forte

/ˈfɔːrte//ˈfɔːteɪ/

معنی: هنر، لبه تیز شمشیر، جنبه قوی، موسیقی بلند، بلند
معانی دیگر: (ویژگی یا چیزی که شخص در آن مهارت دارد) نقطه ی قوت، چیرگی، هنرمندی، (محکم ترین و کاری ترین بخش شمشیر میان قبضه و وسط تیغه) لبه ی تیز شمشیر، برانگاه، (دستور نواختن موسیقی) بلندتر بنوازید

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a strong or exceptional point, such as a talent or skill.
مترادف: long suit, m�tier, skill, specialty, strength, talent
مشابه: aptitude, bag, bent, cup of tea, endowment, faculty, genius, gift, knack, meat, metier, proficiency, thing

- His forte as a baker is making delectable chocolate desserts.
[ترجمه گوگل] قدرت او به عنوان یک نانوا درست کردن دسرهای شکلاتی لذیذ است
[ترجمه ترگمان] استعداد او به عنوان یک نانوا در حال ساخت دسرهای شیرین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Witty dialogue is her forte.
[ترجمه گوگل] دیالوگ شوخ، نقطه قوت اوست
[ترجمه ترگمان] Witty گفت که این گفت و گوی Witty مهم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a sword blade's stronger part, from the base to the middle. (Cf. foible.)
صفت ( adjective )
• : تعریف: in music, loud and forceful.

- The forte passages toward the end of the piece are very exciting.
[ترجمه گوگل] مسیرهای فورته در انتهای قطعه بسیار هیجان انگیز است
[ترجمه ترگمان] The به سمت انتهای قطعه بسیار هیجان انگیز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
قید ( adverb )
• : تعریف: loudly (used as a musical direction).

- These notes should be played forte.
[ترجمه گوگل] این نت ها باید فورته نواخته شوند
[ترجمه ترگمان] این یادداشت ها باید در مهارت انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
• : تعریف: a musical passage or note to be played loudly and forcefully.

- The brass section was so loud during the forte that I couldn't hear the clarinets.
[ترجمه گوگل] صدای بخش برنج در طول فورت آنقدر بلند بود که من نمی توانستم کلارینت را بشنوم
[ترجمه ترگمان] قسمت برنجی آن قدر بلند بود که صدای forte شنیده می شد که نمی توانستم صدای clarinets را بشنوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. his forte is in geography
چیرگی او در جغرافیا است.

2. self-restraint has never been his forte
خودداری هرگز صفت برجسته ی او نبوده است.

3. Her forte is playing the piano.
[ترجمه گوگل]قدرت او در حال نواختن پیانو است
[ترجمه ترگمان]استعداد او پیانو زدن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. As a writer, her forte is comedy.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک نویسنده، نقطه قوت او کمدی است
[ترجمه ترگمان]هنر او به عنوان یک نویسنده کمدی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Granada mounted a hostile takeover bid for Forte.
[ترجمه گوگل]گرانادا یک پیشنهاد خصمانه برای تصاحب فورته انجام داد
[ترجمه ترگمان]گرانادا (غرناطه)یک پیشنهاد تصاحب خصمانه برای Forte برپا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Games are his forte; he plays tennis and football excellently.
[ترجمه گوگل]بازی ها نقطه قوت او هستند او به خوبی تنیس و فوتبال بازی می کند
[ترجمه ترگمان]مسابقات هنری او هستند؛ او به طور عالی تنیس و فوتبال بازی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Originality was never his forte.
[ترجمه گوگل]اصالت هرگز نقطه قوت او نبود
[ترجمه ترگمان]originality هیچ وقت در رده کار خودش نبوده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. His forte is after - dinner speeches.
[ترجمه گوگل]نقطه قوت او سخنرانی های بعد از شام است
[ترجمه ترگمان]استعداد او بعد از شام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Geoff Pye is director of human resources, Forte Restaurants.
[ترجمه گوگل]جف پای مدیر منابع انسانی رستوران فورته است
[ترجمه ترگمان]جیوف عکاس، کارگردان منابع انسانی، Forte رستوران ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Her forte is recreating historical scenes, characters and lives.
[ترجمه گوگل]قدرت او بازسازی صحنه ها، شخصیت ها و زندگی های تاریخی است
[ترجمه ترگمان]استعداد او این است که صحنه های تاریخی، شخصیت ها و زندگی ها را بازسازی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. You missed your forte somewhere along the line, Meg.
[ترجمه گوگل]مگ، جایی در طول خط، قدرتت را از دست دادی
[ترجمه ترگمان]تو یه جایی تو خط جا خورده بودی مگ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Mathematics was never my forte.
[ترجمه گوگل]ریاضیات هرگز نقطه قوت من نبود
[ترجمه ترگمان]ریاضیات اصلا تخصص من نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A Forte spokesperson says the launch of the Heritage campaign is timed to coincide with the Easter break.
[ترجمه گوگل]یکی از سخنگویان فورته می گوید که راه اندازی کمپین Heritage همزمان با تعطیلات عید پاک است
[ترجمه ترگمان]یکی از سخنگویان \"Forte\" می گوید که راه اندازی برنامه میراث جهانی همزمان با تعطیلات عید پاک برنامه ریزی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Fine lines and shading are not our cultural forte.
[ترجمه گوگل]خطوط ظریف و سایه‌زنی نقطه قوت فرهنگی ما نیست
[ترجمه ترگمان]خطوط و سایه زیبایی استعداد فرهنگی ما نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

