everyone

/ˈev.riː.wʌn//ˈevriwʌn/

معنی: هر کس، هر کسی
معانی دیگر: همه کس، (برای تاکید) هر یک از، یک به یک، هر کس، همه کس، هریک

بررسی کلمه

ضمیر ( pronoun )
• : تعریف: each and every person; everybody.
متضاد: no one, nobody
مشابه: all

جمله های نمونه

1. everyone admired her personal attainments
همه فضایل فردی او را ستودند.

2. everyone admired her skill in diagnostics
همه چیره دستی او را در تشخیص بیماری ها تحسین کردند.

3. everyone admired her virtues
همه ی محسنات او را تحسین می کردند.

4. everyone admired the soldiers' courage
همه دلاوری سربازان را ستودند.

5. everyone believed that america was sold in 1917-19
همه معتقد بودند که در 1917-19 سر امریکا کلاه رفته بود.

6. everyone came except iraj
همه آمدند به جز ایرج.

7. everyone commended his courage
همه شجاعت او را ستودند.

8. everyone contributed to victory in his degree
هرکسی به سهم خود در پیروزی نقش داشت.

9. everyone deplored the corruption in the govenment
همه از فساد دستگاه دولت می نالیدند.

10. everyone envied iraj
همه به ایرج رشک می بردند.

11. everyone has a sugar ration of 3 kilograms
سهمیه ی شکر هر نفر 3 کیلو است.

12. everyone is aware of this
همه به این موضوع آگاهند.

13. everyone is responsible, especially you!
همه مقصرند به ویژه شما!

14. everyone knows it
همه آن را می دانند.

15. everyone laughed at his folly
همه به حماقت او خندیدند.

16. everyone must carry his share of the load in this house
هرکسی باید سهم مسئولیت خود را در خانه انجام بدهد.

17. everyone should contribute according to their means
هرکسی باید به قدر استطاعت خود کمک کند.

18. everyone should enjoy equal civil rights
همه کس باید از حقوق مدنی برابر بهره مند باشد.

19. everyone supposes him to be cruel but he is really a kind man
همه می پندارند که او ظالم است ولی واقعا مرد مهربانی است.

20. everyone thought she was an old woman, but when her disguises were removed, she was found to be a ten-year old girl!
همه می پنداشتند پیرزن است ولی وقتی نقاب او را برداشتند معلوم شد دختر بچه ای ده ساله است !

21. everyone to whom much is given, of him will much be required
هرکه بامش بیش برفش بیشتر (آنانکه از نعمت های بیشتری برخوردارند باید سخاوت بیشتری داشته باشند)

22. everyone wanted to be next and nigh to her
همه می خواستند نزدیک و در کنار او باشند.

23. everyone was afraid of tammerlane's anger
همه از خشم تیمور لنگ می ترسیدند.

24. everyone was prepossessed by her smile
همه مجذوب لبخند او شدند.

25. afternoons, everyone seeks the shade
بعدازظهرها همه به سایه پناه می برند.

26. if everyone cooperates, we will succeed
اگر همه همکاری کنند موفق خواهیم شد.

27. not everyone can arrive at a happy medium
همه کس نمی تواند به میانه روی خرسندی انگیز برسد.

28. not everyone is blessed with such endowments as she is
همه کس استعدادهای او را ندارد.

29. not everyone is suited for parenting
هر کسی به درد پدر و مادر شدن نمی خورد.

30. not everyone likes this book
همه کس این کتاب را دوست ندارد.

31. not everyone who has money is fortunate
هر کس که پول دارد الزاما سعادتمند نیست.

32. at first everyone cold shouldered him (or gave him the cold shoulder)
در آغاز کسی به او محل نگذاشت.

33. he impressed everyone with his learning
او با دانش خود همه را تحت تاثیر قرار داد.

34. he outdid everyone else
او از همه بهتر کار کرد (دست همه را از پشت بست).

35. homa called everyone to the dinner table
هما همه را به سفره فراخواند.

36. she helps everyone and expects no return
به همه کمک می کند و انتظار پاداش هم ندارد.

37. she invited everyone except pari
او همه را دعوت کرد جز پری.

38. why is everyone down on me today?
چرا امروز همه با من چپ افتاده اند؟

39. aside from ali, everyone came late
به جز علی همه دیر آمدند.

40. at the end everyone will be satisfied
سرانجام همه راضی خواهند بود.

