folktale

/ˈfoʊkteɪl//ˈfəʊkteɪl/

معنی: افسانه های قومی واجدادی، داستان ملی
معانی دیگر: افسانه های قومی واجدادی، داستان ملی، داستان مردمی، قصه ی عامیانه، داستان دهان به دهان

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a story of anonymous authorship, passed on orally by the common people of a region or country, and often incorporating the myths and legends of that people, or including a moral.
مشابه: fable

جمله های نمونه

1. I looked like one of those peasant girls in the old folk-tales, the ones who never get to the ball.
[ترجمه گوگل]من شبیه یکی از آن دختران دهقان در داستان های عامیانه قدیمی به نظر می رسیدم، آن هایی که هرگز به توپ نمی رسند
[ترجمه ترگمان]من شبیه یکی از آن دخترهای دهاتی بودم که در قصه های قدیمی زندگی می کنند، آن هایی که هرگز به مجلس رقص نمی روند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The second level, that of poetic or dream symbolism, is inherent in all folk-tales, traditions and motifs of regeneration.
[ترجمه گوگل]سطح دوم، یعنی نمادگرایی شاعرانه یا رویایی، در تمام داستان‌های عامیانه، سنت‌ها و نقوش بازآفرینی نهفته است
[ترجمه ترگمان]سطح دوم، که از نمادهای شاعرانه یا رویایی است، در تمامی داستان های مردم، سنت ها، و نقش و نگاره ای بازسازی، ذاتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She shaped a folktale into a narrative poem.
[ترجمه گوگل]او یک داستان عامیانه را به یک شعر روایی شکل داد
[ترجمه ترگمان]او یک folktale را در یک شعر روایی شکل داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Really, it's more like a fable or a folktale.
[ترجمه گوگل]در واقع، بیشتر شبیه یک افسانه یا یک داستان عامیانه است
[ترجمه ترگمان]واقعا، این بیشتر شبیه یک افسانه یا یک افسانه ملی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The folktale he told to me is gruesome one.
[ترجمه گوگل]داستان عامیانه ای که او برای من گفت، داستانی وحشتناک است
[ترجمه ترگمان]داستان داستانی که اون به من گفت، وحشتناکه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. This folktale comes from the Southeastern United States.
[ترجمه گوگل]این داستان عامیانه از جنوب شرقی ایالات متحده می آید
[ترجمه ترگمان]این folktale از جنوب شرقی آمریکا می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. As well as it classifies for folktale the role in, formula research field.
[ترجمه گوگل]و همچنین نقش را برای داستان عامیانه در زمینه تحقیق فرمول طبقه بندی می کند
[ترجمه ترگمان]همان طور که برای folktale نقش در زمینه تحقیقات فرمول طبقه بندی می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. My favorite folktale is about a princess and a frog.
[ترجمه گوگل]داستان عامیانه مورد علاقه من در مورد یک شاهزاده خانم و یک قورباغه است
[ترجمه ترگمان]داستان افسانه شخصی من در مورد یه پرنسس و یه قورباغه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. An African folktale about a mouse who pays close attention to her surroundings and avoids being tricked by the cat.
[ترجمه گوگل]داستانی آفریقایی در مورد موشی که به اطراف خود توجه زیادی می کند و از فریب خوردن توسط گربه اجتناب می کند
[ترجمه ترگمان]یک folktale آفریقایی در مورد یک موش که به محیط خود توجه می کند و از فریب گربه اجتناب می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The folktale is passed from generation to generation, polished and enriched among the lower populace; so far, its plot has been fully developed and heart-touching.
[ترجمه گوگل]داستان عامیانه از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود، صیقل می‌یابد و در میان مردم پایین‌تر غنی می‌شود تا کنون، طرح آن به طور کامل توسعه یافته و دلچسب بوده است
[ترجمه ترگمان]The از نسلی به نسل دیگر انتقال داده می شود، صیقل یافته و در میان توده عوام غنی می شود؛ تا کنون، نقشه آن به طور کامل توسعه یافته و دل به دریا زده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. There's an old folktale about a giant who removes his own heart, locks it in a series of metal boxes, and buries the whole conglomeration.
[ترجمه گوگل]یک داستان عامیانه قدیمی در مورد غولی وجود دارد که قلب خود را برمی دارد، آن را در یک سری جعبه های فلزی قفل می کند و کل مجموعه را دفن می کند
[ترجمه ترگمان]یک folktale پیر در مورد هیولایی وجود دارد که قلب خودش را پاک می کند، آن را در یک سری جعبه فلزی قفل می کند و همه conglomeration را دفن می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This practice came from an ancient folktale.
[ترجمه گوگل]این عمل از یک داستان عامیانه باستانی آمده است
[ترجمه ترگمان]این تمرین از یک افسانه ملی قدیمی سرچشمه می گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This incident forms the basis of a Chinese folktale entitled Taking Oath in the Peach Garden.
[ترجمه گوگل]این حادثه اساس یک داستان عامیانه چینی با عنوان سوگند خوردن در باغ هلو را تشکیل می دهد
[ترجمه ترگمان]این حادثه پایه یک folktale چینی با نام گرفتن عهد در باغ هلو را شکل می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Folktale reflects demotic ideas about value.
[ترجمه گوگل]افسانه عامیانه منعکس کننده ایده های مردمی در مورد ارزش است
[ترجمه ترگمان]folktale منعکس کننده عقاید demotic در مورد ارزش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This Navajo folk tale describes the creation of the Earth.
[ترجمه گوگل]این داستان عامیانه ناواهو خلقت زمین را توصیف می کند
[ترجمه ترگمان]این قصه عامیانه Navajo خلق زمین را شرح می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. This is a folk tale.
[ترجمه گوگل]این یک داستان عامیانه است
[ترجمه ترگمان]این داستان مردم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. One folk tale about Johnson suggested he was protected by an extraordinary power.
[ترجمه گوگل]یک داستان عامیانه در مورد جانسون نشان می دهد که او توسط یک قدرت خارق العاده محافظت می شود
[ترجمه ترگمان]یکی از داستان های مردم درباره جانسن بیان داشت که او با قدرتی فوق العاده از او محافظت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. An ancient folk tale, it became the source of a number of legends and literary adaptations.
[ترجمه گوگل]این یک داستان عامیانه باستانی است که منبع تعدادی از افسانه ها و اقتباس های ادبی شد
[ترجمه ترگمان]داستان باستانی مردم، به منبع تعدادی از افسانه ها و سازگاری های ادبی تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

19. This of course is only a myth or folk tale.
[ترجمه گوگل]البته این فقط یک افسانه یا داستان عامیانه است
[ترجمه ترگمان]این البته یک افسانه یا داستان عامیانه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. According to the folk tale, after Jack died, he was denied entrance to Heaven because of his evil ways, but he was also denied access to Hell because he had tricked the devil.
[ترجمه گوگل]طبق داستان عامیانه، پس از مرگ جک، او از ورود به بهشت ​​به دلیل شیوه های شیطانی اش محروم شد، اما او همچنین از دسترسی به جهنم محروم شد، زیرا او شیطان را فریب داده بود
[ترجمه ترگمان]طبق گفته های مردم، بعد از مرگ جک، او از ورود به بهشت به خاطر راه های شیطانی او رد شده بود، اما او همچنین دسترسی به جهنم را انکار کرده بود، چون شیطان را فریب داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. Folk tale is after many centuries passed down outstanding story.
[ترجمه گوگل]داستان عامیانه پس از گذشت چندین قرن داستان برجسته است
[ترجمه ترگمان]داستان مردم پس از قرن ها از داستان برجسته گذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. This is a folk tale which is a story handed down orally among the common people.
[ترجمه گوگل]این یک داستان عامیانه است که به صورت شفاهی بین مردم عادی نقل شده است
[ترجمه ترگمان]این یک داستان عامیانه است که به طور شفاهی در میان مردم عادی توزیع می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. It could be a folk tale. It could be a history book.
[ترجمه گوگل]این می تواند یک داستان عامیانه باشد این می تواند یک کتاب تاریخی باشد
[ترجمه ترگمان]این میتونه یه داستان مردم باشه ممکنه یه کتاب تاریخ باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. According to the folk tale, three suspects had been brought to justice about a homicide case.
[ترجمه گوگل]بر اساس داستان عامیانه، سه مظنون در مورد یک قتل به عدالت معرفی شدند
[ترجمه ترگمان]طبق گفته های مردم، سه مظنون در مورد یک پرونده قتل به دادگاه برده شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. Based on an old Czech folk tale.
[ترجمه گوگل]بر اساس یک داستان عامیانه قدیمی چک
[ترجمه ترگمان]براساس یه داستان قدیمی زبون چک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. The Northeastern folk tale is the substance of Northeastern folk literature and invented by Northeastern ethic groups in the long social practice.
[ترجمه گوگل]داستان عامیانه شمال شرقی جوهر ادبیات عامیانه شمال شرقی است و توسط گروه های اخلاقی شمال شرقی در رویه اجتماعی طولانی ابداع شده است
[ترجمه ترگمان]The شمال شرقی ادبیات مردم شمال شرقی است و توسط گروه های اخلاقی شمال شرقی در عمل اجتماعی طولانی مدت ابداع شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. There is a romantic folk tale for that day about the meeting of Niulang and Zhinu.
[ترجمه گوگل]یک داستان عامیانه عاشقانه برای آن روز در مورد ملاقات نیولانگ و ژینو وجود دارد
[ترجمه ترگمان]برای آن روز داستانی رمانتیک برای آن روز در مورد ملاقات of و Zhinu وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. In the Netherlands, there is a folk tale about an indecisive girl and tulips.
[ترجمه گوگل]در هلند، یک داستان عامیانه در مورد یک دختر بلاتکلیف و لاله ها وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در هلند، یک داستان محلی در مورد یک دختر indecisive و لاله وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

29. The type research of folk tale is watershed.
[ترجمه گوگل]نوع پژوهش داستان عامیانه، حوضه ای است
[ترجمه ترگمان]این نوع تحقیقات در مورد داستان مردم حوضه آبخیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

افسانه های قومی واجدادی (اسم)
folklore, folktale

داستان ملی (اسم)
folktale

انگلیسی به انگلیسی

• traditional superstition or story of a people which has been passed down from generation to generation
story originating from and passed down by the common people of a country or region (usually transmitted orally)

پیشنهاد کاربران

stories that parents have told and passed on to their children over many years
قصه های کهن
داستان های قومی و دینی، گاه ملی
A very old traditional story from a particular place
that was originally passed on to people in a spoken form
داستانهای عامیانه

بپرس