fauna

/ˈfɒnə//ˈfɔːnə/

معنی: جانداران، زیا، حیوانات یک اقلیم، جانور نامه
معانی دیگر: (جانوران ناحیه یا دوران بخصوص) زیاگان (در برابر: گیاگان flora)، کلیه جانوران یک سرزمین یایک زمان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: faunae, faunas
مشتقات: faunal (adj.), faunally (adv.)
(1) تعریف: animals collectively, esp. of a particular period, region, or environment. (Cf. flora.)

- Among the various types of fauna living in the swamp are alligators and snakes.
[ترجمه گوگل] از جمله انواع جانوران ساکن در باتلاق می توان به تمساح و مار اشاره کرد
[ترجمه ترگمان] در میان انواع مختلفی از حیوانات موجود در باتلاق، تمساح و مارها وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a written and often illustrated work that systematically describes the animals of a particular area or time.

جمله های نمونه

1. the fauna of north america
زیاگان امریکای شمالی

2. flora and fauna
گیا و زیا

3. alborz mountain's flora and fauna
زیاگان و گیاگان کوه های البرز

4. Tourism is damaging the flora and fauna of the island.
[ترجمه گوگل]گردشگری به گیاهان و جانوران جزیره آسیب می رساند
[ترجمه ترگمان]گردشگری به گیاهان و حیوانات این جزیره آسیب می رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Shallow Pools and Crevices Considerable variation in shore fauna can occur even in the same stretch of coast.
[ترجمه گوگل]استخرهای کم عمق و شکاف ها تنوع قابل توجهی در جانوران ساحلی می تواند حتی در همان امتداد ساحل رخ دهد
[ترجمه ترگمان]آب های کم عمق و crevices قابل توجهی در جانوران ساحلی حتی در امتداد ساحل نیز می توانند رخ دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In Rome her proper name was Fauna or Damia, and her nocturnal orgiastic ceremonies were restricted to women.
[ترجمه گوگل]در روم نام اصلی او Fauna یا Damia بود و مراسم ارژیاستی شبانه او محدود به زنان بود
[ترجمه ترگمان]در رم نام مناسب او Fauna یا Damia بود، و مراسم orgiastic شبانه او محدود به زنان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The flora and fauna and even the folklore of his adopted Arizona home are a big theme.
[ترجمه گوگل]گیاهان و جانوران و حتی فرهنگ عامه خانه پذیرفته شده او در آریزونا موضوع بزرگی است
[ترجمه ترگمان]گیاهان و حیوانات و حتی افسانه های زادگاه او، موضوع مهمی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The scene depicts a forest, with flora and fauna changing with the seasons.
[ترجمه گوگل]این صحنه جنگلی را به تصویر می‌کشد که گیاهان و جانوران آن با فصول تغییر می‌کنند
[ترجمه ترگمان]صحنه یک جنگل را به تصویر می کشد که گیاهان و حیوانات در حال تغییر فصول هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. New flora and fauna find homes here; the weather, even the climate, changes.
[ترجمه گوگل]گیاهان و جانوران جدید در اینجا خانه پیدا می کنند آب و هوا، حتی آب و هوا، تغییر می کند
[ترجمه ترگمان]گیاهان و جانوران جدید در اینجا خانه پیدا می کنند؛ آب و هوا، حتی آب و هوا، تغییر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. We seem to be discovering here a mythic fauna not far removed from that provided in the descriptions of Aristeas.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که ما در اینجا یک جانور اسطوره ای را کشف می کنیم که فاصله چندانی با آنچه در توصیفات Aristeas ارائه شده نیست
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که ما در اینجا یک fauna اسطوره ای را که از آنچه در وصف of موجود نیست، کشف می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Dinosaurs also had a larger digestive tract that seemed to have co-evolved with the changes in Earth's flora and fauna.
[ترجمه گوگل]دایناسورها همچنین دارای دستگاه گوارش بزرگتری بودند که به نظر می رسید با تغییرات در گیاهان و جانوران زمین تکامل یافته است
[ترجمه ترگمان]دایناسورها همچنین یک دستگاه گوارشی بزرگ تر داشتند که به نظر می رسید با تغییرات در گیاهان و حیوانات کره زمین تکامل یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In addition to spray drift, intensive farming has a destructive effect on the surrounding fauna and flora.
[ترجمه گوگل]علاوه بر رانش اسپری، کشاورزی فشرده تأثیر مخربی بر جانوران و گیاهان اطراف دارد
[ترجمه ترگمان]کشاورزی متمرکز علاوه بر رانش زمین، اثر مخربی بر جانوران اطراف و گیاهان دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The verderers also have powers for the preservation of the natural beauty and the flora and fauna of the forest.
[ترجمه گوگل]وردرها همچنین قدرت حفظ زیبایی طبیعی و گیاهان و جانوران جنگل را دارند
[ترجمه ترگمان]verderers همچنین توانایی حفظ زیبایی طبیعی و گیاهان و جانوران جنگل را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Apart from the effects of afforestation and reforestation on flora and fauna, there are other environmental implications.
[ترجمه گوگل]جدای از اثرات جنگل کاری و احیای جنگل بر روی گیاهان و جانوران، پیامدهای زیست محیطی دیگری نیز وجود دارد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر اثرات جنگلکاری و احیای جنگل بر روی گیاهان و حیوانات، سایر مفاهیم زیست محیطی نیز وجود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جانداران (اسم)
fauna

زیا (اسم)
fauna

حیوانات یک اقلیم (اسم)
fauna

جانور نامه (اسم)
fauna

تخصصی

[زمین شناسی] جانورانى که از یک منطقه یا دوره اى خاص از زمین شناسى
[خاک شناسی] زیاگان
[آب و خاک] حیات جانوری فونا

انگلیسی به انگلیسی

• title given to animals of a particular region or time period
the fauna in a place are all the animals, birds, fish, and insects there; a formal word.

پیشنهاد کاربران

fauna ( زیست‏شناسی - علوم جانوری )
واژه مصوب: زیاگان
تعریف: مجموعۀ گونه‏های جانوری که در یک منطقۀ جغرافیایی و در دوره‏ای معین زندگی می‏کنند
پوشش جانوری
گونه های جانوری یک منطقه
The animals of a particular region
جانوران

بپرس