feat

/ˈfiːt//fiːt/

معنی: کار بزرگ، شاهکار، کار برجسته، فتح نمایان، مناسب
معانی دیگر: (عملی که مستلزم مهارت یا دلیری یا استقامت و غیره باشد) شاهکار، ضربه شست، کارنمایان، (قدیمی)، درخور، خوش لباس، خوشپوش

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an act or accomplishment, esp. one requiring courage, strength, or skill.
مترادف: achievement, coup, exploit, stunt, trick
مشابه: accomplishment, act, attainment, deed, event, maneuver

- Construction of the great bridge was an amazing feat of engineering.
[ترجمه گوگل] ساخت پل بزرگ یک شاهکار مهندسی شگفت انگیز بود
[ترجمه ترگمان] ساخت پل بزرگ شاهکار شگفت انگیز مهندسی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Trapeze artists perform thrilling feats of strength and skill.
[ترجمه گوگل] هنرمندان Trapeze شاهکارهای هیجان انگیز قدرت و مهارت را انجام می دهند
[ترجمه ترگمان] هنرمندان trapeze کاره ای هیجان انگیزی از قدرت و مهارت انجام می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. the construction of this bridge was a feat of engineering
ساختن این پل شاهکار مهندسی بود.

2. The Eiffel Tower is a remarkable feat of engineering.
[ترجمه 🌠MM93🌠] برج ایفل یک شاهکار فوق العاده مهندسی است.
|
[ترجمه گوگل]برج ایفل یک شاهکار مهندسی قابل توجه است
[ترجمه ترگمان]برج ایفل شاهکار مهندسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The new building is a remarkable feat of engineering.
[ترجمه گوگل]ساختمان جدید یک شاهکار مهندسی قابل توجه است
[ترجمه ترگمان]ساختمان جدید یک شاهکار مهندسی قابل توجه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The tunnel is a brilliant feat of engineering.
[ترجمه 🌠MM93🌠] این تونل یک شاهکار برجسته مهندسی است.
|
[ترجمه گوگل]تونل یک شاهکار مهندسی درخشان است
[ترجمه ترگمان]این تونل یک شاهکار مهندسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He emulated the feat of the legendary athlete Jesse Owens.
[ترجمه گوگل]او از شاهکار ورزشکار افسانه ای جسی اونز تقلید کرد
[ترجمه ترگمان]او از این شاهکار قهرمان افسانه ای، جسی اونز استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He has pulled off an extraordinary feat in completing the voyage single-handedly.
[ترجمه گوگل]او یک شاهکار خارق العاده در تکمیل سفر به تنهایی انجام داده است
[ترجمه ترگمان]او یک کار خارق العاده انجام داده بود که تنهایی سفر را به اتمام برساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. A racing car is an extraordinary feat of engineering.
[ترجمه گوگل]ماشین مسابقه ای یک شاهکار مهندسی خارق العاده است
[ترجمه ترگمان]ماشین مسابقه ای یک شاهکار علمی فوق العاده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He received a medal for his heroic feat.
[ترجمه گوگل]او مدال قهرمانی خود را دریافت کرد
[ترجمه ترگمان]او مدال شجاعت آمیز خود را دریافت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is no mean feat to perform such a difficult piece.
[ترجمه گوگل]اجرای چنین قطعه سختی کار بدی نیست
[ترجمه ترگمان]انجام چنین کاری دشوار نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. No huge feat, let's be honest, although Paul Merton is indeed emerging as the thinking woman's Chippendale.
[ترجمه گوگل]بیایید صادق باشیم، شاهکار بزرگی نیست، اگرچه پل مرتون در واقع به عنوان چیپندیل زن متفکر ظاهر می شود
[ترجمه ترگمان]کار بزرگی نیست، بگذارید صادق باشیم، اگر چه پاول مرتون در واقع به عنوان the زن در حال ظهور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The lucky boy accomplished the feat, and caught the evil, greedy king in a curse at the same time.
[ترجمه گوگل]پسر خوش شانس این شاهکار را انجام داد و در همان زمان پادشاه شرور و حریص را در یک نفرین گرفتار کرد
[ترجمه ترگمان]پسر خوش شانس این کار را انجام داد و در همان زمان پادشاه حریص و حریص را گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He attempted to envisage and explain the incredible feat of navigation undertaken by Captain Bligh after the Mutiny.
[ترجمه گوگل]او تلاش کرد تا شاهکار ناوبری باورنکردنی را که کاپیتان بلایگ پس از شورش انجام داد، پیش بینی و توضیح دهد
[ترجمه ترگمان]وی در صدد برآمد که آن شاهکار navigation را که ناخدا Bligh پس از شورش به عهده گرفته بود شرح دهد و توضیح دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Little Feat provided uptempo bluegrass; and Trisha Yearwood the country music.
[ترجمه گوگل]شاهکار کوچک بلوگراس با سرعت بالا ارائه شد و Trisha Yearwood موسیقی کانتری
[ترجمه ترگمان]feat کوچک uptempo bluegrass را تامین می کرد؛ و Trisha موسیقی کشور را به نمایش می گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Building the bridge was a prodigious feat of engineering and finance.
[ترجمه گوگل]ساخت پل یک شاهکار شگفت انگیز مهندسی و مالی بود
[ترجمه ترگمان]ساخت این پل شاهکاری عظیم از مهندسی و امور مالی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کار بزرگ (اسم)
achievement, feat, magnum opus

شاهکار (اسم)
performance, feat, exploit, master stroke, masterwork, masterpiece, stunt

کار برجسته (اسم)
performance, feat, exploit

فتح نمایان (اسم)
feat

مناسب (صفت)
appropriate, apt, fit, adequate, proper, suitable, acceptable, convenient, fitting, accommodative, relevant, correspondent, meet, acey-deucy, feat, moderate, adaptable, favorable, propitious, apposite, expedient, reasonable, applicable, applicatory, befitting, opportune, assorted, becoming, condign, idoneous, comformable, consentaneous

انگلیسی به انگلیسی

• deed, task, accomplishment
a feat of some kind is an impressive and difficult act or achievement.

پیشنهاد کاربران

کارِ کارستان، کاری کارستان، کارستان
شاهکار
موفقیت بزرگ
واژه feat انگلیسی تغییر یافته همان فوت و فن فارسی است
فرهنگ آرین پور آمده است: چالاک، ماهر، ظریف، شاهکار انه، مهارت، فن و. . .
کار شاق
شاهکار
به نقل از هزاره:
کار بزرگ
عمل برجسته
شاهکار
معجزه
اعجاز
مهارت منحصر به فرد, شیرین کاری
شاهکار، کاربزرگ
چیزی که انجام دادن آن نیازمند تخصص ویژه ای باشد
something that is an impressive achievement, because it needs a lot of skill, strength etc to do
شاهکار، کار بزرگ
کار برجسته، خارق العاده، کار ارزشمند، دستاورد
A noble or out of ordinary deed
قسمت یا بخشی از چهره
کار شاق
A feat is an exemplary, even bold achievement, often an act of great courage or skill. Getting your cat to wear a leash was quite a feat
Achievement
دستاورد
ممکنه بعضی جاها به عنوان مخفف featuring بیاد که توی آهنگا به معنی ( با همخوانیِ. . . ) میشه.
کار هنرمندانه - دستاورد شگرف -
( در ترانه ) با همخوانیِ. . .
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس