flag down

جمله های نمونه

1. He managed to flag down a passing motorist.
[ترجمه گوگل]او موفق شد راننده عبوری را با پرچم سرنگون کند
[ترجمه ترگمان]اون موفق شد یه ماشین سواری بده پایین
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We take the flag down at sunset.
[ترجمه گوگل]هنگام غروب، پرچم را پایین می آوریم
[ترجمه ترگمان]موقع غروب آفتاب پرچم را پایین می کشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I managed to flag down a passing police car.
[ترجمه گوگل]من موفق شدم یک ماشین پلیس در حال عبور را با پرچم پایین بکشم
[ترجمه ترگمان] تونستم یه ماشین پلیس رو ردیابی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Go and flag down a cab, otherwise you will be late for the flick.
[ترجمه گوگل]بروید و یک تاکسی را علامت بزنید، در غیر این صورت برای تلنگر دیر خواهید شد
[ترجمه ترگمان]برو و یک تاکسی بگیر، وگرنه دیر می رسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. N : ok, shall flag down the waitress?
[ترجمه پریسا] پیش خدمت را صدا بزنیم ( بهش علامت بدیم که کارش داریم )
|
[ترجمه گوگل]ن: باشه، باید پیشخدمت رو پرچم بزنی؟
[ترجمه ترگمان]باشه، به پیشخدمت حمله می کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. So Joseph had to flag down a car. They got a bit further - then that down, too.
[ترجمه گوگل]بنابراین جوزف مجبور شد یک ماشین را با پرچم پایین بیاورد آنها کمی جلوتر رفتند - سپس آن را نیز پایین آوردند
[ترجمه ترگمان]بنابراین جوزف دستور داد تا یک ماشین را پیاده کند کمی جلوتر رفتند - بعد هم پایین رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Soaking wet, she decided to flag down the next car.
[ترجمه گوگل]خیس شد و تصمیم گرفت ماشین بعدی را پایین بیاورد
[ترجمه ترگمان]در حالی که کاملا خیس شده بود تصمیم گرفت سوار اتومبیل بعدی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Did you see the policeman flag down that old car?
[ترجمه گوگل]آیا پلیس را دیدی که پرچم آن ماشین قدیمی را پایین می آورد؟
[ترجمه ترگمان]پلیس رو دیدی که اون ماشین کهنه رو پایین انداخته بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In London, it is illegal to flag down a taxi if you have the plague.
[ترجمه گوگل]در لندن، در صورت ابتلا به طاعون، زدن پرچم تاکسی غیرقانونی است
[ترجمه ترگمان]در لندن، اگر شما این بیماری را داشته باشید، مسدود کردن تاکسی غیرقانونی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Let's flag down a cab -- it 's starting to rain.
[ترجمه گوگل]بیایید تاکسی را پایین بیاوریم -- باران شروع به باریدن کرده است
[ترجمه ترگمان]بیاین یه تاکسی بگیریم - داره بارون میاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We have to flag down a passing car in order to ask for help.
[ترجمه گوگل]برای درخواست کمک باید یک خودروی عبوری را علامت گذاری کنیم
[ترجمه ترگمان]ما باید یک ماشین عبور را مسدود کنیم تا تقاضای کمک کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Sam stood guard over his blood-covered friend and tried in vain to flag down passing motorists.
[ترجمه گوگل]سام از دوست غرق در خونش نگهبانی می‌داد و بیهوده تلاش می‌کرد تا رانندگانی را که در حال عبور بودند به پایین بیاورد
[ترجمه ترگمان]سام از روی دوست خون آلود خود محافظت کرد و بی هوده سعی کرد پرچم را پایین بیاورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Neeson was able to climb back to the road and flag down a passing truck.
[ترجمه گوگل]نیسون توانست به جاده برگردد و یک کامیون در حال عبور را با پرچم پایین بیاورد
[ترجمه ترگمان]Neeson قادر به بالا رفتن از جاده بود و یک کامیون می گذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Then Vernage noticed Sergeant King staggering down the road in a desperate bid to flag down a car.
[ترجمه گوگل]سپس ورنیج متوجه شد که گروهبان کینگ در حال تلو تلو خوردن در جاده در تلاشی ناامیدانه برای پایین انداختن خودرویی بود
[ترجمه ترگمان]سپس Vernage متوجه شد که گروهبان کینگ با تلاش ناامیدانه برای مسدود کردن یک خودرو، تلوتلوخوران از جاده پایین می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• signal someone to stop

پیشنهاد کاربران

دست بلند کردن برای تاکسی به نشانه درخواست ماشین.
ماشینی را با علامت دست یا پرچم متوقف کردن
علامت دادن ( صدا زدن پیش خدمت )
flag something/someone down
flag down something/someone
Signal to stop, as in the police were flagging down all cars. This expression uses the verb flag in the sense of “catch the attention of, as by waving
...
[مشاهده متن کامل]

a flag
علامت توقف دادن ( برای خودروها یا افراد )
I managed to flag down a passing police car.
A police officer flagged us down.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/flag-down
signal to a vehicle to stop, especially by waving one's arm.
"she flagged down a police patrol car"
علامت دادن
Flag somebody/something down
to make the driver of a vehicle stop by waving at them
Longman dictionary

بپرس