1. that encounter was a foretaste of the bitter conflicts that lay ahead
آن برخورد مقدمه ی کشمکش های تلخ آینده بود.
2. this snow is a foretaste of our cold winters
این برف مقدمه ی زمستان سرد ما است.
3. The air held a foretaste of a storm.
[ترجمه گوگل]هوا پیش بینی طوفان را در خود داشت
[ترجمه ترگمان]هوای طوفانی هوای طوفانی را پیش گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It was a foretaste of things to come.
[ترجمه گوگل]این یک پیش چشیدن چیزهای آینده بود
[ترجمه ترگمان]پیش از آن بود که همه چیز روشن شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. But it will give affluent viewers a foretaste of life with cable television.
[ترجمه گوگل]اما با تلویزیون کابلی به بینندگان مرفه طعم زندگی را می دهد
[ترجمه ترگمان]اما این امر به بینندگان مرفه یک مزه زندگی را با تلویزیون کابلی می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The riots were in a sense a foretaste of the Gordon Riots of the summer of 1780.
[ترجمه گوگل]این شورش ها به نوعی پیش بینی شورش های گوردون در تابستان 1780 بود
[ترجمه ترگمان]این شورش ها حس Riots مربوط به شورش Gordon در تابستان سال ۱۷۸۰ را حس کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. It was a foretaste of the wages-prices spiral and the increasingly futile chase after higher incomes.
[ترجمه گوگل]این پیش بینی مارپیچ دستمزد-قیمت ها و تعقیب و گریز فزاینده بیهوده پس از درآمدهای بالاتر بود
[ترجمه ترگمان]این نوع پیش بینی قیمت های دستمزدها و شکار بی هوده و بی هوده پس از درآمد بالاتر بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The mainland campaign had been just a foretaste of what might be coming, he said.
[ترجمه گوگل]او گفت که مبارزات انتخاباتی در سرزمین اصلی فقط یک پیش بینی از آنچه ممکن است در راه باشد بود
[ترجمه ترگمان]گفت: ستاد اصلی در جریان حوادث بود که پیش بینی می کرد که چه اتفاقی ممکن است بیفتد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Indeed, she is a foretaste of what we shall be getting in these other ships.
[ترجمه گوگل]در واقع، او پیشطعم چیزی است که در این کشتیهای دیگر به دست خواهیم آورد
[ترجمه ترگمان]در واقع، او پیش بینی چیزهایی است که ما در این کشتی های دیگر خواهیم داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The violence on the streets was only a foretaste of what was to come.
[ترجمه گوگل]خشونت در خیابان ها فقط پیش بینی چیزی بود که قرار بود بیاید
[ترجمه ترگمان]خشونت در خیابان ها فقط پیش بینی بود که چه چیز باید پیش بیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The air held a foretaste of rain.
[ترجمه گوگل]هوا طعمی از باران را در خود داشت
[ترجمه ترگمان]هوا پیش از پیش مزه باران را در خود گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Summer styles are often a foretaste of autumn fashion.
[ترجمه گوگل]استایل های تابستانی اغلب پیش طعمی از مد پاییزی هستند
[ترجمه ترگمان]سبک های تابستانی اغلب a از مد پاییز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Her caustic remark gave him a foretaste of her anger.
[ترجمه گوگل]اظهارات تند و تند او به او طعمی از عصبانیت او را داد
[ترجمه ترگمان]این جمله تلخ و caustic او را از خشم و خشم خود بروز می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Foretaste of Sichuan earthquake were overlooked.
[ترجمه گوگل]پیش بینی زمین لرزه سیچوان نادیده گرفته شد
[ترجمه ترگمان]foretaste از زلزله سیچوان نادیده گرفته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید