free association

/ˈfriːəˌsoʊʃiˈeɪʃən//friːəˌsəʊʃiˈeɪʃən/

(روان شناسی و آموزش) تداعی آزاد، همبستگی اندیشه ها، همخوانی آزاد، هازش آزاد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a psychoanalytic technique for discovering repressed thoughts and emotions, in which the patient talks spontaneously about whatever comes to mind.

(2) تعریف: an act or process of spontaneous or nonlogical connections of ideas and feelings.

جمله های نمونه

1. It was to be a free association of equal partners.
[ترجمه گوگل]قرار بود انجمنی آزاد از شرکای برابر باشد
[ترجمه ترگمان]این یک انجمن رایگان از شرکای برابر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This would violate their constitutional right of free association.
[ترجمه گوگل]این حق تشکل آزاد طبق قانون اساسی آنها را نقض می کند
[ترجمه ترگمان]این نقض قانون اساسی آن ها از ارتباط آزاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Freud later developed the technique of free association, a triumph which is often neglected in the discussion of his controversial theories.
[ترجمه گوگل]فروید بعداً تکنیک تداعی آزاد را توسعه داد، پیروزی که اغلب در بحث از نظریه های بحث برانگیز او نادیده گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]فروید بعدا تکنیک ارتباط آزاد را گسترش داد، یک پیروزی که اغلب در بحث نظریه های بحث برانگیز او نادیده گرفته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This technique of free association is a contribution to psychology which is used widely by psychotherapists, including behaviourists.
[ترجمه گوگل]این تکنیک تداعی آزاد کمکی به روانشناسی است که به طور گسترده توسط روان درمانگران از جمله رفتارشناسان استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]این تکنیک ارتباط آزاد، کمک روان شناسی است که به طور گسترده توسط psychotherapists، از جمله behaviourists استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In addition, a lot of free association, ingenious narrative style and plentiful deep meaning shape the artistic monument-The Old Man and the Sea.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، بسیاری از تداعی آزاد، سبک روایت مبتکرانه و معنای عمیق فراوان، بنای تاریخی هنری - پیرمرد و دریا را شکل می دهد
[ترجمه ترگمان]به علاوه، مجموعه بسیار آزاد، سبک روایت ماهرانه و معانی عمیق فراوان، بنای هنری - پیرمرد و دریا را شکل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He hoped to feel better after each visit, but rarely did, even after a session with a Jungian analyst who fell fast asleep during his patient's "free association" on the couch.
[ترجمه گوگل]او امیدوار بود که پس از هر ملاقات احساس بهتری داشته باشد، اما به ندرت این کار را انجام داد، حتی پس از جلسه ای با یک تحلیلگر یونگی که در حین "ارتباط آزاد" بیمارش روی کاناپه به خواب عمیقی فرو رفت
[ترجمه ترگمان]او امیدوار بود بعد از هر دیدار، احساس بهتری داشته باشد، اما به ندرت پس از یک جلسه با تحلیلگر یونگ که در طی \"ارتباط آزاد\" بیمار بر روی مبل به خواب عمیقی فرورفته بود، این کار را انجام داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. In 1965 residents chose self-government in free association with New Zealand.
[ترجمه گوگل]در سال 1965 ساکنان خودگردانی را در ارتباط آزاد با نیوزلند انتخاب کردند
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۶۵، شهروندان خود را در هم کاری آزاد با نیوزلند انتخاب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Commonwealth is a free association of independent countries that were once colonies of Britain.
[ترجمه گوگل]مشترک المنافع انجمنی آزاد از کشورهای مستقلی است که زمانی مستعمره بریتانیا بودند
[ترجمه ترگمان]کشورهای مشترک المنافع انجمنی رایگان از کشورهای مستقل است که زمانی مستعمره بریتانیا بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The FSM signed a Compact of Free Association with the US, which entered into force on 3 November 198 marking Micronesia"s emergence from trusteeship to independence.
[ترجمه گوگل]FSM یک قرارداد انجمن آزاد با ایالات متحده امضا کرد که در 3 نوامبر 198 به عنوان نشانه ظهور میکرونزی از قیمومیت به استقلال به اجرا درآمد
[ترجمه ترگمان]FSM یک جور فشرده از انجمن آزاد با ایالات متحده را امضا کرده است، که در تاریخ ۳ نوامبر ۱۹۸ به عنوان نشانه ای از ظهور میکرونزی به استقلال شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The British Commonwealth is a free association of independent countries that were once colonies of Britain.
[ترجمه گوگل]مشترک المنافع بریتانیا انجمنی آزاد از کشورهای مستقلی است که زمانی مستعمره بریتانیا بودند
[ترجمه ترگمان]بریتانیا یک اتحادیه آزاد از کشورهای مستقل است که زمانی مستعمره بریتانیا بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Commonwealth of Nations is a free association of independent countries that were once colonies of Britain.
[ترجمه گوگل]مشترک المنافع ملل متحدی آزاد از کشورهای مستقلی است که زمانی مستعمره بریتانیا بودند
[ترجمه ترگمان]کشورهای مشترک المنافع انجمنی رایگان از کشورهای مستقل است که زمانی مستعمره بریتانیا بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He found he could get patients to talk just by putting them in a relaxing position (the couch) and encouraging them to say whatever came into their heads (free association).
[ترجمه گوگل]او متوجه شد که می‌تواند بیماران را فقط با قرار دادن آنها در یک موقعیت آرامش‌بخش (مبلغ) و تشویق آنها به گفتن هر چیزی که به ذهنشان می‌رسد، وادار به صحبت کند (ارتباط آزاد)
[ترجمه ترگمان]او دریافت که می تواند بیماران را وادار به صحبت کردن با قرار دادن آن ها در وضعیت استراحت کند (مبل)و تشویق آن ها برای گفتن هر چیزی که به سر آن ها می آید (ارتباط آزاد)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Even the most innocent Jell-O fact sends me spiraling into free association darker than even the blackest black cherry.
[ترجمه گوگل]حتی بی‌گناه‌ترین واقعیت Jell-O مرا به تداعی آزاد تیره‌تر از سیاه‌ترین گیلاس سیاه می‌فرستد
[ترجمه ترگمان]حتی most Jell - ای حقیقت مرا به طور مارپیچ نسبت به یک گیلاس سیاه و سیاه تیره تر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This informality is not simply neutral - the open ended product of a free association - but is directed against the formal.
[ترجمه گوگل]این غیر رسمی بودن صرفاً خنثی نیست - محصول پایان باز یک انجمن آزاد - بلکه علیه امر رسمی است
[ترجمه ترگمان]این غیررسمی به سادگی خنثی نیست - یعنی محصول نهایی آزاد یک انجمن آزاد - بلکه علیه رسمی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Remember, one of the fundamental freedoms is the right of free association.
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید، یکی از آزادی های اساسی، حق تشکل آزاد است
[ترجمه ترگمان]به یاد داشته باشید که یکی از آزادی های اساسی حق ارتباط آزاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[روانپزشکی] تداعی آزاد.

انگلیسی به انگلیسی

• psychoanalytic method of exploring the unconscious through unmodified verbalization of a patient's thoughts

پیشنهاد کاربران

free association ( روان‏شناسی )
واژه مصوب: تداعی آزاد
تعریف: در روان کاوی، روشی که در آن فرد آنچه را به ذهنش خطور می کند، شامل واژه و عدد و تصویر و رؤیا، بدون توجه به ارتباطشان با یکدیگر، بیان می کند
تداعی آزاد

بپرس