gambol

/ˈɡæmbl̩//ˈɡæmbl̩/

معنی: طفره، جست، جست و خیز، ورجه ورجه، پرش کردن، جست و خیز کردن
معانی دیگر: الیز، جفت و لگد، پایکوبی، ورجه ورجه در رقص

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: gambols, gamboling, gamboled
• : تعریف: to run, leap, or skip about; frisk; frolic.
مترادف: caper, frisk, frolic, romp
مشابه: antic, cavort, lark, play, rollick, skip

- The children gamboled on the lawn.
[ترجمه گوگل] بچه ها روی چمن ها قمار کردند
[ترجمه ترگمان] بچه ها روی چمن می دویدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
اسم ( noun )
• : تعریف: an act or period of playful running or skipping; frolic.
مترادف: caper, romp
مشابه: frolic, lark, play

جمله های نمونه

1. Lambs were gambolling in the spring sunshine.
[ترجمه گوگل]بره ها در آفتاب بهاری قمار می کردند
[ترجمه ترگمان]لمب ها در زیر نور بهار جست وخیز می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. And gambol with the natives: penguins and southern seals, charming and unafraid of mankind in this frozen and beautiful world.
[ترجمه گوگل]و قمار با بومیان: پنگوئن ها و فوک های جنوبی، جذاب و بی هراس از بشر در این دنیای یخ زده و زیبا
[ترجمه ترگمان]و gambol با بومیان: penguins و فک های جنوبی، فریبنده و unafraid از بشر در این جهان منجمد و زیبا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Refuse to accept the fact that the gambolling lamb in the field is their future Sunday lunch.
[ترجمه گوگل]از پذیرش این واقعیت که بره قمار در مزرعه، ناهار یکشنبه آینده آنهاست، خودداری کنید
[ترجمه ترگمان]امتناع از قبول این واقعیت که بره gambolling در میدان ناهار روز یکشنبه آینده آن ها است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Hector, who had been gambolling about the porch, slunk in behind her, depressed by the angry voices.
[ترجمه گوگل]هکتور که در ایوان قمار می‌کرد، از صدای خشمگین افسرده پشت سرش غرق شد
[ترجمه ترگمان]هکتور که در ایوان جست وخیز می کرد و از پشت سرش با صدای خشمگین از پشت سرش به داخل سرک می کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Lambs gamboled in the meadow.
[ترجمه گوگل]بره هایی که در چمنزار قمار کردند
[ترجمه ترگمان]لمب ها در چمن زار پرسه می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Now, at seventeen, I could gambol in the forbidden delights of Elysium with no one tugging at my hand.
[ترجمه گوگل]حالا، در هفده سالگی، می‌توانستم در لذت‌های ممنوع الیزیم بازی کنم، بدون اینکه کسی دستم را بگیرد
[ترجمه ترگمان]حالا، در هفده سالگی، من می توانستم با لذتی که در دست داشتم جست وخیز کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Ron Gambol has become a household name.
[ترجمه گوگل]رون گمبول به یک نام آشنا تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]رون Gambol نام یک خانواده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You totally feel for your success that gambol justifiedly!
[ترجمه گوگل]شما کاملاً برای موفقیت خود در آن قمار به طور موجه احساس می کنید!
[ترجمه ترگمان]* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The ones in love gambol when they walk, sing when they work, laugh when they have dinner and talk in their sleep.
[ترجمه گوگل]آنهایی که عاشق قمار می شوند وقتی راه می روند، وقتی کار می کنند آواز می خوانند، وقتی شام می خورند می خندند و در خواب حرف می زنند
[ترجمه ترگمان]آن هایی که عاشق gambol هستند وقتی راه می روند، وقتی کار می کنند آواز می خوانند، می خندند، وقتی که شام می خورند و در خواب حرف می زنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. I 'm very excited to hear Dr. Gambol 's talk.
[ترجمه گوگل]من از شنیدن صحبت های دکتر گامبول بسیار هیجان زده هستم
[ترجمه ترگمان]خیلی هیجان زده هستم که حرف های دکتر Gambol را می شنوم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. They sped along on nimble feet; the musicians played; their cloaks swirled, they laughed and gambolled in their finery.
[ترجمه گوگل]آنها با پاهای زیرک به سرعت حرکت کردند نوازندگان نواختند؛ شنل هایشان می چرخید، می خندیدند و در تزئیناتشان قمار می کردند
[ترجمه ترگمان]با سرعت به سرعت به سرعت پیش می رفتند؛ نوازندگان بازی می کردند؛ cloaks تاب می خوردند، می خندیدند و از زرق و برق جست وخیز می کردند و به جست وخیز می پرداختند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A silvery thread of water cut through the forest lawn, a gambolling secret between high narrow banks.
[ترجمه گوگل]رشته‌ای نقره‌ای آب از چمن‌زار جنگل می‌گذرد، راز قماربازی بین کرانه‌های باریک بلند
[ترجمه ترگمان]یک رشته آبی نقره فام از میان چمن جنگلی رد می شد و در میان بانک های تنگ و باریک چیزی جست وخیز می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. It's a real treat to have the opportunity to meet Dr. Gambol.
[ترجمه گوگل]داشتن فرصتی برای ملاقات با دکتر گامبول واقعا لذت بخش است
[ترجمه ترگمان]این یه درمان واقعیه که فرصت ملاقات با دکتر \"Gambol\" رو داشته باشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. He didn't play sports or a musical instrument, gamble at whist or gambol on a horse.
[ترجمه گوگل]او ورزش یا آلات موسیقی، قمار و یا قمار بر روی اسب را بازی نمی کرد
[ترجمه ترگمان]او ورزش یا موسیقی musical، قمار بازی ویست یا پرش روی اسب را بازی نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

طفره (اسم)
hop, evasion, equivocation, jink, avoidance, elusion, subterfuge, runaround, jump, leap, gambol, gambado, put-off

جست (اسم)
skip, leap, bounce, gambol

جست و خیز (اسم)
bound, frolic, caper, gambol, saltation, frisk, spring, curvet, tittup, exultance

ورجه ورجه (اسم)
gambol

پرش کردن (فعل)
skip, gambol

جست و خیز کردن (فعل)
lope, skip, gambol, cavort, jig, tumble, rollick

انگلیسی به انگلیسی

• frolic, skipping, frisking, capering
frolic, skip, frisk, caper
if animals or people gambol, they run or jump about in a playful way.

پیشنهاد کاربران

بپرس