forebear

/ˈfɔːrˌber//ˈfɔːbeə/

معنی: نیا، جد اعلی
معانی دیگر: جد (اجداد)، forbear معمولا بصورت جمع نیا، اجداد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: an ancestor or forefather.
مشابه: ancestor, predecessor, progenitor

جمله های نمونه

1. I'll come back to the land of my forebears.
[ترجمه taha] من به سرزمین اجدادم خواهم آمد ( می آیم )
|
[ترجمه پویا محمودی] من به سرزمین اجدادم بر می گردم.
|
[ترجمه گوگل]من به سرزمین اجدادم باز خواهم گشت
[ترجمه ترگمان]من به سرزمین forebears بر می گردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. One of his forebears could have won the support of Wilfrid.
[ترجمه گوگل]یکی از نیاکان او می توانست حمایت ویلفرد را جلب کند
[ترجمه ترگمان]یکی از نیاکان او می توانست حمایت of را به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Like their forebears, they chose subjects to illustrate the many facets of village life.
[ترجمه گوگل]آنها مانند اجداد خود موضوعاتی را برای نشان دادن جنبه های مختلف زندگی روستایی انتخاب کردند
[ترجمه ترگمان]آن ها همانند پیشینیان خود، موضوعاتی را انتخاب کردند که جنبه های بسیاری از زندگی روستایی را نشان دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. But in the land of my forebears, women sit around and wait for their men.
[ترجمه گوگل]اما در سرزمین اجدادم، زنان دور هم می نشینند و منتظر مردانشان هستند
[ترجمه ترگمان]اما در سرزمین of، زنان می نشینند و منتظر مردان خودشان می مانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He was correct in so far as our forebears were piteously shattered but quite wrong in thinking that they could be subjugated.
[ترجمه گوگل]او تا آنجا که پیشینیان ما به طرز ترحم‌آمیزی متلاشی شده بودند، درست می‌گفت، اما در این فکر که می‌توان آن‌ها را تحت سلطه قرار داد، کاملاً اشتباه می‌کرد
[ترجمه ترگمان]او تا آنجا که forebears ما به نحو رقت انگیزی درهم شکسته بود، درست بود، اما با این فکر که ممکن است تحت فرمان باشند کاملا اشتباه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. My forebears hardly knew what went on outside their small feudal society.
[ترجمه گوگل]نیاکان من به سختی می دانستند که خارج از جامعه کوچک فئودالی آنها چه می گذرد
[ترجمه ترگمان]اجداد من به سختی می دانستند که بیرون از جامعه feudal کوچک آن ها چه می گذرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. His realism was not the realism of his forebears.
[ترجمه گوگل]واقع گرایی او واقع گرایی نیاکانش نبود
[ترجمه ترگمان]واقع گرایی او واقع گرایی forebears نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. People not only had more than their forebears; they also had revolutionary new products.
[ترجمه گوگل]مردم نه تنها بیش از اجداد خود داشتند آنها همچنین محصولات جدید انقلابی داشتند
[ترجمه ترگمان]مردم نه تنها بیش از forebears داشتند؛ همچنین محصولات جدید انقلابی نیز داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Karlin relates the oppressive anti-Semitism his forebears endured in a vague, almost elliptical style with dips into the stream of consciousness.
[ترجمه گوگل]کارلین یهودی‌ستیزی ظالمانه‌ای را که نیاکانش تحمل کرده‌اند به شیوه‌ای مبهم و تقریباً بیضوی با فرورفتگی در جریان آگاهی بیان می‌کند
[ترجمه ترگمان]Karlin مربوط به ضدیت با احساسات ضد سامی که نیاکان او در یک سبک پیچیده و تقریبا elliptical با dips در جریان آگاهی تحمل کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Indeed the habits of our civilised forebears at work and play would not always stand up to the scrutiny of the modern conscience.
[ترجمه گوگل]در واقع عادات اجداد متمدن ما در کار و بازی همیشه در برابر موشکافی وجدان مدرن قرار نمی گیرند
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، عادات اجدادی متمدنانه ما در محل کار و بازی، همیشه در برابر بررسی وجدان مدرن قرار نخواهند گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The fillings are as generous as their Stateside forebears and the rye bread has a nice, chewy texture.
[ترجمه گوگل]فیلینگ ها به اندازه اجداد ایالتیشان سخاوتمندانه هستند و نان چاودار بافتی خوب و جویدنی دارد
[ترجمه ترگمان]این پر کردن به اندازه نیاکان Stateside سخاوتمند هستند و نان چاودار، بافت بسیار خوب و جویدنی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I had much ado to forebear laughing.
[ترجمه گوگل]من برای جلوگیری از خندیدن حرفهای زیادی داشتم
[ترجمه ترگمان]من برای خندیدن خیلی حرف زدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He was a good man, but always forebear his wrath and complaint.
[ترجمه گوگل]او مرد خوبی بود، اما همیشه خشم و شکایت او را تحمل کرد
[ترجمه ترگمان]او مرد خوبی بود، اما همیشه خشم و شکایت او را حفظ می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Moderation: Avoid extremes. Forebear resenting injuries so much as you think they deserve.
[ترجمه گوگل]اعتدال: از افراط و تفریط بپرهیزید آنقدر که فکر می‌کنید سزاوار آن‌ها هستند از آسیب‌ها ناراحت باشید
[ترجمه ترگمان]میانه روی: از افراط پرهیز کنید اونقدر که تو فکر می کنی مستحق این درد و رنج نیستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نیا (اسم)
stock, ancestor, forefather, granddad, grandpapa, gaffer, forbear, forebear, grandfather, grandpa

جد اعلی (اسم)
forbear, forebear

انگلیسی به انگلیسی

• ancestor, forefather
your forebears are your ancestors; a literary word.

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : forbear ( forebear )
✅️ اسم ( noun ) : forbearance / forebear
✅️ صفت ( adjective ) : forbearing
✅️ قید ( adverb ) : _
خودداری از، صرفِ نظر کردن از، انجام ندادنِ کاری، ترکِ فعل، امتناع از
پیشین

Forbears
=
ancestors
نیاکان
آبا و اجداد
سلف، ( در جمع ) اسلاف

بپرس