full length

/ˈfʊlˈleŋkθ//fʊlleŋθ/

معنی: تمام قد، نماینده تمام قد انسان
معانی دیگر: (آینه یا تصویر انسان) تمام قد، قدی، (کتاب یا متن) خلاصه نشده، کامل، به اندازه ی متعارف، نماینده تمام قد انسان تمام قد

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
(1) تعریف: of the standard or normal length.

- She is making her first full-length film.
[ترجمه گوگل] او اولین فیلم بلند خود را می سازد
[ترجمه ترگمان] او اولین فیلم بلند خود را ساخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: in its entire length; whole.

- The magazine is publishing the full-length interview.
[ترجمه گوگل] مجله در حال انتشار مصاحبه کامل است
[ترجمه ترگمان] این مجله مصاحبه با طول کامل را منتشر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: showing or extending the entire length of the body.

- full-length mirror
[ترجمه گوگل] آینه تمام قد
[ترجمه ترگمان] یه آینه کامل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- full-length gown
[ترجمه گوگل] لباس مجلسی تمام قد
[ترجمه ترگمان] با لباس کامل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a full-length novel
رمان کامل (بدون بریدگی)

2. a full-length picture
عکس تمام قد

3. He went into the subject at full length.
[ترجمه گوگل]او به طور کامل وارد موضوع شد
[ترجمه ترگمان]با نهایت دقت به این موضوع پی برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The dog uncoiled to its full length.
[ترجمه گوگل]سگ تمام طولش را باز کرد
[ترجمه ترگمان]سگ ازسر تا پا بلند می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The wall ran the full length of the garden.
[ترجمه گوگل]دیوار تمام طول باغ را می گذراند
[ترجمه ترگمان]دیوار انتهای باغ را پر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He was lying full length on the grass.
[ترجمه گوگل]تمام قد روی چمن دراز کشیده بود
[ترجمه ترگمان]روی علف ها دراز کشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Hastily Mike pulled at Adam, until he lay full length on the rug.
[ترجمه گوگل]مایک با عجله آدام را کشید تا اینکه تمام طول روی فرش دراز کشید
[ترجمه ترگمان]با شتاب به طرف آدم رفت تا اینکه روی قالیچه دراز کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He can still lie full length in it.
[ترجمه گوگل]او هنوز می تواند تمام طول در آن دراز بکشد
[ترجمه ترگمان]او هنوز می تواند در آن دراز بکشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Harvey was lounging full length across the sheepskin seats that followed the wall around the corner.
[ترجمه گوگل]هاروی تمام طول صندلی‌های پوست گوسفند را که دیوار را در گوشه‌ای دنبال می‌کردند، دراز کشیده بود
[ترجمه ترگمان]هار وی از روی صندلی ها که در گوشه و کنار دیوار قرار داشت لم داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The full length of unsupported trailing edge on the comparatively deep cone will vibrate at considerable amplitude.
[ترجمه گوگل]طول کامل لبه پشتی بدون پشتوانه روی مخروط نسبتاً عمیق با دامنه قابل توجهی ارتعاش خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]طول کامل لبه کشیده پشتیبانی نشده در مخروط نسبتا عمیق با دامنه قابل توجهی نوسان خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Then he simply extends the arrow to full length once more while appearing to cough the whole thing up again.
[ترجمه گوگل]سپس او به سادگی فلش را یک بار دیگر به طول کامل دراز می کند در حالی که به نظر می رسد دوباره کل شی را سرفه می کند
[ترجمه ترگمان]بعد فقط یک بار دیگر تیر را دراز می کند تا بار دیگر همه چیز را به سرفه بیندازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A full length Xenopus nucleolin cDNA was constructed from overlapping sequences recovered from an ovary cDNA library.
[ترجمه گوگل]یک cDNA نوکلئولین Xenopus با طول کامل از توالی های همپوشانی که از یک کتابخانه cDNA تخمدان بازیابی شده بود ساخته شد
[ترجمه ترگمان]طول کامل Xenopus cDNA با توالی های هم پوشانی شده از یک کتابخانه تخمدان cDNA ساخته شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Bessie Hall fell full length between two great ice boulders.
[ترجمه گوگل]بسی هال تمام طول بین دو تخته سنگ یخی بزرگ افتاد
[ترجمه ترگمان]تالار بزرگ بسی بین دو تخته سنگ بزرگ قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Anthea turned out the light and stretched full length on the bed.
[ترجمه گوگل]آنتها چراغ را خاموش کرد و تمام طولش را روی تخت دراز کرد
[ترجمه ترگمان]Anthea چراغ را خاموش کرد و روی تخت خواب دراز کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تمام قد (اسم)
full length

نماینده تمام قد انسان (اسم)
full length

انگلیسی به انگلیسی

• something that is full-length is the normal length, rather than being shorter than normal.
someone who is lying full-length is lying down flat and stretched out.

پیشنهاد کاربران

بلند
Full - length film = فیلم بلند
قدی، مثل آینه قدی
تمام و کمال

بپرس