folkloric

جمله های نمونه

1. the new hall was christened with a lecture and folkloric dances
تالار جدید با یک خطابه و رقص های محلی افتتاح شد.

انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to folklore, of or pertaining to the stories beliefs and customs of different ethnic or social groups

پیشنهاد کاربران

folkloric در این جمله به معنای ساده یا عمومی یا غیر رسمی است
he is standing there, looking folkloric
فرهنگ عامه
( بهای نابرابری، اسماعیل رئیسی، صفحه 24 )
folkloric ( عمومی )
واژه مصوب: مردمی
تعریف: مربوط به فرهنگ عامه
مربوط به فرهنگ عامیانه
مربوط به معتقدات واداب ورسوم قدیمی واجدادی

بپرس