formaldehyde

/fɔːrˈmældəˌhaɪd//fɔːˈmældɪhaɪd/

معنی: فرمالدئید
معانی دیگر: (داروسازی ـ شیمی) فرمالدئید (به فرمول hcho)، بفرمول hcho

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a colorless, water-soluble gas of hydrogen, carbon, and oxygen, with a strong, irritating odor, used in the manufacture of various resins, dyes, and plastics and as a disinfectant and embalming agent.

جمله های نمونه

1. All drainage, which will contain some formaldehyde solution, is drained into closed vessels.
[ترجمه گوگل]تمام زهکشی که حاوی مقداری محلول فرمالدئید است، در ظروف بسته تخلیه می شود
[ترجمه ترگمان]تمام زه کشی، که حاوی برخی محلول فرمالدیید (فرمالدیید)است، به رگ های بسته تخلیه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Variable patterns of formaldehyde exposure may well account for this inconsistency in relation to other workers in formaldehyde-based industries.
[ترجمه گوگل]الگوهای متغیر قرار گرفتن در معرض فرمالدئید ممکن است این ناسازگاری را در رابطه با سایر کارگران در صنایع مبتنی بر فرمالدئید توضیح دهد
[ترجمه ترگمان]الگوهای متغیر نوردهی فرمالدیید ممکن است به خوبی برای این ناهماهنگی در رابطه با سایر کارگران در صنایع مبتنی بر فرمالدیید، در نظر گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Information regarding variable ventilation efficacy and levels of formaldehyde and micro-organism concentrations were sought.
[ترجمه گوگل]اطلاعات در مورد اثربخشی تهویه متغیر و سطوح غلظت فرمالدئید و میکروارگانیسم‌ها جستجو شد
[ترجمه ترگمان]اطلاعات مربوط به اثربخشی تهویه متغیر و میزان غلظت های بیوشیمیایی و میکرو ارگانیسم های اصلاح شده به دنبال آن بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Excessive formaldehyde levels have posed a problem before at the tunnel site.
[ترجمه گوگل]سطوح بیش از حد فرمالدئید قبلاً در محل تونل مشکل ایجاد کرده است
[ترجمه ترگمان]سطوح فرمالدهید بیش از حد پیش از این که در محل تونل دیده شود یک مشکل محسوب می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Try spider plants, as they absorb formaldehyde, which is found in synthetic carpets, underlay, chipboard and wood treatments.
[ترجمه گوگل]گیاهان عنکبوتی را امتحان کنید، زیرا فرمالدئید را جذب می‌کنند که در فرش‌های مصنوعی، زیرانداز، نئوپان و چوب‌ها یافت می‌شود
[ترجمه ترگمان]گیاهان عنکبوت را امتحان کنید چون فرمالدیید را جذب می کنند، که در فرش ها ترکیبی، underlay underlay، chipboard و چوب یافت می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The contamination problems extend beyond formaldehyde.
[ترجمه گوگل]مشکلات آلودگی فراتر از فرمالدئید است
[ترجمه ترگمان]مشکلات آلودگی بیشتر از فرمالدهید نگهداری می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Formaldehyde in high concentrations can cause extreme irritation of the eyes, nose and throat if inhaled.
[ترجمه گوگل]فرمالدئید در غلظت های بالا در صورت استنشاق می تواند باعث تحریک شدید چشم ها، بینی و گلو شود
[ترجمه ترگمان]گرفتگی در غلظت های بالا می تواند باعث عصبانیت شدید چشم ها، بینی و گلو در صورت استنشاق شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. CONCLUSION The sodium formaldehyde sulfoxylate to possesses stronger antioxidant activity in weak acid solution than in neutral and alkaline ones.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری سدیم فرمالدئید سولفوکسیلات دارای فعالیت آنتی اکسیدانی قوی تری در محلول اسید ضعیف نسبت به محلول های خنثی و قلیایی است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری ترکیبات سدیم فرمالدهید در محلول اسید ضعیف، دارای فعالیت آنتی اکسیدان قوی تری نسبت به محلول خنثی و قلیایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Common ingredients likely to contaminate products with formaldehyde include quaternium- DMDM hydantoin, imidazolidinyl urea and diazolidinyl urea.
[ترجمه گوگل]ترکیبات معمولی که احتمالا محصولات را با فرمالدئید آلوده می کنند عبارتند از کواترنیم- DMDM ​​هیدانتوئین، ایمیدازولیدینیل اوره و دیازولیدینیل اوره
[ترجمه ترگمان]مواد اولیه که به احتمال زیاد محصولاتی را آلوده می کنند شامل formaldehyde - DMDM hydantoin، imidazolidinyl اوره و diazolidinyl اوره می باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The non - formaldehyde dye fixative agents are classified. The dye fixative theory and synthesized methods are introduced.
[ترجمه گوگل]عوامل تثبیت کننده رنگ غیر فرمالدئیدی طبقه بندی می شوند تئوری تثبیت رنگ و روش های سنتز شده معرفی شده است
[ترجمه ترگمان]عامل های fixative رنگ غیر فرمالدیید، طبقه بندی می شوند نظریه fixative رنگ و روش های سنتز شده معرفی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Formaldehyde, black rubber mix mainly caused the skin damage on hand, and merthiolate on face.
[ترجمه گوگل]فرمالدئید، مخلوط لاستیک سیاه عمدتاً باعث آسیب پوست در دست و مرتیولات روی صورت می شود
[ترجمه ترگمان]ترکیب لاستیک سیاه عمدتا باعث آسیب پوست به دست و merthiolate روی صورت شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Smoke contains benzene, nitrosamines, formaldehyde and hydrogen cyanide.
[ترجمه گوگل]دود حاوی بنزن، نیتروزامین، فرمالدئید و هیدروژن سیانید است
[ترجمه ترگمان]دود حاوی بنزن، نیتروس آمین، فرمالدهید و cyanide هیدروژن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Raw materials are n - butyl aldehyde and formaldehyde.
[ترجمه گوگل]مواد اولیه n - بوتیل آلدهید و فرمالدئید هستند
[ترجمه ترگمان]مواد خام n - بوتیل aldehyde و فرمالدهید هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A non - formaldehyde self - cross-linking acrylic emulsion has been prepared by seed emulsion polymerization.
[ترجمه گوگل]یک امولسیون اکریلیک خود پیوند متقابل غیر فرمالدئیدی با پلیمریزاسیون امولسیونی بذر تهیه شده است
[ترجمه ترگمان]یک امولسیون کننده non linking به وسیله پلیمریزاسیون امولسیون دانه تهیه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فرمالدئید (اسم)
formaldehyde

تخصصی

[علوم دامی] فرمالدئید
[نفت] فرمالدهید(گل افزایه)

انگلیسی به انگلیسی

• colorless toxic gas used as a disinfectant and preservative (chemistry)
formaldehyde is a strong-smelling gas, used especially to preserve specimens in biology.

پیشنهاد کاربران

فرمالدئید ( اسم ) : گازی با بوی نامطبوع که ضدعفونی کننده قوی است. هنگامی که در آب حل می شود تا فرمالین تولید شود، برای نگهداری نمونه های پزشکی نیز استفاده می شود.

بپرس