forearm

/fɒˈrɑːrm//ˌfɔːˈrɑːm/

معنی: بازو، ساعد، از پیش مسلح کردن، قبلا اماده کردن
معانی دیگر: (بخشی از دست که بین آرنج و مچ قرار دارد) ساعد، پیش دست، دستوانه، از پیش آماده کردن، از قبل مسلح کردن، پیش آماد کردن، ارش، ساعد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the lower arm in humans, between the elbow and wrist.

(2) تعریف: the corresponding part in certain other vertebrates.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: forearms, forearming, forearmed
• : تعریف: to arm or prepare beforehand.

جمله های نمونه

1. Connor deflected the blow with his left forearm.
[ترجمه گوگل]کانر ضربه را با ساعد چپش دفع کرد
[ترجمه ترگمان]کانر با ساعد چپش ضربه ای به او زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. My forearm deflected most of the first punch.
[ترجمه گوگل]ساعد من بیشتر ضربه اول را منحرف کرد
[ترجمه ترگمان]بازوی من بیشتر اولین سنبه را منحرف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Soundlessly, he swept his forearm down the whole length of the mantelpiece, scattering cards and ornaments alike.
[ترجمه گوگل]او بدون صدا، ساعدش را در تمام طول شومینه جارو کرد و کارت ها و زیور آلات را به طور یکسان پراکنده کرد
[ترجمه ترگمان]دستش را دراز کرد و روی بخاری دیواری نشست و کارت ها و ornaments را به هم ریخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The bullet shattered a bone in her left forearm.
[ترجمه گوگل]گلوله استخوانی را در ساعد چپش شکست
[ترجمه ترگمان]گلوله استخوانی را در ساعد چپش خرد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Left forearm rotation does so many things in the golf swing.
[ترجمه گوگل]چرخش ساعد چپ کارهای زیادی را در تاب گلف انجام می دهد
[ترجمه ترگمان]چرخش ساعد چپ بسیاری از چیزها را در نوسان گلف انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Left forearm rotation is one of the keys to a good takeaway.
[ترجمه گوگل]چرخش ساعد چپ یکی از کلیدهای یک غذای آماده خوب است
[ترجمه ترگمان]روی ساعد چپ یکی از کلیدهای رستوران خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Learn to rotate the left forearm properly at the start of the backswing.
[ترجمه گوگل]یاد بگیرید که ساعد چپ را به درستی در شروع حرکت به عقب بچرخانید
[ترجمه ترگمان]یاد بگیرید که ساعد چپ را به درستی در ابتدای پروژه بچرخانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. With another blow from his forearm, he sent him crashing back down the cockpit.
[ترجمه گوگل]با ضربه ای دیگر از ساعد، او را به سمت کابین خلبان فرستاد
[ترجمه ترگمان]با ضربه دیگری از ساعد او را به سمت کابین خلبان فرستاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Fabio wiped his face with his forearm.
[ترجمه گوگل]فابیو صورتش را با ساعدش پاک کرد
[ترجمه ترگمان]و صورتش را با ساعد پاک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I force my forearm beneath his chin and thrust it upwards.
[ترجمه گوگل]ساعدم را به زور زیر چانه‌اش فشار می‌دهم و آن را به سمت بالا فشار می‌دهم
[ترجمه ترگمان]دستم را زیر چانه او فشار می دهم و آن را به طرف بالا پرتاب می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Indwelling venous cannulae were inserted into the right forearm for infusion of G17 and into the left forearm for blood sampling.
[ترجمه گوگل]کانول های وریدی ساکن برای انفوزیون G17 در ساعد راست و برای نمونه گیری خون در ساعد چپ قرار داده شدند
[ترجمه ترگمان]indwelling وریدی وریدی به شکل بازوی راست برای تزریق of و در ساعد چپ برای نمونه برداری خون وارد شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. How did you come by that scar on your forearm?
[ترجمه گوگل]چطور با آن زخم روی ساعد خود مواجه شدید؟
[ترجمه ترگمان]چطور با اون زخم روی ساعد اومدی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She reached for the door and started to pull it open, but Nicolo's hand closed around her forearm.
[ترجمه گوگل]دستش را به سمت در برد و شروع به باز کردن در کرد، اما دست نیکولو دور ساعدش بسته شد
[ترجمه ترگمان]دستش را به طرف در برد و شروع به کشیدن آن کرد، اما دست راستش دور ساعد بسته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There was fire under the gummy icing that blood had formed on his forearm.
[ترجمه گوگل]زیر مایه لثه‌ای که خون روی ساعدش ایجاد شده بود، آتش بود
[ترجمه ترگمان]زیر چشمی که خون روی ساعد او شکل گرفته بود، آتش داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بازو (اسم)
force, power, arm, lever, forearm, brachium

ساعد (اسم)
forearm, brachium, lower arm

از پیش مسلح کردن (فعل)
forearm

قبلا اماده کردن (فعل)
forearm, forespeak

تخصصی

[زمین شناسی] ساعد، بازو، از پیش مسلح کردن، قبلا آماده کردن

انگلیسی به انگلیسی

• lower section of the arm between the elbow and the wrist
supply in advance, equip in advance
your forearms are the parts of your arms between your elbows and your wrists.

پیشنهاد کاربران

معنی بازو نمیده فقط ساعد
forearm ( n ) ( fɔrɑrm ) =the part of the arm between the elbow and the wrist
forearm
[پزشکی] ساعد ( از آرنج تا مچ دست )
نام تعدادی از اعضای بدن به انگلیسی:
head = سر
neck = گردن
shoulder = شانه
arm = بازو
chest = قفسه سینه
armpit = زیر بغل
nipple = نوک سینه
elbow = آرنج
...
[مشاهده متن کامل]

forearm = ساعد
back = کمر
stomach = شکم، معده
navel / belly button / tummy button = ناف
waist = دور کمر
small of the/one's back = گودی کمر
hip = باسن، ناحیه کنار باسن
buttocks = باسن
❗️لطفا دو کلمه ی hip و buttocks را در گوگل سرچ کنید تا تفاوت بین این دو را با تصاویر بهتر متوجه شوید
leg = پا
groin = کشاله ران
thigh = ران
knee = زانو
shin = ساق پا
calf = نرمه ساق پا
heel = پاشنه پا
instep = روی پا
sole = کف پا
ankle = مچ پا، قوزک پا
arch of the foot = قوس پا، گودی کف پا

ساعد
بازو غلط است
ساعد دست
فقط ساعد
ساعد.
معنی بازو نمی دهد.

بپرس