exhaust pipe


معنی: بادکش
معانی دیگر: لوله دررو

جمله های نمونه

1. The tail exhaust pipe of the motor vehicle emitted poisonous smoke.
[ترجمه گوگل]لوله اگزوز دم خودرو دود سمی متصاعد می کرد
[ترجمه ترگمان]لوله اگزوز وسیله نقلیه دود سمی منتشر می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She gassed herself with fumes from the car's exhaust pipe.
[ترجمه گوگل]او با دود لوله اگزوز ماشین به خود گاز زد
[ترجمه ترگمان]از لوله اگزوز ماشین بخار گاز زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. An exhaust pipe for a car will fall into this exception.
[ترجمه گوگل]یک لوله اگزوز برای یک ماشین در این استثنا قرار می گیرد
[ترجمه ترگمان]یک لوله اگزوز برای خودرو به این استثنا سقوط خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Brundle's trouble had been caused by a split exhaust pipe which overheated a shock absorber.
[ترجمه گوگل]مشکل براندل ناشی از شکاف لوله اگزوز بود که کمک فنر را بیش از حد گرم می کرد
[ترجمه ترگمان]این مشکل ایجاد یک لوله اگزوز که باعث ایجاد شوک الکتریکی شده بود، ایجاد شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. It may have been the way the exhaust pipe stained his boiler suit.
[ترجمه گوگل]ممکن است این روشی بوده است که لوله اگزوز لباس دیگ بخار را لکه دار کرده است
[ترجمه ترگمان]شاید راهی بود که لوله اگزوز کت و شلوارش را لکه دار کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A hosepipe was attached to the exhaust pipe leading into the interior of the van and the engine was still running.
[ترجمه گوگل]یک شیلنگ به لوله اگزوز که به داخل وانت منتهی می شد وصل شده بود و موتور همچنان کار می کرد
[ترجمه ترگمان]لوله اگزوز به لوله اگزوز وصل بود که به داخل ماشین منتهی می شد و موتور هنوز در حال دویدن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It was not until we felt the exhaust pipe scraping along the road that we realized there was something wrong with the car.
[ترجمه گوگل]تا زمانی که احساس کردیم لوله اگزوز در امتداد جاده خراشیده شده بود، متوجه شدیم که مشکلی در ماشین وجود دارد
[ترجمه ترگمان]تا وقتی که صدای اگزوز ماشین را احساس کردیم، متوجه شدیم که ماشین مشکلی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Cars will discharge fumes from the exhaust pipe.
[ترجمه گوگل]اتومبیل ها دود را از لوله اگزوز تخلیه می کنند
[ترجمه ترگمان]اتومبیل ها دود را از لوله اگزوز تخلیه می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Blue smoke belched out from the tractor's exhaust pipe.
[ترجمه گوگل]دود آبی از لوله اگزوز تراکتور خارج شد
[ترجمه ترگمان]دود آبی از لوله اگزوز تراکتور بیرون زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The gas exhaust pipe is connected with the measurement system. The sealing tank is fixedplatform.
[ترجمه گوگل]لوله اگزوز گاز با سیستم اندازه گیری متصل است مخزن آب بندی پلت فرم ثابت است
[ترجمه ترگمان]لوله اگزوز با سیستم اندازه گیری ارتباط دارد مخزن مهر و موم fixedplatform است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Later the inside shape of the exhaust pipe will be made.
[ترجمه گوگل]بعداً شکل داخلی لوله اگزوز ساخته می شود
[ترجمه ترگمان]بعدا شکل داخلی لوله اگزوز ساخته خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The exhaust pipe engine room will be insulated, after insulation the outside surface temperature ≯60 ℃.
[ترجمه گوگل]اتاق موتور لوله اگزوز عایق بندی می شود، پس از عایق بندی دمای سطح بیرونی ≯60 ℃
[ترجمه ترگمان]اتاق موتور لوله اگزوز پس از عایق بندی دمای سطح خارجی ۶۰ درجه سانتی گراد، عایق می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Install the exhaust pipe support and tighten the screw.
[ترجمه گوگل]تکیه گاه لوله اگزوز را نصب کرده و پیچ را محکم کنید
[ترجمه ترگمان]لوله اگزوز را نصب کرده و پیچ را سفت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Each main exhaust pipe shall have one exhaust fan.
[ترجمه گوگل]هر لوله اگزوز اصلی باید یک فن اگزوز داشته باشد
[ترجمه ترگمان]هر لوله اگزوز باید یک بادبزن اگزوز داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بادکش (اسم)
shaft, cupping, exhaust pipe