هنر (اسم)
accomplishment, art, craft, forte, artifice, mystery, master stroke

لبه تیز شمشیر (اسم)
forte

جنبه قوی (اسم)
forte

موسیقی بلند (اسم)
forte

بلند (صفت)
forte, loud, high, long, supernal, tall, highfalutin, upland, eminent, lofty, vociferous, grandiose, sonorous, high-ranking, skyscraping

انگلیسی به انگلیسی

• individual's strong point, talent; strongest part of a blade (located between the middle and the hilt); strong and forceful passage (music)
loud, forceful, powerful (music)
loudly, powerfully, forcefully (music)
you can say that an activity is your forte if you are very good at it.

پیشنهاد کاربران

a strong ability, something that a person can do well
یک توانایی قوی، چیزی که یک فرد می تواند به خوبی انجام دهد، ویژگی خاص
Cooking was not exactly her forte.
Singing is definitely her forte.
Synonym;
strong point/ UK
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/forte
اسم
🔴 Forte refers to something that a person does well, or in other words, a person’s strong point.
◀️ It was no surprise that she got accepted to the performing arts school; dancing was always her forte.
...
[مشاهده متن کامل]

اسم قابل شمارش
🔴 something that a person does well
◀️ Drawing was always your forte. [=strength]
قید
🔴music : in a loud manner
◀️violins playing a passage forte
— abbr. f
forte adjective
◀️ a forte passage

✔️ ( ویژگی یا چیزی که شخص در آن مهارت دارد ) نقطه ی قوت، چیرگی، هنرمندی، جنبه قوی
:SYN
speciality - specialty - strong point
⭐Not my forte
:Meaning
To not be one's area of expertise
...
[مشاهده متن کامل]

. e. g
👈🏿Editing is just not my forte. I mean, who really cares where a comma goes?
👈🏿?Are you good at memorizing phone numbers
Memorizing ⭐is not my forte at all!⭐ Memorizing phone numbers is impossible for me to do so. I can’t even remember my phone number, so whenever someone asks my phone number, I still need to open my phone and check my personal contact number – I can’t give it to them at once!
معادل فارسی:
*در تخصص من نیست*
⭐⭐⭐
Fort : قلعه - دژ ( کوچک )
Fortress : قلعه - دژ ( بزرگ )
Forte : ویژگی یا چیزی که شخص در آن مهارت دارد، نقطه ی قوت، چیرگی، هنرمندی، تخصص

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : forte
✅️ صفت ( adjective ) : forte
✅️ قید ( adverb ) : forte
ویژگی بارز
Foible متضاد Forte
نقطه قوت
چیرگی
Cooking was not youforte
آشپزی کار ( هنر ) نیست

بپرس