free agent

/ˈfriːˈeɪdʒənt//friːˈeɪdʒənt/

(ورزش حرفه ای امریکا) ورزشکاری که (قراردادش سرآمده و) می تواند با تیم های دیگری برای پول بیشتر قرارداد ببندد، بازیکن آزاد، فاعل مختار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a professional athlete, such as a baseball player, who is free to contract to play for any team.

جمله های نمونه

1. You don't have to make excuses-you're a free agent.
[ترجمه گوگل]شما مجبور نیستید بهانه بیاورید - شما یک بازیکن آزاد هستید
[ترجمه ترگمان]مجبور نیستی بهونه بیاری - تو یه مامور آزاد هستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I wish I were a free agent, but my contract binds me for three more years.
[ترجمه گوگل]ای کاش بازیکن آزاد بودم، اما قراردادم سه سال دیگر مرا مقید می کند
[ترجمه ترگمان]ای کاش یه مامور آزاد بودم، ولی قراردادم سه سال دیگه منو به هم پیوند می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She was a free agent, answerable to no one for her behaviour.
[ترجمه گوگل]او یک بازیکن آزاد بود که به هیچکس به خاطر رفتارش پاسخگو نبود
[ترجمه ترگمان]او یک مامور آزاد بود و به هیچ کس برای رفتار او پاسخ نمی داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Top free agent tackles have been commanding $ 3 million a year.
[ترجمه گوگل]برترین تکل های بازیکن آزاد سالیانه 3 میلیون دلار دریافت کرده اند
[ترجمه ترگمان]ابزارهای عامل آزاد به میزان ۳ میلیون دلار در سال مسلط بوده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. By this test X is a free agent.
[ترجمه گوگل]با این تست X یک بازیکن آزاد است
[ترجمه ترگمان]در این آزمون، X یک عامل آزاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. If I were a free agent, those are the places I would go, a place best suited for my needs.
[ترجمه گوگل]اگر یک بازیکن آزاد بودم، این مکان‌هایی است که می‌رفتم، جایی که برای نیازهای من مناسب‌تر است
[ترجمه ترگمان]اگر من یک مامور آزاد بودم، این جاهایی است که باید بروم، جایی که برای احتیاجات من مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Shortstop Jose Vizcaino is a free agent, and if his price is too high Rich Aurilia is waiting in the wings.
[ترجمه گوگل]خوزه ویزکاینو یک بازیکن آزاد است و اگر قیمت او خیلی بالا باشد، ریچ اوریلیا منتظر است
[ترجمه ترگمان](shortstop Jose Vizcaino)یک عامل آزاد است، و اگر قیمت او بیش از حد غنی باشد، Aurilia در بال منتظر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In that case X is not a free agent, but it is not yet clear whether Y is one.
[ترجمه گوگل]در آن صورت X یک عامل آزاد نیست، اما هنوز مشخص نیست که آیا Y یکی است یا خیر
[ترجمه ترگمان]در این مورد X یک عامل آزاد نیست، اما هنوز مشخص نیست که آیا Y یکی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The worker is defined as a free agent since she or he has the freedom to choose his or her employer.
[ترجمه گوگل]کارگر به عنوان یک نماینده آزاد تعریف می شود زیرا او در انتخاب کارفرمای خود آزادی دارد
[ترجمه ترگمان]کارگر از زمانی که او اختیار انتخاب کارفرمای خود را دارد، به عنوان یک عامل آزاد تعریف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. It is a free agent once released into a burrow and is free to go wherever it feels inclined.
[ترجمه گوگل]این یک عامل آزاد است که پس از رها شدن در یک لانه آزاد است و آزاد است تا هر کجا که تمایل دارد برود
[ترجمه ترگمان]این یک عامل آزاد است که زمانی در یک پناه گاه رها می شود و برای رفتن به هر جایی که تمایل دارد آزاد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He is still considering whether to sign free agent slugger Darryl Strawberry.
[ترجمه گوگل]او هنوز در حال بررسی این است که آیا بازیکن آزاد، داریل استرابری را امضا کند یا خیر
[ترجمه ترگمان]وی هنوز در نظر دارد که آیا نمایندگی آزاد \"ستراوبری هیل\" را امضا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Thomas could terminate the contract and become a free agent.
[ترجمه گوگل]توماس می تواند قرارداد را فسخ کند و بازیکن آزاد شود
[ترجمه ترگمان]توماس می توانست قرارداد را خاتمه دهد و تبدیل به یک نماینده آزاد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Charnley is now a free agent.
[ترجمه گوگل]چارنلی اکنون یک بازیکن آزاد است
[ترجمه ترگمان]Charnley الان یک مامور آزاده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. No longer was he to be a free agent in the matter of policy.
[ترجمه گوگل]او دیگر قرار نبود یک عامل آزاد در امر سیاست باشد
[ترجمه ترگمان]دیگر لازم نبود که در این باره یک نماینده آزاد باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• you say that someone is a free agent when they can do whatever they want because they are not responsible to anyone.

پیشنهاد کاربران

نماینده تام الاختیار، نمایندهٔ مختار ( علوم سیاسی )
free agent ( ورزش )
واژه مصوب: بازیکن آزاد
تعریف: بازیکنی که با هیچ تیم یا باشگاه حرفه ای قرارداد ندارد

بپرس