footsie

/ˈfʊtsi//ˈfʊtsi/

(واژه ی کودکانه) پا

بررسی کلمه

اسم ( noun )
عبارات: play footsie with
(1) تعریف: (informal) foot (used by or in speaking to children).

(2) تعریف: the act of flirting, or of encouraging a close, mutually beneficial, and usu. secret relationship.

جمله های نمونه

1. play footsie (with)
1- (به منظور اظهار محبت یا ابراز شهوت) پا به پای کسی مالیدن،زانو به زانوی کسی مالیدن (به ویژه در زیر میز) 2- (مجازی)رابطه ی مخفیانه داشتن با،(مخفیانه) لاس زدن با

2. for years he played footsie with the communists
او سال ها در نهان با کمونیست ها رابطه مخفیانه داشت.

3. She kicked off her shoes and started playing footsie with him.
[ترجمه گوگل]کفش‌هایش را درآورد و با او شروع به بازی کردن کرد
[ترجمه ترگمان]کفش هایش را درآورد و شروع به دویدن با پا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Fed up with playing footsie with your missus?
[ترجمه گوگل]آیا از بازی کردن پا با خانم خود خسته شده اید؟
[ترجمه ترگمان]با پاهات پاچه خواری می کنی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. And, even then, Morris played footsie with prominent Republicans, such as Sen.
[ترجمه گوگل]و حتی در آن زمان، موریس با جمهوری خواهان برجسته ای مانند سنا بازی پا می کرد
[ترجمه ترگمان]و حتی در آن زمان، موریس footsie را با جمهوریخواهان برجسته، مانند سناتور، بازی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Any further increase could push Footsie, which started the year at 78 below 000.
[ترجمه گوگل]هر گونه افزایش بیشتر می تواند Footsie را که سال را با 78 زیر 000 شروع کرد، سوق دهد
[ترجمه ترگمان]هر گونه افزایش بیشتر می تواند Footsie را به جلو براند که در سال جاری در حدود ۰۰۰ نفر شروع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He's playing footsie with the conservatives.
[ترجمه گوگل]او با محافظه کاران پا به پا بازی می کند
[ترجمه ترگمان]او در حال بازی با محافظه کاران است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Senators and congressmen play footsie ( with each other ) while the situation gets steadily worse.
[ترجمه گوگل]سناتورها و نمایندگان کنگره در حالی که وضعیت به طور پیوسته بدتر می شود، با هم بازی می کنند
[ترجمه ترگمان]سناتورها و اعضای کنگره footsie (با یکدیگر)بازی می کنند در حالی که وضعیت به طور ثابت بدتر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She kept playing footsie with him under the table.
[ترجمه گوگل]او زیر میز با او پاپوش بازی می کرد
[ترجمه ترگمان]اون همش زیر میز با پا انگولکش می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. She kept playing footsie with me under the table.
[ترجمه گوگل]زیر میز مدام با من پاپوش بازی می کرد
[ترجمه ترگمان]اون داشت با من زیر میز پا می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Politicians and labour leaders are playing footsie with each other while rail services get steadily worse.
[ترجمه گوگل]سیاستمداران و رهبران کارگری در حال بازی با یکدیگر هستند در حالی که خدمات ریلی به طور پیوسته بدتر می شود
[ترجمه ترگمان]سیاستمداران و رهبران کارگری در حال بازی با یکدیگر هستند در حالی که خدمات ریلی به طور یکنواخت بدتر می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Have you at least played footsie with her?
[ترجمه گوگل]حداقل باهاش ​​پاتو بازی کردی؟
[ترجمه ترگمان]حداقل تا حالا با پا پا باه ام بازی کردی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Don't play footsie with me.
[ترجمه گوگل]با من پاپوش بازی نکن
[ترجمه ترگمان]با من پا پا راه نرو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He is too intelligent to believe that the U. S. can play footsie with Russia while kicking Western Europe on the shins.
[ترجمه گوگل]او آنقدر باهوش است که نمی‌تواند باور کند که ایالات متحده می‌تواند در حالی که اروپای غربی را روی ساق پا می‌زند، با روسیه بازی پاشی کند
[ترجمه ترگمان]او باهوش تر از آن است که باور کند که U اس می تواند با روسیه بازی کند در حالی که در غرب اروپا را به ساق پا شوت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• stealthy flirtatious touching with the feet (under a table); cooperation in a cunning or devious way; (informal) foot (used by children or when speaking to young children)
if someone plays footsie with you, they touch your feet with their own feet, for example under a table, often as a playful way of expressing their romantic or sexual feelings towards you; an informal expression.
the financial times stock exchange 100 index is sometimes referred to as the footsie; an informal word.

پیشنهاد کاربران

footsie:
به معنی پای کسی رو با پا مالوندن هستش
مثلا:
he was playing footsie with me
یعنی هی داشت پاشو میمالوند به پاهای من
با پای خود پای دیگری را لمس کردن ( بیشتر از زیر میز برای ابراز علاقه )

بپرس