falling star

/ˈfɑːlɪŋˈstɑːr//ˈfɔːlɪŋstɑː/

معنی: ثاقب، شهاب، تیر شهاب
معانی دیگر: رجوع شود به: meteor، meteor شهاب، حجر سماوی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a meteor; shooting star.

جمله های نمونه

1. The ocean tilted up to meet him, its dark surface studded with points of light that looked like constellations, fallen stars.
[ترجمه گوگل]اقیانوس برای دیدار با او کج شد، سطح تاریک آن مملو از نقاط نورانی بود که شبیه صورت های فلکی، ستاره های افتاده بود
[ترجمه ترگمان]اقیانوس برای ملاقات با او کج شد، سطح تیره آن با نقطه های نورانی که شبیه صور فلکی و ستارگان سقوط شده بود، می درخشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We know that the next falling star is almost certain to get too close to the sun, and catch fire!
[ترجمه گوگل]ما می دانیم که ستاره بعدی که در حال سقوط است تقریباً به طور قطع به خورشید نزدیک می شود و آتش می گیرد!
[ترجمه ترگمان]می دانیم که ستاره سقوط بعدی تقریبا حتمی است که به خورشید نزدیک شود و آتش بگیرد!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Catch a falling star and put it in your pocket. Never let it fade away.
[ترجمه گوگل]یک ستاره در حال سقوط را بگیرید و در جیب خود بگذارید هرگز اجازه ندهید که محو شود
[ترجمه ترگمان]ستاره ای رو بگیر و توی جیبت بذار هیچوقت نذار از بین بره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The falling star described a long curve in the sky.
[ترجمه گوگل]ستاره در حال سقوط یک منحنی طولانی در آسمان را توصیف کرد
[ترجمه ترگمان]ستاره در حال سقوط منحنی بلندی را در آسمان توصیف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Catch a falling star and put it in your pocket. Save it for a rainy day.
[ترجمه گوگل]یک ستاره در حال سقوط را بگیرید و در جیب خود بگذارید آن را برای یک روز بارانی ذخیره کنید
[ترجمه ترگمان]یک ستاره در حال افتادن بگیرید و آن را در جیب خود قرار دهید آن را برای یک روز بارانی نگه دارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The falling star she saw actually her own soul, flying off to heaven.
[ترجمه گوگل]ستاره در حال سقوط او در واقع روح خود را دید که به بهشت ​​پرواز می کرد
[ترجمه ترگمان]ستاره ای افتاد که در واقع روح خودش را می دید و به طرف آسمان پرواز می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Love is just like the falling star. After it burns brightly, there is only ashes left.
[ترجمه گوگل]عشق درست مثل ستاره در حال سقوط است پس از روشن شدن آن، فقط خاکستر باقی می ماند
[ترجمه ترگمان]عشق درست مثل ستاره سقوط است بعد از اینکه آتیش روشن شد فقط خاکستر مونده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. His top-storey apartment had a glass dome which allowed him to sit watching the falling stars.
[ترجمه گوگل]آپارتمان طبقه بالای او دارای یک گنبد شیشه ای بود که به او اجازه می داد به تماشای ستارگان در حال سقوط بنشیند
[ترجمه ترگمان]آپارتمان طبقه بالا یک گنبد شیشه ای داشت که به او اجازه می داد بنشیند و ستارگان را تماشا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. At my nineteenth year, the puppy love like a falling star bumped my forehead.
[ترجمه گوگل]در نوزده سالگی، عشق توله سگ مانند ستاره ای در حال سقوط به پیشانی ام برخورد کرد
[ترجمه ترگمان]در سال نوزدهم، توله سگ عاشق یک ستاره سقوط کرده به پیشانیم خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ثاقب (اسم)
falling star

شهاب (اسم)
meteor, falling star

تیر شهاب (اسم)
meteoroid, shooting star, meteoric shower, meteor shower, falling star

تخصصی

[زمین شناسی] تیر شهاب، ستاره فروافتان، شهاب در حال برخورد - - پدیده نورانی حاصل از برخورد شهابوارههای جامد با جو زمین بر اثر مقاومت هوا و وجود مالش زیاد. سرعت تیرهای شهاب نزدیک 80 کیلومتر در ثانیه است و در حدفاصل 80 تا 150 کیلومتری سطح زمین مریی میگردند.

انگلیسی به انگلیسی

• bright streak of light that occurs when a meteor enters the earth's atmosphere
a falling star is the same as a meteor.

پیشنهاد کاربران

تعدادی از واژگان علم نجوم به انگلیسی:
astronomy = علم نجوم
The solar system = منظومه شمسی
The sun = خورشید 🌞
Mercury = عطارد، تیر
Venus = زهره، ناهید
Earth = زمین 🌎
...
[مشاهده متن کامل]

Mars = مریخ، بهرام
Jupiter = مشتری، هرمز
Saturn = زحل، کیوان
Uranus = اورانوس
Neptune = نپتون
space = فضا
galaxy = کهکشان
orbit = مدار
meteorite = شهاب سنگ
comet = ستاره دنباله دار
asteroid = سیارک
asteroid belt = کمربند سیارک ها ( بین مریخ و مشتری )
meteor / shooting star / falling star = شهاب سنگی که در حال سوختن وارد اتمسفر زمین می شود
black hole = سیاه چاله
dark matter = ماده تاریک
gravity = جاذبه
axis = محور
star = ستاره
eclipse = خورشید گرفتگی، ماه گرفتگی
solar eclipse = خورشید گرفتگی
lunar eclipse = ماه گرفتگی
supernova = سوپرنوا، ابرنواختر
the Big Bang = بیگ بنگ
constellation = صورت فلکی
cosmology = کیهان شناسی
dwarf planet = سیاره کوتوله
light year = سال نوری
terrestrial = زمینی، خاکی
celestial = آسمانی
extraterrestrial = فرازمینی

شهاب سنگ
سنگ آسمانی

بپرس