fall over

/fɔl ˈoʊvər//fɔl ˈoʊvər/

فروافتادن، (ناگهان) افتادن، نقش برزمین شدن

جمله های نمونه

1. Mind you don't fall over the boxes.
[ترجمه مراقب باشید روی جعبه ها نیفتید] رو اله هدایتی پناه
|
[ترجمه مهرداد] دقت کن که روی جعبه ها نیفتی
|
[ترجمه Amino] حواست باشه رو جعبه ها نیوفتی
|
[ترجمه گوگل]توجه داشته باشید که از روی جعبه ها نمی افتید
[ترجمه ترگمان]یادت باشه که روی جعبه ها نیفتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He is an honest man,so he won't fall over.
[ترجمه saeed] او مردی راستگوست بنابراین زمین نمیخورد!
|
[ترجمه گوگل]او یک مرد صادق است، بنابراین او نمی افتد
[ترجمه ترگمان]او مرد شریفی است، پس نخواهد افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. If you make the cake too high, it'll fall over.
[ترجمه گوگل]اگر کیک را خیلی بلند کنید، می افتد
[ترجمه ترگمان]اگر کیک را بیش از حد بالا ببری، همه چیز خراب خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Ashes from the volcano fall over a wide area.
[ترجمه گوگل]خاکستر حاصل از آتشفشان در منطقه وسیعی فرو می ریزد
[ترجمه ترگمان]خاکستر آتشفشانی در منطقه وسیعی افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Don't tilt your chair or you'll fall over!
[ترجمه گوگل]صندلی خود را کج نکنید وگرنه زمین خواهید خورد!
[ترجمه ترگمان]صندلی تو را کج نکن وگرنه می افتی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Many economists expect unemployment to fall over the next couple of months.
[ترجمه گوگل]بسیاری از اقتصاددانان انتظار دارند که نرخ بیکاری طی چند ماه آینده کاهش یابد
[ترجمه ترگمان]بسیاری از اقتصاددانان انتظار دارند که بیکاری در چند ماه آینده کاهش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A hush would often fall over the crowd because there were no crashing chandeliers, no story.
[ترجمه گوگل]سکوت غالباً روی جمعیت فرو می‌افتد، زیرا هیچ لوستری در کار نبود، هیچ داستانی وجود نداشت
[ترجمه ترگمان]اغلب در میان جمعیت غرق می شد، چون chandeliers در کار نبود، داستانی در کار نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I was more worried that he might fall over and hurt himself.
[ترجمه گوگل]بیشتر نگران بودم که مبادا بیفتد و به خودش آسیب برساند
[ترجمه ترگمان]من بیشتر نگران بودم که اون ممکنه به خودش صدمه بزنه و به خودش صدمه بزنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They fall over themselves to show scum.
[ترجمه گوگل]برای نشان دادن تفاله روی خود می افتند
[ترجمه ترگمان] خودشون رو به scum نشون میدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Freshers' fair is the traditional showground where societies fall over themselves to attract some of the 5000 new students.
[ترجمه گوگل]نمایشگاه تازه‌کاران محل نمایش سنتی است که جوامع برای جذب 5000 دانش‌آموز جدید، بر خود می‌افتند
[ترجمه ترگمان]این نمایشگاه the سنتی است که در آن جوامع بر روی خود قرار می گیرند تا برخی از ۵۰۰۰ دانش آموز جدید را جذب کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The cottage blocked out the sunlight, seeming to fall over her like a pale shadow.
[ترجمه گوگل]کلبه جلوی نور خورشید را گرفته بود و به نظر می‌رسید که مانند سایه‌ای رنگ پریده روی او می‌افتد
[ترجمه ترگمان]کلبه جلوی نور خورشید را گرفته بود و انگار سایه ای رنگ پریده بر او افتاده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Consequently, you fall over or jack-knife forwards the first time you land heavily.
[ترجمه گوگل]در نتیجه، اولین باری که به شدت فرود می‌آیید، از روی زمین می‌افتید یا با چاقو به جلو می‌روید
[ترجمه ترگمان]در نتیجه، اولین باری که به سنگینی زمین خوردی زمین می خوری یا جک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Does that urn fall over and break later in the film?
[ترجمه گوگل]آیا آن کوزه بعداً در فیلم می افتد و می شکند؟
[ترجمه ترگمان]آیا آن گلدان پس از پایان فیلم واژگون می شود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. That bookcase looks as if it's about to fall over.
[ترجمه گوگل]آن قفسه کتاب به نظر می رسد که انگار در شرف سقوط است
[ترجمه ترگمان]قفسه کتاب طوری به نظر می رسد که انگار دارد به زمین می افتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. As the oldest trunks fall over, they are replaced by new shoots which appear continually around the base of the tree.
[ترجمه گوگل]با سقوط قدیمی ترین تنه ها، شاخه های جدیدی جایگزین می شوند که به طور مداوم در اطراف پایه درخت ظاهر می شوند
[ترجمه ترگمان]به عنوان قدیمی ترین تنه درختان، آن ها با جوانه های جدید جایگزین می شوند که به طور مداوم در اطراف پایه درخت ظاهر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• drop from (cliff, etc.); desert; fail; fall

پیشنهاد کاربران

run over: کسی رو زیر گرفتن ( با وسیله نقلیه )
knock over: کسی رو زمین زدن با تنه
fall over: زمین خوردن
trip over sth: پای شخص به چیزی گیر کردن
Fall over افتادن
Fall off از جایی افتادن
I tripped a stone and fell over.
پام به یک سنگ گیر کرد ( اصابت کرد ) و افتادم.
My grandmother has fallen off a ladder. She's not okay now.
مادربزرگم از روی پله ( نردبان ) افتاده و الان حالش خوب نیست
کله پا شدن
فرریختن
۱. باعث زمین خوردن چیزی شدن
۲. زمین خوردن
۳. سر و دست شکاندن ( اشتیاق زیاد ) برای انجام کاری
لغزیدن، سقوط کردن.
غش کردن.
زمین خوردن
سقوط کردن
Don't fall over, honey
عزیزم ( حواست باشه یهویی ) نیوفتی
fall over yourself to do something
Jenny is such a pretty girl that wherever she goes all the boys fall over themselves trying to talk to her.
He was hired because he was the only candidate who didn’t fall over himself to get the job.
...
[مشاهده متن کامل]

به معنی اینکه خیلی تلاش کنی طرف مقابل رو تحت تاثیر قرار بدی یا به چیزی برسی.

عقب افتادن ازچیزی
ورشکست شدن
گیر کردن پا ( به هنگام پیاده روی )
سرازیر شدن ( در مورد آبشار ) - لبریز شدن ( مایعات ) - سقوط چیزی بر روی زمین یا کنار خودش ( مثلا ، کیک را اگر خیلی بلند درست کنند ممکن است که فرو بریزد پای خودش یا کنار خودش که آنرا fall over میگویند )
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس