flying colors

/ˈflaɪɪŋˈkələrz//ˈflaɪɪŋˈkʌlərz/

پرچم در اهتزاز، پرچم افراشته، توفیق کامل، موفقیت قطعی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: outstanding success; excellent fashion; triumph.

- He passed the exam with flying colors.
[ترجمه Nazi] او امتحان را با موفقیت پشت سر گذاشت.
|
[ترجمه گوگل] او امتحان را با تمام وجود قبول کرد
[ترجمه ترگمان] او امتحان را با رنگ های flying رد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. In my view Reagan had come through with flying colors.
[ترجمه گوگل]به نظر من، ریگان با رنگ‌های پرخاطره روبرو شده بود
[ترجمه ترگمان]به نظر من، ریگان با رنگ های پروازی به اینجا آمده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They passed inspection with flying colors.
[ترجمه گوگل]آنها بازرسی را با رنگ آمیزی پشت سر گذاشتند
[ترجمه ترگمان]آن ها با رنگ های پرواز از آنجا گذشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You will pass with flying colors.
[ترجمه زینب فیضی] تو با سربلندی ( از این مرحله ) عبور خواهی کرد.
|
[ترجمه گوگل]شما با رنگ های در حال پرواز عبور خواهید کرد
[ترجمه ترگمان]شما با این رنگ های پرواز خواهید گذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I got through the exams with flying colors.
[ترجمه حسن زاده] من امتحانات را با موفقیت تمام پشت سر گذاشتم.
|
[ترجمه گوگل]امتحانات را با تمام وجود پشت سر گذاشتم
[ترجمه ترگمان]من با استفاده از رنگ های پرنده امتحانات را امتحان کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I really desire to pass the exam with flying colors.
[ترجمه حسن زاده] من آرزومندم که امتحانات را با موفقیت پشت سر بگذارم.
|
[ترجمه گوگل]من واقعاً آرزو دارم که امتحان را با رنگارنگ پشت سر بگذارم
[ترجمه ترگمان]من واقعا مایلم که امتحان را با رنگ های flying بگذرانم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I knew you'll pass with flying colors. Congratulations.
[ترجمه حسن زاده] تبریک میگم. میدونستم با موفقیت عبور خواهی کرد.
|
[ترجمه گوگل]میدونستم با رنگهای پر رنگ گذری تبریک می گویم
[ترجمه ترگمان]من می دانستم که شما رنگ های پرواز خواهید داشت تبریک میگم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They carried out the plan with flying colors.
[ترجمه گوگل]آنها نقشه را با رنگ آمیزی اجرا کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها نقشه را با رنگ های flying اجرا کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He passed the examination with flying colors.
[ترجمه گوگل]او امتحان را با تمام وجود قبول کرد
[ترجمه ترگمان]او امتحان را با رنگ های پرنده قبول کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Coming through in flying colors, Hindu devotees celebrate Holi, the festival of color, dance, and crowds, at the Banke Bihari temple in Vrindavan, about 87 miles from New Delhi, on March 1
[ترجمه گوگل]فداییان هندو که با رنگ‌های مختلف از راه می‌رسند، هولی، جشنواره رنگ، رقص و جمعیت را در معبد بانکه بیهاری در ورینداوان، در حدود 87 مایلی دهلی نو، در 1 مارس جشن می‌گیرند
[ترجمه ترگمان]در روز ۱ مارس، دوستداران هندو در مراسم جشن رنگ، جشن رنگ، رقص، و جمعیت، در معبد Banke بهاری، در Vrindavan، واقع در ۸۷ مایلی دهلی نو، جشن می گیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Sam: I'm sure you'll pass with flying colors.
[ترجمه گوگل]سام: من مطمئنم که با رنگارنگ رد میشی
[ترجمه ترگمان]مطمئنم که شما با این رنگ های پرواز خواهید گذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. John with flying colors in everything he does.
[ترجمه گوگل]جان در هر کاری که انجام می دهد با رنگ های درخشان
[ترجمه ترگمان]جان در هر کاری که می کند رنگ های flying دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Use the book to pass TOEFL test with flying colors.
[ترجمه گوگل]از این کتاب برای قبولی در آزمون تافل استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]از این کتاب برای گذراندن تست TOEFL با رنگ های پرنده استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Grandpa pulled through the heart surgery with flying colors.
[ترجمه گوگل]پدربزرگ عمل جراحی قلب را با رنگ آمیزی پشت سر گذاشت
[ترجمه ترگمان]پدربزرگ از وسط جراحی قلب وارد عمل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. So far McAllister seemed to have passed all the tests with flying colors.
[ترجمه گوگل]تا اینجا به نظر می رسید مک آلیستر تمام آزمایشات را با موفقیت پشت سر گذاشته است
[ترجمه ترگمان]تا آنجا که به نظر می رسید همه آزمایش های پرواز کننده را انجام داده باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

با سر بلندی / سر افرازی
موفقیت.
I passed the test with flying colors
من امتحان رو با موفقیت پاس کردم.
موفقیت کامل

موفقیت

بپرس