eyeshot

/ˈaɪʃɑːt//ˈaɪʃɒt/

معنی: چشم رس
معانی دیگر: (فاصله ی قابل رویت) دیدرس، دید

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the range of vision. (See earshot.)
مشابه: sight, view

- Is he within eyeshot?
[ترجمه گوگل] آیا او در حد چشم است؟
[ترجمه ترگمان] به چشم رس وند رسیده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. They attracted the attention of every bird within eyeshot, every reptile not yet asleep.
[ترجمه گوگل]آنها توجه هر پرنده ای را به خود جلب می کردند، هر خزنده ای که هنوز خواب نبوده است
[ترجمه ترگمان]به هر پرنده ای که در آن بود چشم دوخته بودند، هر خزنده هنوز خواب نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. As a more largo eyeshot, the multiple intelligences explains human multi-aptitude and human studies afresh, giving us a new revelation on the cognition of senior high school history teaching.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک تصویر بزرگ تر، هوش های چندگانه، استعدادهای چندگانه انسان و مطالعات انسانی را از نو توضیح می دهد، و به ما مکاشفه جدیدی در مورد شناخت تدریس تاریخ دبیرستان در دبیرستان می دهد
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک eyeshot more، the چندگانه، استعداد multi انسانی و انسانی را از نو توجیه می کند و به ما یک افشاگری جدید بر سر شناخت بالای آموزش تاریخ دبیرستان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Learn how to appreciate others can make your eyeshot widen, and appreciate yourselves will make your life be fillde with fun.
[ترجمه گوگل]یاد بگیرید که چگونه از دیگران قدردانی کنید می تواند چشمان شما را گشاد کند و قدردانی از خودتان باعث می شود زندگی شما مملو از سرگرمی شود
[ترجمه ترگمان]یاد بگیرید که چطور از دیگران قدردانی کنید و باعث گشاد شدن ذهنتان می شود و از خودتان ممنون خواهید شد که زندگی تان را با لذت پر کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This novel eyeshot breaks open a window for us to reflect the anthropocentricity, to reconsider the status of man, and to arouse vigilance to the narrowness and selfishness of humans.
[ترجمه گوگل]این چشم انداز بدیع دریچه ای را به روی ما می گشاید تا انسان محوری را بازتاب دهیم، جایگاه انسان را بازنگری کنیم و هوشیاری را نسبت به تنگ نظری و خودخواهی انسان ها بیدار کنیم
[ترجمه ترگمان]این eyeshot جدید، پنجره ای را برای ما باز می کند تا the را منعکس کند، وضعیت انسان را تجدید نظر کند، و هشیاری نسبت به محدودیت و خودخواهی انسان ها را برانگیزد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. These can expand deviser's eyeshot and active devisers's thought and increase the efficiency of design.
[ترجمه گوگل]اینها می توانند دید طراحان و اندیشه طراحان فعال را گسترش دهند و کارایی طراحی را افزایش دهند
[ترجمه ترگمان]این ها می توانند تفکر s و devisers فعال را گسترش دهند و کارایی طراحی را افزایش دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. To this end, Tanger Eyeshot plays a positive roal in providing brand strategy systematic services.
[ترجمه گوگل]برای این منظور، Tanger Eyeshot نقش مثبتی در ارائه خدمات سیستماتیک استراتژی برند دارد
[ترجمه ترگمان]در این راستا، Tanger eyeshot نقش مثبتی در ارائه خدمات سیستماتیک به برند ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In this thesis I study their writings in the four aspects: women writers' own selves, the opinions of the men writers on women writers, readers' response and the comparative eyeshot.
[ترجمه گوگل]در این پایان نامه نوشته های آنها را در چهار جنبه بررسی می کنم: خود نویسندگان زن، نظرات نویسندگان مرد در مورد نویسندگان زن، پاسخ خوانندگان و نگاه مقایسه ای
[ترجمه ترگمان]در این پایان نامه، نوشته های آن ها را در چهار جنبه بیان می کنم: خود نویسندگان زن، نظرات نویسندگان زن در مورد نویسندگان زن، پاسخ خوانندگان و the تطبیقی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The results showed favorable effects on the students in the fields of integrating their knowledge, widening their eyeshot, training their innovative consciousness.
[ترجمه گوگل]نتایج حاکی از تأثیرات مطلوبی بر دانش‌آموزان در زمینه‌های یکپارچه‌سازی دانش، وسعت بخشیدن به چشم و آموزش آگاهی نوآورانه بود
[ترجمه ترگمان]نتایج، تاثیرات مطلوبی بر دانش آموزان در زمینه های ادغام دانش، گسترش eyeshot، آموزش آگاهی خلاقانه آن ها نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But because of history and reality, YongKangGuCi never enters the culture eyeshot and knowledge system.
[ترجمه گوگل]اما به دلیل تاریخ و واقعیت، YongKangGuCi هرگز وارد چشم‌انداز فرهنگ و سیستم دانش نمی‌شود
[ترجمه ترگمان]اما به دلیل تاریخ و واقعیت، YongKangGuCi هرگز وارد سیستم فرهنگ و سیستم دانش نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. And, the Cultural Revolution, which is always a focus of Chinese literature, is brought into the eyeshot of writer"s esthetical taste again and impels the naissance of a block of excellent works. "
[ترجمه گوگل]و انقلاب فرهنگی که همیشه کانون ادبیات چینی است، بار دیگر به چشم ذوق زیبایی‌شناختی نویسنده وارد می‌شود و باعث می‌شود که مجموعه‌ای از آثار عالی به وجود بیاید »
[ترجمه ترگمان]و، انقلاب فرهنگی، که همیشه کانون ادبیات چین است، بار دیگر به سلیقه esthetical نویسنده بدل می شود و the یک بلوک از آثار عالی را به کار می اندازد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. As a kind of theory and measure, the theory of Performance is opening a new eyeshot in oral narrative studies.
[ترجمه گوگل]نظریه عملکرد به عنوان نوعی نظریه و معیار، چشم اندازی تازه در مطالعات روایی شفاهی می گشاید
[ترجمه ترگمان]نظریه عملکرد به عنوان یک نوع تئوری و سنجش، در حال باز کردن یک eyeshot جدید در مطالعات روایی شفاهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Before died, seeing all your children, and their missing eyeshot, and saying the passed cases, then close your eyes, no weeping before a dream comes.
[ترجمه گوگل]قبل از مرگ، همه فرزندانت را ببینی و تیر چشمشان را از دست بدهی، و موارد گذشته را بگو، بعد چشمانت را ببند، گریه نکن قبل از آمدن خواب
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه بمیرد، همه بچه های خود را می دید، و آن eyeshot گم شده شان را می دید، و چشمان خود را به هم نزدیک می کرد، و قبل از آمدن یک رویا، گریه نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Many kinds of novel thoughts of painting and modality of painting continuously came forth in our eyeshot, impacted our thought of painting and changed our concept of painting.
[ترجمه گوگل]بسیاری از افکار بدیع در مورد نقاشی و شیوه نقاشی به طور مداوم در شعاع ما ظاهر می شد، بر اندیشه ما در مورد نقاشی تأثیر می گذاشت و مفهوم نقاشی ما را تغییر می داد
[ترجمه ترگمان]بسیاری از انواع افکار جدید نقاشی و modality نقاشی به طور مداوم در eyeshot ظاهر شدند، اندیشه نقاشی ما را تحت تاثیر قرار داده و مفهوم نقاشی را تغییر دادند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. At such moments it's possible to pretend you're looking straight back into history, well past 189 if not quite so far as 160 when Samuel de Champlain came within eyeshot of these mountains.
[ترجمه گوگل]در چنین لحظاتی می‌توان وانمود کرد که مستقیماً به تاریخ نگاه می‌کنید، از سال 189 گذشته، اگر نه کاملاً از 160، زمانی که ساموئل دو شامپلین به چشمان این کوه‌ها رسید
[ترجمه ترگمان]در چنین لحظاتی ممکن است وانمود کنیم که مستقیما به تاریخ نگاه می کنید، و اگر نه کاملا به اندازه ۱۶۰ وقتی که ساموئل دو Champlain در within از این کوه ها came
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Sometimes, the platform may shake acutely, and the beaconing can leave the eyeshot of CCD.
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات، پلت فرم ممکن است به شدت تکان بخورد، و فانوس می تواند از چشمی CCD خارج شود
[ترجمه ترگمان]گاهی ممکن است سکو به شدت تغییر کند و امواج رادیویی می توانند the CCD ها را ترک کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چشم رس (اسم)
range, eyeshot, purview

انگلیسی به انگلیسی

• range of vision, view; (archaic) glance

پیشنهاد کاربران

بپرس