41. avicenna's ingenuity amazed everyone
ذکاوت ابن سینا همه را انگشت به دهان کرد.

42. david's memory astonished everyone
حافظه ی داوود همه را شگفت زده کرد.

43. equal opportunities for everyone
فرصت های یکسان برای همه

44. excluding the children, everyone was invited
به جز بچه ها همه دعوت شده بودند.

45. he knows that everyone loves him
او آگاه است که همه دوستش دارند.

46. her beauty ravished everyone
زیبایی او دل همه را می برد.

47. her collectedness charmed everyone
وقار او همه را مفتون کرد.

48. her enthusiasm made everyone else interested
شور و شوق او دیگران را جملگی به شوق آورد.

49. his actions offended everyone
رفتار (اعمال) او همه را رنجاند.

50. his deceitfullness alienated everyone
نیرنگ بازی او همه را زده کرد.

51. his erudition astounded everyone
دانش او همه را مبهوت کرد.

52. his innovations surprised everyone
نورآوری های او همه را متعجب کرد.

53. his learning filled everyone with awe
دانش او همه را غرق در احترام و شگفتی کرد.

54. his personality impressed everyone
شخصیت او همه را تحت تاثیر قرار داد.

55. popularized science which everyone can understand
علوم ساده شده که قابل فهم همه است

56. the buffoon made everyone laugh
دلقک همه را به خنده آورد.

57. the donkey spilled everyone who tried to ride him
آن الاغ هر کسی را که می خواست سوارش شود به زیر می انداخت.

58. the law obliges everyone to pay taxes
قانون همه را موظف به پرداخت مالیات می کند.

59. they believed that everyone had a good angel and an evil spirit
آنان معتقد بودند که هر کس یک ملک خوب و یک روح بد دارد.

60. when she entered, everyone got up
وقتی وارد شد همه بلند شدند.

61. a dinner party where everyone unbends and has a good time
مهمانی شام که در آن همه می آسایند و خوش هستند

62. a long lecture makes everyone sleepy
نطق طولانی همه را خواب آلود می کند.

63. he managed to offend everyone
به هر طریق ممکن همه را از خود می رنجاند.

64. her singing voice enchanted everyone
آواز او همه را فریفته کرد.

65. her sudden death nonplussed everyone
مرگ ناگهانی او همه را بهت زده کرد.

66. his (intellectual) brilliance impressed everyone
هوش سرشار او همه را تحت تاثیر قرار داد.

67. his behavior has displeased everyone
رفتار او همه را ناخشنود کرده است.

68. his imperious tone offended everyone
لحن تحکم آمیز او همه را رنجاند.

69. his obvious lies astounded everyone
دروغ های شاخ دار او همه را سخت متحیر کرد.

70. my uncle excelled over everyone else in intelligence
دایی من در هوش از همه سرآمد بود.

مترادف ها

هر کس (ضمير)
anyone, everyone, everybody

هر کسی (ضمير)
everyone, everybody

انگلیسی به انگلیسی

• each person
everyone or everybody means all the people in a group.
you can use everyone or everybody to refer to all the people in the world.
each one

پیشنهاد کاربران

همه، هر کس
مثال: Everyone is invited to the party.
همه به مهمانی دعوت شده اند.
بچه ها - رفقا یه جاهایی این طور میشه معنی کرد
همه ی انسانها
تفاوت Every one با Everyone
ضمیر Everyone ( به صورت سرهم ) به همه افراد یک گروه اشاره دارد. Everyone را می توان با Everybody جایگزین کرد.
این پروتکل های جدید تاثیر مثبتی بر همه خواهند داشت.
...
[مشاهده متن کامل]

: The new protocols will affect everyone positively
ضمیر Every one ( جدا از هم ) به هر یک از اعضاء یک گروه اشاره دارد ( معمولا بعد از آن از of استفاده می شود )
از هر یک از شماها که کمک کردید متشکرم.
Correct: Thank every one of you who offered assistance.
Wrong: Thank everyone of you who offered assistance.

همه
مثلا میگن
Hi everyone
یعنی سلام به همگی
تو هرجا یه معنی میده ولی معنی اصلیش
همه هستش
همه کس
هر کسی

هر یک از شما
همه؛هرکس؛هرکسی
هر کدام
مثال
Every one of us
مترادف با Each One
همه
هرکی که هست

همه ی مردم

کسی

هر کس / برای یک شخص
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس