fully fledged

جمله های نمونه

1. Even fully fledged homosexuals often return to the pursuit of women.
[ترجمه گوگل]حتی همجنس گرایان کاملاً متعارف اغلب به دنبال زنان برمی گردند
[ترجمه ترگمان]حتی همجنس گرایان بالغ هم اغلب به دنبال زنان می گردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Several goldsmiths developed into fully fledged banks and issued banknotes.
[ترجمه گوگل]چندین زرگر به بانک های تمام عیار تبدیل شدند و اسکناس منتشر کردند
[ترجمه ترگمان]زرگران چندی به بانک های کامل مبدل شده و اسکناس های منتشر شده را منتشر کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He wasn't hurt, but I was a fully fledged professor before I could afford another.
[ترجمه گوگل]او صدمه ای ندید، اما من قبل از اینکه بتوانم دیگری را بپردازم، یک استاد تمام عیار بودم
[ترجمه ترگمان]او صدمه ندیده بود، اما من قبل از این که بتوانم از عهده یکی دیگر برآیم، یک استاد تمام عیار بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We are now fully fledged instructors.
[ترجمه گوگل]ما در حال حاضر مربیان تمام عیار هستیم
[ترجمه ترگمان]ما اکنون به عنوان مربیان کاملا تکامل یافته ایم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He's a fully fledged pilot now.
[ترجمه گوگل]او اکنون یک خلبان تمام عیار است
[ترجمه ترگمان]حالا او یک خلبان تمام عیار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. There are fully fledged worlds such as Titan, as complex as any planet.
[ترجمه گوگل]جهان های کاملاً پیشرفته ای مانند تیتان وجود دارند که مانند هر سیاره دیگری پیچیده است
[ترجمه ترگمان]دنیاهای کاملا تکامل یافته نظیر تیتان، به عنوان یک مجموعه در هر سیاره ای دیگر وجود دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The beginning of science as a fully fledged enterprise took place in relation to two important definitions of the Magisterium of the Church.
[ترجمه گوگل]آغاز علم به عنوان یک شرکت تمام عیار در رابطه با دو تعریف مهم از Magisterium of Church صورت گرفت
[ترجمه ترگمان]آغاز علم به عنوان یک شرکت کاملا بالغ در ارتباط با دو تعریف مهم از Magisterium کلیسا رخ داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A fully fledged defence agreement with America to contain China does not seem on the cards for now.
[ترجمه گوگل]به نظر نمی رسد در حال حاضر توافق دفاعی کامل با آمریکا برای مهار چین در کار باشد
[ترجمه ترگمان]یک توافقنامه دفاع تمام عیار با آمریکا برای مهار چین در حال حاضر به نظر نمی رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. There are fully fledged worlds such as Titan, as complex as any planet. There are possible havens for life, such as the ice-crusted water world Europa.
[ترجمه گوگل]جهان های کاملاً پیشرفته ای مانند تیتان وجود دارند که مانند هر سیاره دیگری پیچیده است پناهگاه های احتمالی برای زندگی وجود دارد، مانند دنیای آب های یخی، اروپا
[ترجمه ترگمان]دنیاهای کاملا تکامل یافته نظیر تیتان، به عنوان یک مجموعه در هر سیاره ای دیگر وجود دارند havens احتمالی برای زندگی وجود دارد، مانند سطح آب یخ پوشیده از یخ اروپا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A fully fledged currency requires both a central bank and a Treasury.
[ترجمه گوگل]یک ارز تمام عیار به بانک مرکزی و خزانه داری نیاز دارد
[ترجمه ترگمان]واحد پول به طور کامل به یک بانک مرکزی و یک خزانه داری نیاز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. the emergence of a fully fledged market economy.
[ترجمه گوگل]ظهور یک اقتصاد بازار تمام عیار
[ترجمه ترگمان]ظهور یک اقتصاد بازاری به طور کامل
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The longer-term tendency may be for the joint boards to develop into fully fledged special purpose authorities.
[ترجمه گوگل]تمایل درازمدت ممکن است این باشد که هیئت‌های مشترک تبدیل به مقامات کاملاً با اهداف ویژه شوند
[ترجمه ترگمان]گرایش بلندمدت ممکن است برای هیات های مشترک باشد تا به مقامات هدف کاملا ویژه توسعه یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I was quite happy to reap the benefits of being a fully fledged malai killer.
[ترجمه گوگل]من کاملاً خوشحال بودم که از مزایای یک قاتل مالای تمام عیار بودم
[ترجمه ترگمان]من کاملا خوشحال بودم که از مزایای یک قاتل کامل malai بهره مند شوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. As the chicks hatched, they were moved into an out-building and then, when fully fledged, up to the pool.
[ترجمه گوگل]هنگامی که جوجه ها از تخم بیرون می آیند، آنها را به یک ساختمان بیرونی منتقل می کنند و سپس، زمانی که به طور کامل رشد می کنند، به سمت استخر می روند
[ترجمه ترگمان]وقتی جوجه ها از تخم بیرون آمدند، به یک ساختمان خارج از ساختمان منتقل شدند و بعد وقتی به طور کامل به استخر رسیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• fully-fledged means having completely developed into the type of thing or person mentioned.

پیشنهاد کاربران

By 19, I was a fully - fledged movie actor.
در 19 سالگی، من یک بازیگر تمار عیار سینما بودم، اما هنوز در جستجوی معنی بودم .
( US full - fledged )
Completely developed or trained
صفت/ کاملا توسعه یافته یا آموزش دیده.
What started as a small business is now a fully fledged company.
After years of study, Tim is now a fully fledged architect.
...
[مشاهده متن کامل]

It's becoming increasingly possible to run a fully fledged business from home.
a fully - fledged democracy/economy/member
Speculation grows that the company is planning a fully fledged bid after amassing a 15% stake in its rival.
It is to become a full - fledged member of the lending organization.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/fully-fledged#cald4-1
متکامل، تکامل یافته، تمام وکمال، بالغ، پخته، رسیده، کارکشته، جاافتاده، خبره، کارآزموده، حرفه ای، ماهر، متخصص، باتجربه، ورزیده، کارآزموده، کاردیده، کهنه کار، مجرب، سردوگرم چشیده، متبحر، کاملا پرورده، کاملا پرورش یافته، ( کاملا ) بالیده
تمام عیار، کامل

بپرس