهرش تا حال سیاهپوش شده است.

35. she knew no harm would ever befall her daughter
او می دانست که هرگز صدمه ای به دخترش وارد نخواهد شد.

36. that was their first defeat ever
این اولین شکست آنها (تا آن زمان) بود.

37. the best food i have ever tasted
بهترین خوراکی که هرگز خورده ام

38. the most long-winded speaker i've ever seen
روده دراز ترین ناطقی که در عمرم دیده ام

39. the veriest idiot that had ever comt to my shop
ابله ترین فردی که هرگز به مغازه ی من پا گذاشته بود

40. the worst book i have ever read
بدترین کتابی که تابه حال خوانده ام

41. one of the most massive programs ever submitted to the congress
یکی از جامع ترین برنامه هایی که تاکنون به کنگره تقدیم شده است

42. the most beautiful school i have ever seen
زیباترین مدرسه ای که تاکنون دیده ام

43. the most massive odor i have ever known
شدیدترین بویی که تابحال به مشامم رسیده است

44. the most stricken landscape i had ever seen
ویرانترین منظره ای که تا آن موقع دیده بودم

45. there is no question of his ever returning
شکی نیست که هرگز باز نخواهد گشت.

46. this book is nothing like i've ever read before
مانند این کتاب را هرگز پیش از این نخوانده بودم.

47. today our teacher was livelier than ever
امروز معلم ما از همیشه شنگول تر بود.

48. today the lake is choppier than ever
امروز دریاچه متلاطم تر از همیشه است.

49. . . . shall remain in absolute ignorance for ever
. . . در جهل مرکب ابدالدهر بماند

50. our dreams of peace were smashed for ever
خواب و خیال های ما در مورد صلح برای همیشه تباه شد.

51. out! i don't want to see you ever again!
گمشو! دیگر نمی خواهم هرگز تو را ببینم !

52. she arrived monday and has been here ever since
دوشنبه وارد شد و از آن هنگام تا حالا اینجا بوده است.

53. that night i desired her more than ever
آن شب بیش از همیشه نسبت به او احساس شهوت می کردم.

54. you haven't done a thing except bitch ever since we got here
از وقتی که به اینجا رسیدیم کاری جز شکایت نکرده ای.

55. hassan's kindness welded his wife to him for ever
مهربانی حسن زنش را برای همیشه با او همبسته کرد.

56. she is easily the best teacher i have ever had
بدون تردید بهترین معلمی است که من داشته ام.

57. she was the most encyclopedic person i have ever met
او عالم ترین شخصی بود که من تاکنون ملاقات کرده ام.

58. that event was fixed in her mind for ever
آن رویداد برای همیشه در خاطرش نقش بسته بود.

59. they are better fed and better clothed than ever before
آنان از همیشه بهتر خوراک می خورند و لباس می پوشند.

60. this was the fullest house-to-house canvass i have ever seen
این کاملترین همه پرسی خانه به خانه ای بود که من تا کنون دیده ام.

61. a three-day whisker had made his face darker than ever
ته ریش سه روزه چهره ی او را از همیشه تیره تر کرده بود.

62. the black nightgown had made her more desirable than ever
لباس خواب سیاه او را از همیشه هوس انگیزتر کرده بود.

63. the ornaments that made the palace more beautiful than ever
زینت هایی که کاخ را زیباتر از همیشه کرده بود

64. the promise you and i made is inviolable for ever
عهدی که با تو بستیم هرگز شکستنی نیست

65. her untimely death has left a scar that nothing will ever remove
داغی که مرگ نابهنگام او باقی گذاشته هرگز زدودنی نیست.

66. the covenant she and i entered into is inviolable for ever . . .
عهدی که با تو بستیم هرگز شکستنی نیست . . .

مترادف ها

همیشه (قید)
ay, aye, evermore, still, always, ever

همواره (قید)
on, always, ever

هیچ (قید)
ever, anything, aught, never, nowise, anywise

در هر صورت (قید)
ever, anyhow, anyway

هرگز (قید)
ever, never

اصلا (قید)
ever, none, nix

تخصصی

[ریاضیات] اصلا

انگلیسی به انگلیسی

• at any time; always; continually, constantly
ever means at any time in the past or future.
you also use ever in questions beginning with words such as `why', `when', and `which' when you want to emphasize your surprise or shock.
you use ever since to emphasize that something has been true all the time since the time mentioned, and is still true now.
you use ever so and ever such to emphasize the degree of something; an informal expression.
ever- is used in expressions like `ever-increasing' and `ever-present' to indicate that something exists or continues all the time.

