evermore


معنی: برای همیشه، همیشه، در تمام وقت
معانی دیگر: (قدیمی) همیشه، مدام، دایما، پیوسته، (مهجور) تا ابد، به طور جاودانه

بررسی کلمه

قید ( adverb )
(1) تعریف: forever; always.
مشابه: forever

(2) تعریف: from now on; henceforth.

جمله های نمونه

1. for evermore
همیشه،پیوسته،به طور مدام

2. He swore to love her evermore.
[ترجمه گوگل]او قسم خورد که او را همیشه دوست داشته باشد
[ترجمه ترگمان]سوگند یاد کرد که دیگر او را دوست بدارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Their name will live on for evermore.
[ترجمه گوگل]نام آنها تا ابد زنده خواهد ماند
[ترجمه ترگمان]نام آن ها تا ابد زنده خواهد ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I will love you for evermore.
[ترجمه گوگل]تا ابد دوستت خواهم داشت
[ترجمه ترگمان]تا ابد دوستت خواهم داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He swore to love her for evermore.
[ترجمه گوگل]او قسم خورد که او را برای همیشه دوست داشته باشد
[ترجمه ترگمان]سوگند یاد کرد که دیگر او را دوست بدارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The editor's decision is final and shall evermore remain so.
[ترجمه گوگل]تصمیم سردبیر نهایی است و همیشه همینطور باقی خواهد ماند
[ترجمه ترگمان]تصمیم سردبیر نهایی است و باید این طور بماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Caroline would give me hell for evermore if she thought I'd mistreated her best friend.
[ترجمه نادر صادقی] اگه کارولین فکر می کنه که من نسبت بهش بد تا کردم، خدا تا قیام قیامت ازم نگذره و جامم تا ابدالدهر توی جهنم باشهٍ!
|
[ترجمه گوگل]اگر کارولین فکر می‌کرد که با بهترین دوستش بدرفتاری کرده‌ام، برای همیشه به من جهنم می‌دهد
[ترجمه ترگمان]اگه فکر می کرد با بهترین دوستش بد رفتاری می کنم، کارولین تا ابد به من جهنم می ده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Evermore he slumbers, Tossing not nor turning, Endymion the shepherd.
[ترجمه گوگل]اندیمیون چوپان همیشه به خواب می رود، نه پرت می شود و نه برمی گردد
[ترجمه ترگمان]نه به خواب می رود، نه به خواب می رود، نه به سوی چوپان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Then said they unto him, Lord, evermore give us this bread.
[ترجمه گوگل]سپس به او گفتند: خداوندا، این نان را همیشه به ما بده
[ترجمه ترگمان]سپس به او گفتند: خدایا، این نان را به ما عطا کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I may not evermore acknowledge thee.
[ترجمه گوگل]شاید دیگر هرگز تو را تصدیق نکنم
[ترجمه ترگمان]ممکن است دیگر هیچ وقت به تو اعتراف نکنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The too obliging temper is evermore disobliging itself.
[ترجمه گوگل]خلق و خوی بیش از حد الزام آور هر چه بیشتر خود را ناامید می کند
[ترجمه ترگمان]این خلق و خوی بسیار obliging خود را به خود disobliging
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. If thoughts evermore the brow displays.
[ترجمه گوگل]اگر افکار همیشه پیشانی را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]اگر افکاری را که تا به حال باقی مانده نمایش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Immerse yourself for evermore, O mind.
[ترجمه گوگل]خودت را برای همیشه غوطه ور کن، ای ذهن
[ترجمه ترگمان]خودت را برای همیشه آماده کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. As the world becomes evermore atomized, understanding the new leaders and constituencies becomes increasingly important.
[ترجمه گوگل]با اتمیزه شدن جهان، درک رهبران و حوزه های جدید اهمیت فزاینده ای پیدا می کند
[ترجمه ترگمان]با تبدیل شدن جهان، درک رهبران جدید و حوزه های انتخاباتی به طور فزاینده ای مهم می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Evermore, chan Bei this B 2 C area that goes up to treasure only a special liking.
[ترجمه گوگل]همیشه، chan Bei این منطقه B 2 C است که می رود تا گنج تنها یک علاقه خاص
[ترجمه ترگمان]چان، چان، این منطقه B ۲ C را پوشش می دهد که تنها یک علاقه خاص به گنج دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

برای همیشه (قید)
ad infinitum, forever, forevermore, ay, aye, evermore

همیشه (قید)
ay, aye, evermore, still, always, ever

در تمام وقت (قید)
evermore

انگلیسی به انگلیسی

• always, forever
evermore means for all the time in the future; a literary word.

پیشنهاد کاربران

از الان تا قیامت
همواره
ادامه ای برای آلبوم زیبای folklore اثر taylor Swift
evermore با ever more اشتباه گرفته نشود که به معنی: بیش از پیش، فزاینده است.

بپرس