futures

/ˈfjuːtʃərz//ˈfjuːtʃərz/

قراردادهاى اینده، معاملات سلف بازرگانى : قرارداد معامله سهام یا کالا بمنظور تحویل در اینده

جمله های نمونه

1. Let's bless each other with happy futures,forever.
[ترجمه گوگل]بیایید برای همدیگر آینده ای شاد و برای همیشه شاد کنیم
[ترجمه ترگمان]بیایید همدیگر را با آینده شاد زندگی کنیم، تا ابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. This deal could safeguard the futures of the 000 employees.
[ترجمه گوگل]این معامله می تواند از آینده 000 کارمند محافظت کند
[ترجمه ترگمان]این معامله می تواند از آینده ۱۰۰۰۰ نفر حمایت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. This report could spur some buying in corn futures when the market opens today.
[ترجمه گوگل]این گزارش می‌تواند باعث افزایش خرید در معاملات آتی ذرت با باز شدن بازار امروز شود
[ترجمه ترگمان]این گزارش می تواند خرید در آینده ذرت را زمانی که بازار امروز افتتاح می شود، تشویق کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Cotton futures are selling at high prices.
[ترجمه گوگل]معاملات آتی پنبه با قیمت های بالا به فروش می رسد
[ترجمه ترگمان]دلالان پنبه با قیمت های بالا می فروشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. But by entering into futures contracts, he can guarantee that his fuzz and chops will not go without buyers.
[ترجمه گوگل]اما با انعقاد قراردادهای آتی، او می تواند تضمین کند که فوز و برش او بدون خریدار نخواهد ماند
[ترجمه ترگمان]اما با ورود به قراردادهای آتی، او می تواند تضمین کند که fuzz و تکه های گوشت او بدون خریدار نخواهد رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Before the delivery date, the futures price could be above or below the spot price.
[ترجمه گوگل]قبل از تاریخ تحویل، قیمت آتی ممکن است بالاتر یا کمتر از قیمت لحظه باشد
[ترجمه ترگمان]قبل از تاریخ تحویل، قیمت آتی می تواند بالاتر یا پایین تر از قیمت نقطه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Bob Djurdjevic bones up on pork belly futures.
[ترجمه گوگل]Bob Djurdjevic در آتی شکم خوک است
[ترجمه ترگمان] باب Djurdjevic \"روی شکم گوشت خوک هست\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Information arrival was proxied by daily futures and spot volatility estimated in one of the six different ways.
[ترجمه گوگل]ورود اطلاعات توسط معاملات آتی روزانه و نوسانات نقطه‌ای که به یکی از شش روش مختلف تخمین زده می‌شود، برآورد شد
[ترجمه ترگمان]ورود اطلاعات توسط آینده روزانه تعیین شد و نوسانات نقطه ای در یکی از شش روش مختلف تخمین زده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. If the futures price falls below the lower limit of the band, the market will close limit-down.
[ترجمه گوگل]اگر قیمت آتی به زیر حد پایین باند کاهش یابد، بازار محدود خواهد شد
[ترجمه ترگمان]اگر قیمت آتی پایین تر از حد پایین باند قرار گیرد، بازار محدود خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Even the youngest women contemplating their futures are undone by this grim choice.
[ترجمه گوگل]حتی جوان‌ترین زنانی که به آینده خود فکر می‌کنند، با این انتخاب تلخ از بین می‌روند
[ترجمه ترگمان]حتی جوان ترین زن که در آینده به آینده خود فکر می کنند این انتخاب شوم را از بین خواهند برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Provided the futures price lies somewhere within this band, no arbitrage opportunities exist.
[ترجمه گوگل]به شرطی که قیمت آتی در جایی در این محدوده باشد، هیچ فرصت آربیتراژی وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]در صورتی که قیمت آتی در جایی در این گروه قرار بگیرد، هیچ فرصت داوری وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The scheme uses the magic of futures and zero coupon bonds to achieve that, meanwhile you collect a 3 percent dividend.
[ترجمه گوگل]این طرح از جادوی اوراق قرضه آتی و کوپن صفر برای رسیدن به آن استفاده می کند، در عین حال شما سود 3 درصدی را دریافت می کنید
[ترجمه ترگمان]این طرح از استفاده از magic of و اوراق قرضه کوپن صفر برای رسیدن به آن استفاده می کند، در حالی که شما ۳ درصد سود سهام را جمع آوری می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Bond futures for March delivery fell 0. 14 yen to 11 4
[ترجمه گوگل]معاملات آتی اوراق برای تحویل در ماه مارس 0 14 ین کاهش یافت و به 11 4 رسید
[ترجمه ترگمان]مهلت باند برای تحویل ماه مارس ۰ ۱۴ ین به ۱۱
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Most of the business was in shorter-term sterling futures as the pound gained against other currencies.
[ترجمه گوگل]بیشتر تجارت در معاملات آتی استرلینگ کوتاه مدت بود، زیرا پوند در برابر سایر ارزها افزایش یافت
[ترجمه ترگمان]بیشتر این معاملات در آینده کوتاه تر و با ارزش پوند در برابر ارزه ای دیگر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Subsequently, he steadily increases his short position in futures, so that at delivery he has 1905 contracts.
[ترجمه گوگل]متعاقباً او به طور پیوسته موقعیت کوتاه خود را در معاملات آتی افزایش می دهد، به طوری که در زمان تحویل او 1905 قرارداد دارد
[ترجمه ترگمان]متعاقبا، او به طور پیوسته موقعیت کوتاهش را در آینده افزایش می دهد، به طوری که در زمان تحویل در سال ۱۹۰۵ قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[حقوق] بیع سلف (پیش خرید، پیش فروش)

انگلیسی به انگلیسی

• contracts to buy or sell certain goods on a specified future date at a preset price

پیشنهاد کاربران

رویدادهای آتی
[اصطلاح تخصصی ارزهای دیجیتال]
قراردادهای آتی
یک قرارداد قانونی استاندارد برای خرید یا فروش یک کالا یا دارایی خاص با قیمت از پیش تعیین شده در زمان مشخصی در آینده است.
معاملات آتی
قراردادهای آتی
Futures ( ورزش )
واژه مصوب: آتیه داران
تعریف: ← مسابقات آتیه داران
دقت کنید که future با futures متفاوته، باز هم باید به جمله مراجعه کرد برای معنی دقیق
Futures: سهم یا کالا، ملک و املاک و… که از پیش خرید و فروش میشه که در یه موعد مقرر در آینده تحویل داده بشه
مثل همین حرکت ایران خودرو و سایپا که سر ملت ایران درمیارن، پول میدی ماشینو سه سال بعد میگیری.
آینده ( هرچند کلمه futures جمع است ولی می توان آن را به صورت مفرد "آینده" ترجمه کرد )
آینده پژوهی

بپرس