gimcrack

/ˈɡɪmkræk//ˈɡɪmkræk/

معنی: بازیچه، نخود هراش، تصور واهی، چیز قشنگ و کم بها، نخود هراش، قشنگ و بی مصرف، ارزان، چیز کم بها
معانی دیگر: چیز خوش ظاهر ولی کم ارزش، خرده ریز، بنجل، فکسنی، زپرتی، عروسک

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a gaudy object of no value.
مشابه: novelty, trinket
صفت ( adjective )
• : تعریف: worthless and gaudy.
مشابه: gaudy, tawdry

جمله های نمونه

1. The place had a certain gimcrack theatrical glamour.
[ترجمه گوگل]این مکان زرق و برق تئاتری خاصی داشت
[ترجمه ترگمان]این محل یک زرق و برق مخصوص تئاتر داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The gimcrack, slipshod, ecologically disastrous building developments in Northern Cyprus may last just 10 years, all things being well.
[ترجمه گوگل]پیشرفت‌های ساختمان‌های حیله‌گر، لغزنده و فاجعه‌بار زیست‌محیطی در قبرس شمالی ممکن است فقط 10 سال طول بکشد، همه چیز خوب است
[ترجمه ترگمان]\"gimcrack\"، \"slipshod\"، تحولات ساختمان اکولوژیکی اکولوژیکی در قبرس شمالی ممکن است تنها ۱۰ سال طول بکشد، همه چیز خوب پیش می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. And all of a sudden, that gimcrack knocks my window and decidedly came to pick me up without even telling me.
[ترجمه گوگل]و ناگهان، آن ترفند پنجره ام را می زند و بدون اینکه به من بگوید، بدون اینکه به من بگوید، بدون اینکه به من بگوید، با قاطعیت آمد مرا بردارد
[ترجمه ترگمان]ناگهان این چرت و پرت ها از پنجره پرت شد و بی آنکه به من چیزی بگوید، مرا بلند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And the Wang derives almost half its annual revenue from Ballet rent, concessions and gimcrack sales.
[ترجمه گوگل]وانگ تقریباً نیمی از درآمد سالانه خود را از اجاره باله، امتیازات و فروش حقه‌بازی به دست می‌آورد
[ترجمه ترگمان]و وانگ تقریبا نیمی از درآمد سالیانه خود را از اجاره باله، امتیازات و فروش gimcrack گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. That's a 33% increase in the cost of producing one gimcrack in Greece after you've deducted all the benefits of any increase in the productivity of Greek workers.
[ترجمه گوگل]این افزایش 33 درصدی در هزینه تولید یک گیم کرک در یونان پس از کسر تمام مزایای افزایش بهره وری کارگران یونانی است
[ترجمه ترگمان]این یک افزایش ۳۳ درصدی هزینه تولید یک gimcrack در یونان بعد از آن است که شما تمام مزایای افزایش بهره وری کارگران یونانی را کسر کرده اید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The silver yo-yo that Jerry kept on his office desk was a gimcrack he had won as a carnival prize many years ago.
[ترجمه گوگل]یویو نقره‌ای که جری روی میز دفترش نگه می‌داشت، یک حیله بود که او سال‌ها پیش به عنوان جایزه کارناوال برنده شده بود
[ترجمه ترگمان]yo که جری آن را در دفتر کار خود نگه داشته بود، چنان بود که سال ها پیش جایزه carnival را برده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بازیچه (اسم)
toy, fun, gimcrack, plaything, gewgaw

نخود هراش (اسم)
gimcrack

تصور واهی (اسم)
gimcrack, whirligig

چیز قشنگ و کم بها (اسم)
knick-knack, gimcrack

نخود هراش (صفت)
gimcrack

قشنگ و بی مصرف (صفت)
gimcrack

ارزان (صفت)
brummagem, cheap, inexpensive, gimcrack, jitney, cut-rate, hand-me-down

چیز کم بها (صفت)
gimcrack

انگلیسی به انگلیسی

• worthless object
worthless, without value
gimcrack things look attractive but are badly made and so are of little use or value.

پیشنهاد کاربران

بپرس