glitch

/ˈɡlɪtʃ//ˈɡlɪtʃ/

اشتباه، سهو، تصادف بد، (کامپیوتر و غیره) عیب فنی، جریان قوی و غیر عادی برق، گلیچ، گلیچ a glitch in the spacecraft's engine اشکال فنی در موتور فضاپیما

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: (informal) a minor problem, mishap, malfunction, or defect, as in a machine or plan.
مشابه: kink, wrinkle

(2) تعریف: an irregular, unusual, or unexpected phenomenon.

جمله های نمونه

1. a glitch in the spacecraft's engine
اشکال فنی در موتور فضاپیما

2. This minor glitch has turned into a humungous problem for the airline.
[ترجمه گوگل]این نقص جزئی به یک مشکل بزرگ برای شرکت هواپیمایی تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]این مشکل کوچک به یک مشکل بزرگ برای شرکت هواپیمایی تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The computer failure was due to a glitch caused by lightning.
[ترجمه گوگل]خرابی کامپیوتر به دلیل نقص ناشی از رعد و برق بود
[ترجمه ترگمان]شکست کامپیوتر به علت یک اشکال ناشی از صاعقه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It was about the only glitch Cronkite suffered in his long and extraordinarily successful news anchoring career.
[ترجمه گوگل]این در مورد تنها نقصی بود که کرانکایت در حرفه طولانی و فوق العاده موفق خود در گویندگی اخبار متحمل شد
[ترجمه ترگمان]این تنها اشکال glitch بود که Cronkite در حرفه طولانی و فوق العاده محکم او رنج می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. When told of the results, Kline identified the glitch.
[ترجمه گوگل]وقتی در مورد نتایج صحبت شد، کلاین این مشکل را شناسایی کرد
[ترجمه ترگمان]هنگامی که به نتایج گفته شد، کلاین این مشکل را شناسایی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Each must get on the air without a glitch if possible.
[ترجمه گوگل]هر کدام باید در صورت امکان بدون نقص روی آنتن بروند
[ترجمه ترگمان]هر کدام باید بدون اشکال فنی به هوا بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The chaotic potential of the Year 2000 computer glitch was licked.
[ترجمه گوگل]پتانسیل آشفته نقص کامپیوتر سال 2000 لیسیده شد
[ترجمه ترگمان]این مشکل هرج و مرج سال ۲۰۰۰ کامپیوتری را شکست داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A glitch in the customer-service software left customers unable to get through to help lines.
[ترجمه گوگل]یک نقص در نرم افزار خدمات مشتری باعث شد مشتریان نتوانند از خطوط کمک عبور کنند
[ترجمه ترگمان]یک اشکال در نرم افزار خدمات مشتری مشتریان را ترک کرده تا نتوانند به خطوط کمک کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A glitch in the system shut down telephone service to nearly 6 million customers.
[ترجمه گوگل]یک نقص در سیستم خدمات تلفن را برای نزدیک به 6 میلیون مشتری قطع کرد
[ترجمه ترگمان]یک اشکال در این سیستم خدمات تلفن را به نزدیک به ۶ میلیون مشتری قطع کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. For state and local governments, circumventing the glitch could cost more than $ 100 million, according to official estimates.
[ترجمه گوگل]طبق برآوردهای رسمی، برای دولت‌های ایالتی و محلی، دور زدن این نقص ممکن است بیش از 100 میلیون دلار هزینه داشته باشد
[ترجمه ترگمان]براساس برآورده ای رسمی، برای دولت و دولت های محلی، دور زدن این مشکل می تواند هزینه ای بیش از ۱۰۰ میلیون دلار داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Some suspect a glitch in the auto-immune system.
[ترجمه گوگل]برخی مشکوک به نقص در سیستم ایمنی خود هستند
[ترجمه ترگمان]برخی مظنون هستند که این مشکل در سیستم ایمنی اتومبیل وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. There was a glitch in the process with the leadership.
[ترجمه گوگل]در روند رهبری مشکلی وجود داشت
[ترجمه ترگمان]در این روند با رهبری، این مشکل وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Here we describe the largest glitch so far recorded in the Crab pulsar.
[ترجمه گوگل]در اینجا بزرگترین نقص ثبت شده در تپ اختر خرچنگ را شرح می دهیم
[ترجمه ترگمان]در اینجا ما بزرگ ترین glitch را توصیف می کنیم که تا کنون در رستوران \"کرب هاوس\" ثبت شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The drawing suggests a temporary problem or glitch which has threatened the mission.
[ترجمه گوگل]نقشه نشان دهنده یک مشکل یا نقص موقت است که ماموریت را تهدید کرده است
[ترجمه ترگمان]این طرح یک مشکل یا اشکال موقت را پیشنهاد می کند که این ماموریت را تهدید کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. This glitch would prove but the tip of the iceberg.
[ترجمه گوگل]این اشکال فقط نوک کوه یخ است
[ترجمه ترگمان]این اشکال فنی فقط نوک کوه یخ را ثابت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[کامپیوتر] اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات می شود ؛ خرابی تصادفی و یا موقتی در سخت افزار ؛ گیر در برنامه
[برق و الکترونیک] خش 1. جهش تیز و نامطلوب ولتاژ که به شکل گذرا روی سیگنال تحت پردازش ظاهر می شود . در یک مبدل رقمی - به - قیاسی، خش مس تواند در موقع انتقال رقم اساسی نظیر رفتن از 0111111111 به 1,000,000,000 روی می دهد زیرا در این حالت وضعیت موقتی وجود دارد که در آن تمام بیت ها صفر هستند . 2. نقص فنی جزئی که در تجهیزات الکترونیکی ایجاد می شود .

انگلیسی به انگلیسی

• defect, malfunction
a glitch is a small problem that stops something from working properly or being successful; used in informal american english.
a glitch is also a false electronic signal caused by a sudden increase in electrical power; used in informal american english.

پیشنهاد کاربران

پرش، تیک عصبی
ایراد
اشکال/نقص فنی کوچک/ مختصر
A glitch is a problem or malfunction, usually a temporary one, in a system or machine.
اشکال، مشکل, نقص ( کوچک )
در بازی ها به عنوان ویروس که ازش می شه برای تقلب استفاده کرد معنی می کنن

بپرس