fast lane

/ˈfæstˈleɪn//fɑːstleɪn/

(در بزرگراه) بخش خط کشی شده برای خودروهای تندتر، تندراهه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the lane on a highway or expressway where vehicles maintain higher speeds or pass other vehicles.

(2) تعریف: (informal) a lifestyle considered to involve a desire to get ahead, be successful, make and spend a lot of money, and the like.

جمله های نمونه

1. I find driving in the fast lane rather stressful.
[ترجمه گوگل]به نظر من رانندگی در لاین سریع نسبتاً استرس زا است
[ترجمه ترگمان]من در حال رانندگی در مسیر سریع نسبتا پر استرس هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Cars in the fast lane were travelling at over 80 miles an hour.
[ترجمه گوگل]خودروها در لاین تندرو با سرعت بیش از 80 مایل در ساعت حرکت می کردند
[ترجمه ترگمان]ماشین هایی که در کوره راه سریع حرکت می کردند، بیش از ۸۰ مایل در ساعت حرکت می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I broke down in the fast lane of the M
[ترجمه گوگل]من در لاین تند M خراب شدم
[ترجمه ترگمان]در کوچه باریک مسی و ژیو نورمان فرود آمدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. . . a tale of life in the fast lane.
[ترجمه گوگل] داستان زندگی در خط سریع
[ترجمه ترگمان] داستانی از زندگی در کوچه سریع
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. For swimmers in the fast lane, it was 600 meters.
[ترجمه گوگل]برای شناگران در لاین تند 600 متر بود
[ترجمه ترگمان]برای شناگران در مسیر سریع ۶۰۰ متر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. M2 from Dunsilly to Ballygrooby - fast lane closed in both directions.
[ترجمه گوگل]M2 از Dunsilly به Ballygrooby - خط سریع بسته در هر دو جهت
[ترجمه ترگمان]M۲ از Dunsilly تا Ballygrooby - در هر دو جهت بسته شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It overturned in the fast lane on the twin-track road on the other side of Stowerton.
[ترجمه گوگل]در لاین تندرو در جاده دوقلو در سمت دیگر استورتون واژگون شد
[ترجمه ترگمان]در کوچه ای سریع روی جاده دو قلوها دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A gray sedan appeared from nowhere in the fast lane.
[ترجمه گوگل]یک سدان خاکستری از ناکجاآباد در مسیر سریع ظاهر شد
[ترجمه ترگمان]یک سدان خاکستری از هیچ جایی در جاده سریع ظاهر نشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Cars in the fast lane were traveling at over 80 miles an hour.
[ترجمه گوگل]خودروها در لاین تندرو با سرعت بیش از 80 مایل در ساعت حرکت می کردند
[ترجمه ترگمان]ماشین هایی که در کوره راه سریع حرکت می کردند، بیش از ۸۰ مایل در ساعت حرکت می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. McCravey lived his life in the fast lane for 27 years.
[ترجمه گوگل]مک کراوی به مدت 27 سال زندگی خود را در مسیر سریع گذراند
[ترجمه ترگمان]McCravey به مدت ۲۷ سال زندگی خود را در کوتاه ترین مسیر زندگی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They want to make life in the fast lane even faster.
[ترجمه گوگل]آنها می خواهند زندگی در مسیر سریع را حتی سریعتر کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها می خواهند زندگی را حتی سریع تر کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The car was speeding away in the fast lane.
[ترجمه گوگل]ماشین در لاین تندرو با سرعت در حال دور شدن بود
[ترجمه ترگمان]اتومبیل با سرعت در مسیر سریع حرکت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Bill used to enjoy life in the fast lane in New York, but his family didn't.
[ترجمه گوگل]بیل قبلاً از زندگی در مسیر تندرو در نیویورک لذت می برد، اما خانواده او این کار را نکردند
[ترجمه ترگمان]بیل برای لذت بردن از زندگی در کوچه ای با سرعت در نیویورک استفاده می کرد، اما خانواده اش این کار را نکردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Rox ine like living her life in the fast lane.
[ترجمه گوگل]راکس دوست دارد زندگی خود را در مسیر سریع زندگی کند
[ترجمه ترگمان]محله Rox مثل زندگی در مسیر سریع زندگی میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Brenda is a lady who loves life in the fast lane .
[ترجمه گوگل]برندا زنی است که عاشق زندگی در خطوط سریع است
[ترجمه ترگمان]براندا یه زنه که تو راه خیلی سریع زندگی رو دوست داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• high-speed lane, lane on a road or highway that is designated for high-speed travel; fast-paced lifestyle, lifestyle characterized by the desire for instant gratification; shortest or fastest route to

پیشنهاد کاربران

1. تند راهه
۲. شیوه زندگی بسیار شلوغ یا پر استرس؛ سبک زندگی که در آن بسیاری از رویدادها خیلی سریع اتفاق می افتد. معمولا ما این اصطلاح رو برای ادمایی که حالا به نوعی خیلی تو بیزنس موفقن و پول در میارن بکار میبریم. اینها سبک زندگی شلوغ و فشرده دارن
بیش از حد کار و تقلا کردن
مسیر تندرو
پیروی از زندگی لاکچری
Lead to a luxurious life style

بپرس