تخصصی

[عمران و معماری] لوله اگزوز
[مهندسی گاز] لوله خروجی، لوله اگزوز
[نفت] لوله خروجی

انگلیسی به انگلیسی

• pipe used for releasing steam and gas

پیشنهاد کاربران

exhaust pipe ( n ) ( ɪɡˈzɔst paɪp ) ( also exhaust, tailpipe ) =a pipe through which exhaust gases come out, e. g. My car needs a new exhaust.
exhaust pipe
قسمت های مختلف ماشین به انگلیسی:
hood ( American ) / bonnet ( British ) = کاپوت
headlight / headlamp ( British ) = چراغ جلو
taillight / rear light ( British ) = چراغ عقب
front bumper = سپر جلو
...
[مشاهده متن کامل]

rear bumper = سپر عقب
windscreen ( British ) / windshield ( American ) = شیشه جلو
rear window = شیشه عقب
side window = شیشه بغل
windscreen wiper ( British ) / windshield wiper ( American ) = برف پاک کن
roof = سقف
sunroof = پنجره سقفی
roofrack = باربند

trunk ( American ) / boot ( British ) = صندوق عقب
antenna ( American ) / aerial ( British ) = آنتن
tailpipe / exhaust / exhaust pipe = لوله اگزوز
wing ( British ) / fender ( American ) = گلگیر
tire ( American ) / tyre ( British ) = چرخ
hubcap / wheel cover / wheel trim = قالپاق
spare tire / spare tyre = لاستیک زاپاس
chassis = شاسی
number plate ( British ) / license plate ( American ) = پلاک
gas pedal ( American ) / accelerator ( British ) = پدال گاز
brake pedal = پدال ترمز
clutch = کلاچ
emergency brake ( American ) / handbrake ( British ) = ترمز دستی
brake pad = لنت ترمز
wing mirror ( British ) / side - view mirror ( American ) = آینه بغل
rear - view mirror = آینه وسط
steering wheel = فرمان
horn = بوق
ignition = استارت
gear lever ( British ) / gear stick ( British ) / gear shift ( American ) = دسته دنده
instrument panel = صفحه نشانگر آمپر ها
milometer ( British ) / mileometer ( British ) / odometer ( American ) / the clock ( informal ) = کیلومتر شمار
speedometer = سرعت سنج
fuel gauge = آمپر سوخت
tachometer / rev counter = تاکومتر، دور سنج موتور
satnav / sat nav ( satellite navigation ) = مسیریاب، مکان یاب
glove compartment / glove box = جعبه داشبورد
dashboard = داشبورد
seat belt = کمربند ایمنی
door handle = دستگیره در
cooler = کولر
heater = بخاری
air vent = دریچه کولر ( و بخاری )
headrest = پشت سری صندلی
visor = آفتاب گیر
driver's seat = صندلی راننده
passenger seat = صندلی شاگرد
stop light / brake light = چراغ ترمز
reversing light ( British ) / backup light ( American ) = چراغ دنده عقب
turn signal ( American ) / indicator ( British ) / blinker ( informal ) = راهنما
oil filter = فیلتر روغن
air filter = فیلتر هوا
radiator = رادیاتور
fuel tank = باک بنزین
gas cap / filler cap = درپوش باک بنزین
spark plug / sparking plug = شمع
fuel injection system = کاربُراتور
radiator hose = شلنگ رادیاتور
fan belt / serpentine belt / alternator belt = تسمه پروانه، تسمه دینام
timing belt = تسمه تایم
alternator = دینام
cylinder = سیلندر
piston = پیستون
gearbox = گیربکس
coolant = مایع خنک کننده
airbag = کیسه هوا
automatic transmission ( AT ) = دنده اتوماتیک
manual transmission ( MT ) = گیربکس دستی، دنده دستی

exhaust pipe ( قطعات و اجزای خودرو )
واژه مصوب: لولۀ اگزوز
تعریف: لوله ای که چندراهۀ دود یا چندراهۀ لوله ای دود را به منبع/ انبارۀ اگزوز وصل می کند
لوله اگزوز
اگزوز

بپرس