firmware

/ˈfɜːrmweər//ˈfɜːmweə/

معنی: سفت افزار
معانی دیگر: (کامپیوتر) سفت افزار (ترکیبی از نرم افزار و سخت افزار: برنامه ی انبار شده در rom)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a computer program or set of functions stored on a ROM chip, rather than in software.

جمله های نمونه

1. Firmware can be programmed to enable dialogue between Unix applications and the communications front-end processor.
[ترجمه گوگل]سفت‌افزار را می‌توان طوری برنامه‌ریزی کرد که گفت‌وگو بین برنامه‌های یونیکس و پردازشگر جلویی ارتباطات را فعال می‌کند
[ترجمه ترگمان]Firmware می تواند برنامه ریزی شود تا دیالوگ بین برنامه های یونیکس و پردازشگر خط مقدم ارتباط برقرار شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Firmware upgrades can also be done remotely or with a floppy disk.
[ترجمه گوگل]ارتقاء سیستم عامل را می توان از راه دور یا با فلاپی دیسک نیز انجام داد
[ترجمه ترگمان]ارتقا Firmware نیز می تواند از راه دور یا با یک دیسک نرم انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Firmware download and debugging online was the work of the serial interface C program.
[ترجمه گوگل]دانلود و رفع اشکال آنلاین سفت‌افزار کار برنامه رابط سریال C بود
[ترجمه ترگمان]دانلود Firmware و اشکال زدایی آنلاین کار برنامه سریال C بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The system firmware program consists of the single-chip control program, the interrupt program and USB communication program, etc.
[ترجمه گوگل]برنامه سیستم عامل سیستم شامل برنامه کنترل تک تراشه، برنامه وقفه و برنامه ارتباطی USB و غیره است
[ترجمه ترگمان]برنامه سفت افزار سیستمی متشکل از برنامه کنترل تک تراشه، برنامه وقفه برنامه و برنامه ارتباطات USB است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Software contains firmware design ( pretreatment ), driver and PC application program.
[ترجمه گوگل]نرم افزار شامل طراحی سیستم عامل (پیش درمان)، درایور و برنامه کاربردی رایانه شخصی است
[ترجمه ترگمان]نرم افزار شامل طراحی سفت افزار (پیش تیمار)، محرک و برنامه کاربردی کامپیوتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Chapter three discusses the firmware design of USB-GPIB-B controller.
[ترجمه گوگل]فصل سوم طراحی سیستم عامل کنترلر USB-GPIB-B را مورد بحث قرار می دهد
[ترجمه ترگمان]فصل ۳ به بحث در مورد طراحی سفت افزار برای کنترلر USB - B می پردازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Firmware program was also compiled and downloaded to EEPROM by I2C.
[ترجمه گوگل]برنامه سفت افزار نیز توسط I2C در EEPROM کامپایل و دانلود شد
[ترجمه ترگمان]برنامه Firmware نیز توسط I۲C جمع آوری و بارگیری شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Firmware design for the boundary-scan tester.
[ترجمه گوگل]طراحی سفت‌افزار برای تستر اسکن مرزی
[ترجمه ترگمان]Firmware طراحی برای تست کننده مرزی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Which version of the 5 firmware should I use?
[ترجمه گوگل]از کدام نسخه فریمور 5 استفاده کنم؟
[ترجمه ترگمان]چه نسخه از ۵ سفت افزار باید استفاده کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The fifth chapter describes the design of USB firmware for EZ - USB chip.
[ترجمه گوگل]فصل پنجم طراحی سیستم عامل USB برای EZ - تراشه USB را شرح می دهد
[ترجمه ترگمان]فصل پنجم، طراحی سفت افزار یواس بی را برای چیپ EZ - USB توصیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Structured modular microprogramming is an important base for firmware engineering.
[ترجمه گوگل]ریزبرنامه‌نویسی مدولار ساختاریافته یک پایه مهم برای مهندسی سیستم‌افزار است
[ترجمه ترگمان]microprogramming مدولار ساختاری یک پایه مهم برای مهندسی نرم افزار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It works with supporting software and firmware to prevent unauthorized access to a notebook computer.
[ترجمه گوگل]برای جلوگیری از دسترسی غیرمجاز به رایانه نوت بوک، با نرم افزار و سفت افزار پشتیبانی کار می کند
[ترجمه ترگمان]این کار با پشتیبانی از نرم افزار و سفت افزار به منظور جلوگیری از دسترسی غیرمجاز به یک کامپیوتر نوت بوک کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Electrical connection, data processing, firmware program design are also explained in detail. And design of USB drive and application in PC are simply illustrated.
[ترجمه گوگل]اتصال الکتریکی، پردازش داده ها، طراحی برنامه سیستم عامل نیز به تفصیل توضیح داده شده است و طراحی درایو USB و برنامه در رایانه شخصی به سادگی نشان داده شده است
[ترجمه ترگمان]اتصال الکتریکی، پردازش داده، طراحی برنامه سفت افزار هم به طور مفصل توضیح داده می شوند و طراحی درایو یواس بی و کاربرد در PC به سادگی نشان داده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Thus, the system firmware read-only storage can be conveniently updated and maintained.
[ترجمه گوگل]بنابراین، سیستم ذخیره‌سازی فقط خواندنی سیستم را می‌توان به راحتی به‌روزرسانی و نگهداری کرد
[ترجمه ترگمان]بنابراین، سفت افزار سیستم می تواند به راحتی به روز شده و نگهداری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سفت افزار (اسم)
firmware

تخصصی

[کامپیوتر] نرم افزار دائمی ؛ نرم فزار ثابت ؛ استوار-ابزار ؛ ابزار استوار، برنامه ای که در حافظه فقط خواندنی ROM قرارداده شده است ؛ نرم افزار ثابت
[برق و الکترونیک] لخت افزار اشاره به یک حافظه ی فقط خواندنی ک به صورت دائمی رمزهای رایانه ای شامل جداول تبدیل داده ها، برنامه های کاربردی، زیر روالها، و برنامه های به زبان سطح بالا را در خود ذخیره می کند . این حافظه می تواند به صورت « پی - رام »، « ایپرام»، یا « ای ایپرام » مجزا و یا مجتمع شده با ریز کنترل کننده ها Microcontroller باشد.

انگلیسی به انگلیسی

• program that is permanently stored in the electronic circuit boards of a computer or in the rom and cannot be changed by a user
firmware consists of a series of fixed instructions that are built into the hardware of a computer, and which remain unchanged unless the system's hardware is altered in some way.

پیشنهاد کاربران

به معنی رابط بین سخت افزار و نرم افزار.
مثال:
A firmware engineer:شخصی که کلیات نرم افزاری و سخت افزاری را به هم مرتبط میکند.
firmware ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: ثابت‏افزار
تعریف: نرم‏افزاری که به شکل ثابت در سخت‏افزار نصب می‏شود، اما معمولاً امکان روزآمدسازی آن نیز وجود دارد
سفت افزار، ثابت افزار، نرم افزار ثابت و دائمی روی ROM
- تجهیزاتی که از ترکیب سخت افزار و نرم افزار به وجود می آید.
به عبارتی؛ آن دسته از قطعات سخت افزاری که روی آنها نرم افزار نوشته شده است . مانند Rom
برنامه ی واسط بین نرم افزازو سخت افزار که شناسائی سخت افزار به سیستم عامل را بر عهده دارد . رابط بین نرم افزار کاربر و سخت افزار

بپرس