footballer

/ˈfʊtbɔːrlər//ˈfʊtbɔːlə/

فوتبال بازی کن

جمله های نمونه

1. The footballer took a strike at the goal.
[ترجمه گوگل]این فوتبالیست ضربه ای به دروازه زد
[ترجمه ترگمان]بازیکن فوتبال به دروازه ضربه زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The accident just about finished him as a footballer.
[ترجمه گوگل]این تصادف تقریباً او را به عنوان یک فوتبالیست تمام کرد
[ترجمه ترگمان]این تصادف او را به عنوان یک بازیکن فوتبال به پایان رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The former footballer will front a new television sports quiz.
[ترجمه گوگل]این فوتبالیست سابق در مسابقه ورزشی تلویزیونی جدید شرکت خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]فوتبالیست سابق در مقابل یک مسابقه ورزشی تلویزیونی جدید بازی خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The former footballer is now mixing with movie people in Hollywood.
[ترجمه گوگل]این فوتبالیست سابق اکنون در حال اختلاط با اهالی سینما در هالیوود است
[ترجمه ترگمان]فوتبالیست سابق هم اکنون در حال ترکیب کردن با مردم سینما در هالیوود است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The brilliant career of the great French footballer Eric Cantona, and the unruly nature of his character, together present a bewildering picture.
[ترجمه گوگل]کارنامه درخشان فوتبالیست بزرگ فرانسوی اریک کانتونا و طبیعت سرکش شخصیت او در کنار هم تصویری گیج کننده را ارائه می دهند
[ترجمه ترگمان]حرفه ای درخشان فوتبالیست بزرگ فرانسوی، اریک Cantona، و طبیعت سرکش شخصیت او، با هم تصویر گیج کننده ای را ارائه می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He's a very skilled footballer but he's as thick as two short planks.
[ترجمه گوگل]او یک فوتبالیست بسیار ماهر است اما ضخامتش به اندازه دو تخته کوتاه است
[ترجمه ترگمان]مهارت بالایی دارد، اما به اندازه دو تخته کوتاه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I had natural ability as a footballer.
[ترجمه گوگل]من به عنوان یک فوتبالیست توانایی طبیعی داشتم
[ترجمه ترگمان]من استعداد ذاتی داشتم به عنوان یک بازیکن فوتبال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The injured footballer limped slowly off the field.
[ترجمه گوگل]فوتبالیست مصدوم به آرامی از زمین خارج شد
[ترجمه ترگمان]فوتبالیست مجروح به کندی از میدان خارج شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He'll be remembered both as a brilliant footballer and as a true sportsman.
[ترجمه گوگل]او هم به عنوان یک فوتبالیست درخشان و هم به عنوان یک ورزشکار واقعی در یادها خواهد ماند
[ترجمه ترگمان]او هم به عنوان یک فوتبالیست برجسته و هم یک ورزش کار واقعی به یاد خواهد افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The footballer pretended to run forward,then cut back and took the ball the other way.
[ترجمه گوگل]این فوتبالیست وانمود کرد که به جلو می دود، سپس برید و توپ را از راه دیگر گرفت
[ترجمه ترگمان]فوتبالیست وانمود کرد که به جلو می دود، سپس عقب نشینی می کند و توپ را به طرف دیگر می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. After leaving school, he became a professional footballer.
[ترجمه گوگل]او پس از ترک مدرسه به یک فوتبالیست حرفه ای تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]بعد از ترک مدرسه، او تبدیل به یک فوتبالیست حرفه ای شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The footballer appealed to the referee for a free kick.
[ترجمه گوگل]این فوتبالیست از داور برای ضربه ایستگاهی درخواست کرد
[ترجمه ترگمان]فوتبالیست درخواست یک ضربه آزاد را به داور داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Peter is a keen footballer in his spare time.
[ترجمه گوگل]پیتر در اوقات فراغت خود یک فوتبالیست مشتاق است
[ترجمه ترگمان]پیتر در اوقات فراغتش نیز یک فوتبالیست زیرک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The footballer is likely to receive a three-match suspension following an incident in yesterday's game.
[ترجمه گوگل]این فوتبالیست در پی اتفاقی که در بازی دیروز رخ داد، احتمالا سه جلسه محروم خواهد شد
[ترجمه ترگمان]این فوتبالیست احتمالا پس از حادثه ای که در روز گذشته رخ داد، یک تعلیق سه جانبه را دریافت خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (british) person who plays soccer
a footballer is a person who plays football, usually as a job.

پیشنهاد کاربران

فوتبالگر
( Futbālgar )
�فوتبال� ( football ) و �گر� ( er )
I'm going to be a famous soccer player when I grow up
وقتی بزرگ شوم یک فوتبالیست مشهور خواهم شد⚰️⚰️
فوتبالیست
بازیکن فوتبال

بپرس