extractable


معنی: قابل کشیدن، استخراج شدنی
معانی دیگر: قابل کشیدن مثل دندان

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: combined form of extract.

جمله های نمونه

1. The ethanol extractable mono formazan was measured by a spectrophotometer, and used as a quantitative indicator of oxidative stress that developed during a freeze thaw cycle.
[ترجمه گوگل]مونو فورمازان قابل استخراج اتانولی توسط یک اسپکتروفتومتر اندازه گیری شد و به عنوان یک شاخص کمی از استرس اکسیداتیو که در طول یک چرخه ذوب یخ ایجاد شد استفاده شد
[ترجمه ترگمان]استفاده از اتانول extractable به وسیله a اندازه گیری شد و به عنوان شاخص کمی استرس اکسیداتیو که در طول چرخه آب یخ زده ایجاد شد، مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Extractable text between tags refers to text between certain SGML/XML tags that should be extracted, i. e., translated, or not.
[ترجمه گوگل]متن قابل استخراج بین تگ ها به متنی بین برخی تگ های SGML/XML اشاره دارد که باید استخراج شوند ه, ترجمه شده یا نه
[ترجمه ترگمان]متن extractable بین برچسب ها به متن بین برچسب های خاص XML \/ XML اشاره دارد که باید استخراج شوند ای ترجمه شود، ترجمه شود یا نباشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The glossary databases contain all the strings extractable in applications, including untranslatable strings.
[ترجمه گوگل]پایگاه داده های واژه نامه شامل تمام رشته های قابل استخراج در برنامه ها، از جمله رشته های غیر قابل ترجمه است
[ترجمه ترگمان]پایگاه های داده واژه نامه شامل تمام رشته های قابل استخراج در برنامه ها، از جمله untranslatable رشته ها هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Don't play with that extractable knife.
[ترجمه گوگل]با آن چاقوی قابل استخراج بازی نکنید
[ترجمه ترگمان]با اون چاقوی extractable بازی نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. N mineralization, extractable mineral N or the use of a non-fixing legume or grass to measure available N supply are useful tools to account for the soil N variable.
[ترجمه گوگل]کانی سازی N، کانی قابل استخراج N یا استفاده از یک حبوبات یا علف غیر ثابت برای اندازه گیری عرضه N موجود ابزارهای مفیدی برای محاسبه متغیر N خاک هستند
[ترجمه ترگمان]کانی سازی N دارای مواد معدنی قابل استخراج N و یا استفاده از بنشن یا علفی که برای اندازه گیری عرضه در دسترس نیست، ابزار مفیدی برای توصیف متغیر خاک N هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Resin and sodium-bicarbonate extractable phosphorus pools decreased when soil organic carbon content was low.
[ترجمه گوگل]استخرهای فسفر قابل استخراج رزین و بی کربنات سدیم زمانی که محتوای کربن آلی خاک کم بود کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]هنگامی که محتوای کربن آلی خاک کم بود، حوضچه های فسفر و بی کربنات سدیم کاهش پیدا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Extractable reamer can work assembled in the tubing cutter or independently.
[ترجمه گوگل]ریمر قابل استخراج می تواند به صورت مونتاژ شده در لوله برش یا به طور مستقل کار کند
[ترجمه ترگمان]extractable reamer می توانند در لوله کوتاه و یا به صورت مستقل کار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This article is not extractable.
[ترجمه گوگل]این مقاله قابل استخراج نیست
[ترجمه ترگمان]این مقاله قابل استخراج نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Imagine if the scientific or financial data in a report were directly extractable.
[ترجمه گوگل]تصور کنید که داده های علمی یا مالی در یک گزارش به طور مستقیم قابل استخراج باشد
[ترجمه ترگمان]تصور کنید که داده های علمی یا مالی در یک گزارش به طور مستقیم قابل استخراج است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The gold in the oceans is too diffuse to be extractable at a profit.
[ترجمه گوگل]طلای موجود در اقیانوس ها آنقدر پراکنده است که قابل استخراج با سود نیست
[ترجمه ترگمان]این طلا در اقیانوس ها بیش از حد پراکنده است که قابل استخراج نباشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The dynamics data and the thermodynamics parameters and the structure of the extractable complexes were determined.
[ترجمه گوگل]داده های دینامیک و پارامترهای ترمودینامیک و ساختار کمپلکس های قابل استخراج تعیین شد
[ترجمه ترگمان]داده های دینامیکی و پارامترهای ترمودینامیک و ساختار مجموعه های قابل استخراج مشخص شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. When incubation time was prolonged, the biological toxicity of La in soil extractable solution had a tendency to decrease.
[ترجمه گوگل]هنگامی که زمان انکوباسیون طولانی شد، سمیت بیولوژیکی La در محلول قابل استخراج خاک تمایل به کاهش داشت
[ترجمه ترگمان]هنگامی که زمان انکوباسیون به درازا کشید، سمیت سلولی لا در محلول قابل استخراج خاک تمایل به کاهش داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The apple is taken away after their seed is no longer extractable.
[ترجمه گوگل]سیب بعد از اینکه دانه آن دیگر قابل استخراج نیست برداشته می شود
[ترجمه ترگمان]بعد از این که دانه آن ها دیگر قابل استخراج نیست، سیب برداشته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The amounts of total organic carbon, biomass C, heavy fraction C, extractable humus (HE) and loosely-combined humus and the humification degree were higher in steppe chernozem than in wind-blown soil.
[ترجمه گوگل]مقدار کل کربن آلی، زیست توده C، کسر سنگین C، هوموس قابل استخراج (HE) و هوموس با ترکیب آزاد و درجه humification در چرنوزم استپ بیشتر از خاک بادکش بود
[ترجمه ترگمان]مقدار کل کربن آلی، زیست توده C، بخش heavy C، humus extractable ()و درجه humification به طور آزاد در chernozem استپ بیشتر از خاک در باد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

قابل کشیدن (صفت)
extractable

استخراج شدنی (صفت)
extractable

تخصصی

[خاک شناسی] قابل عصاره گیری
[پلیمر] استخراج پذیر

پیشنهاد کاربران

بپرس