پیشنهاد کاربران

تا حالا
مثال: Have you ever been to Paris?
آیا تاکنون به پاریس رفته اید؟
بجای
در عوض
If you are ever to do X to do Y, Z is essential.
اگر بخواهی به جای انجام کار X کار Y را انجام دهی، آنگاه به Z نیاز داری.
تا زمان حال
تا به الآن
The greatest story ever
بزرگترین داستان تا زمان حال
Best. Christmas. Ever!
بهترین. کریسمس. تا به الآن!
با if بیاد اگر قرار باشد، اگر هرموقع که شد
مثلا: If a teenager is ever to be
یعنی اگر قرار باشد . . .
دوستانی که میگن توی سوالات حال ساده معنی همیشه میده، اشتباه میکنن. توی این سوال معنی ( کلا ) میده:
Do you ever go sightseeing on a trip?
Yes, I sometimes do.
تا حالا شده که . . . . ؟
ببیینید حنگ نکنید کلی معنی میده ولی باهم فرقی ندارن معنیه هرگز و تا الان و میده خیلی شبیه مثلا
I don't think you ever really hear me
اینجا میشه هر سه معنی رو استفاده کردن میشه بگی من فکر نمیکنم که تو هرگز منو شنیدی میشه گفت من فکر نمیکنم تو تا الان منو شنیدی
...
[مشاهده متن کامل]

معنی اصلا و همیشه هم میده اصلا هم یحورایی شبیه ولی همیشه برعسشونه

However
با این حال
همواره !
یک وقتی، یک زمانی
⁦⁦۱ ) اصلأ
۲ ) هیچوقت
۳ ) تا به حال
Hello, how are you?
It's so typical of me to talk about myself, I'm sorry
I hope that you're well
Did you ⭕ever⭕ make it out of that town where nothing ⭕ever⭕ happened?
...
[مشاهده متن کامل]

HELLO
Song by Adele
. . . آیا 🔴اصلأ🔴 پاتو از اون شهر؛ که 🔴هیچوقت🔴 هیچ اتفاقی توش نیفتاده؛ بیرون گذاشتی؟

هیچوقت=meaning at any time
e. g. , Do you ever buy gifts for your friends?
*هیچوقت* واسه دوستات کادو میخری؟
همیشه و هرگز
در جملات منفی به معنی تاکنون و هرگز میباشد
هرگز
تا به حال
تا این زمان
همواره
🌻Ever🌻
همیشه
همواره
( بعد از صفت عالی ) => تاکنون ، تا بحال
تا به حال
1 همیشه . . در حال ساده ( در ساختار خاص ) با always تقریبا هم معنیه ولی ساختار های متفاوتی داره و ساده ترین مثالش
در جملات سوالی حال ساده از ever استفاده میشود و در جملات مثبت از always
و کلا به این advدقت کنید چون معانی متفاوتی به معادل فارسی میگیرد مثلا در حال کامل در فارسی :تابحال معنی میدهد
...
[مشاهده متن کامل]

و یا در ترکیب با if � اگر هرموقع
ویا hardly ever معنی به ندرت دارد
خلاصه که به معنی معادلش در ساختار های متفاوت دقت کن🙂

اصلا، هیچوقت
a word meaning at any time;
used mostly in questions, negatives, comparisons
, or sentences with ‘if’
به معنی در هر زمان؛
بیشتر در سؤال ، منفی ،
مقایسه
یا جملات با "اگر"
استفاده می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

مثال:
Nothing ever seems to upset him.
هیچ چیز به نظر نمی رسد او را ناراحت کند.
Have you ever been to Paris?
آیا هرگز در پاریس بوده ای؟
I don’t think I’ve ever been here before.
فکر نمی کنم تا حالا اینجابوه ام.
If you're ever in Seattle, come and see me.
اگر هر زمان در Seattleهستی بیا و مرا ببین.
2 formal always
به صورت رسمی همیشه
Ever optimistic, I decided to take the exam again.
من تصمیم گرفتم امتحان را دوباه بگیرم همیشه خوش بینانه

تاحالا
تا این زمان
تجربه کردن، امتحان کردن
you are as beautiful as ever
شما مثل همیشه زیبا هستید 📐
در حال کامل به عنوان:تاحالا - تاکنون
۱ - هر/یه موقع ( ی ) ، هر/ یه وقت ( ی ) ، هر/یه زمان ( ی )
۲ - تا حالا
۳ - اصلا، هیچ وقت
۴ - همیشه
تا کنون
تا الان
هرگز

در جملات غیر سوالی، معنی هر وقت، هر زمان، هر موقع یا �روزی� میدهد.
مثال: if you ever want to build a new house, don't make these mistake
اگر روزی ( هر زمان ) خواستید خانه جدیدی بسازید، مرتکب این اشتباهات نشوید
در جملات معنی تاکنون رو میدهد مانند :
Do you ever drive sports car
اما معنی خود کلمه رامیشود :همیشه ، همواره ، هرگز و اصلا نامید
هرگز
درجمله منفی وسوالی به معنی هرگز
دردجملات حال کامل یعنی تاکنون
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٣٠)

بپرس