gnosis

/nəʊˈsɪs//nəʊˈsɪs/

معنی: دانش رازهای روحانی
معانی دیگر: دانش اسرار روحانی (که معتقد بودند فقط معدودی عرفا به آن واقف هستند)، عرفان، دانش رازهای روحانی
gnosis_
پسوند: دانش، شناخت

بررسی کلمه

جمله های نمونه

1. neither you nor i have attained gnosis
اسرار ازل را نه تو دانی و نه من

2. Wotan brought wisdom and Gnosis from the underworld and is, like Pluto, the lord of the dead.
[ترجمه گوگل]ووتان حکمت و عرفان را از عالم اموات به ارمغان آورد و مانند پلوتون، ارباب مردگان است
[ترجمه ترگمان]Wotan دانایی و gnosis را از دنیای زیرزمینی اورده و مثل پلوتون، فرمانروای مردگان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It is this special knowledge, or gnosis, which hopefully can make the inside ethnography so different and illuminating.
[ترجمه گوگل]این دانش خاص یا عرفان است که امیدوارم بتواند قوم نگاری درونی را بسیار متفاوت و روشنگر کند
[ترجمه ترگمان]این دانش خاص یا gnosis است که امیدوارانه می تواند قوم شناختی را به این اندازه متفاوت و روشن کننده کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. And does not all of this disregard gnosis as inner spiritual revelation and union with the divine?
[ترجمه گوگل]و آیا همه اینها عرفان را به عنوان وحی معنوی درونی و اتحاد با الهی نادیده نمی گیرد؟
[ترجمه ترگمان]و آیا همه این بی توجهی به وحی معنوی درونی و اتحاد با الاهی نیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Importing gnosis now works fine in a script.
[ترجمه گوگل]وارد کردن gnosis اکنون در یک اسکریپت به خوبی کار می کند
[ترجمه ترگمان]در حال وارد کردن gnosis در حال حاضر در یک اسکریپت به خوبی کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Gnosis here is described as being "shut off, " when earlier Voegelin admitted that it meant "freedom" and "salvation. "
[ترجمه گوگل]Gnosis در اینجا به عنوان "خاموش" توصیف می شود، زمانی که قبلاً Voegelin اعتراف کرد که به معنای "آزادی" و "رستگاری" است
[ترجمه ترگمان]gnosis در اینجا به عنوان \"خفه شدن\" توصیف می شود، هنگامی که Voegelin اعتراف کرد که به معنای \"آزادی\" و \"رستگاری\" است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Thus, without reference to anything authentically Gnostic, Voegelin claims that Nietzsche represents a "gnosis shut off" from transcendence.
[ترجمه گوگل]بنابراین، بدون ارجاع به چیزی اصیل گنوسی، وگلین ادعا می‌کند که نیچه نشان‌دهنده «عرفان بسته» از تعالی است
[ترجمه ترگمان]بنابراین، بدون اشاره به هیچ چیز \"اصالت\"، \"Voegelin\" ادعا می کند که نیچه یک \"gnosis\" از تعالی را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Dia gnosis was made th rough interrogation, overall physical examination and determination on TCA in the urine and lipid peroxidation index.
[ترجمه گوگل]دیاگنوزیس با بازجویی خشن، معاینه فیزیکی کلی و تعیین TCA در ادرار و شاخص پراکسیداسیون لیپیدی انجام شد
[ترجمه ترگمان]دیا gnosis در بازجویی خشن، معاینه فیزیکی کلی و تعیین میزان TCA در ادرار و شاخص peroxidation چربی انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. "Gnosis means 'knowledge' in Greek, " Meyer explains.
[ترجمه گوگل]مایر توضیح می دهد: «گنوسیس در زبان یونانی به معنای «دانش» است
[ترجمه ترگمان]مایر توضیح می دهد: \" gnosis به معنای دانش در زبان یونانی است \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The node objects in gnosis. xml. objectify trees are, by design, quite dumb.
[ترجمه گوگل]گره در gnosis شیء می کند xml درختان عینی، از نظر طراحی، کاملاً گنگ هستند
[ترجمه ترگمان]گره های نود در gnosis XML درختان objectify، با طراحی، کاملا لال هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Early Gnostics, and Gnostics of all kinds, insist that individuals must seek direct inner spiritual realization (gnosis).
[ترجمه گوگل]عرفان های اولیه، و گنوسی ها از هر نوع، اصرار دارند که افراد باید به دنبال تحقق مستقیم معنوی درونی (گنوسیس) باشند
[ترجمه ترگمان]Gnostics اولیه، و Gnostics از همه انواع، اصرار دارند که افراد باید به دنبال درک مستقیم معنوی باشند (gnosis)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Unpacking Voegelin's characterization of gnosis will show why it is so thoroughly misleading.
[ترجمه گوگل]باز کردن توصیف ووگلین از گنوسیس نشان خواهد داد که چرا آنقدر کاملاً گمراه کننده است
[ترجمه ترگمان]توصیف unpacking Voegelin از gnosis نشان می دهد که چرا این مساله بسیار گمراه کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. But Simon's gnosis remained essentially Jewish and monotheistic, as did that of the Gnostic circles to which later parts of the New Testament allude.
[ترجمه گوگل]اما عرفان سیمون اساساً یهودی و توحیدی باقی ماند، همانطور که در محافل گنوسی که بخش‌های بعدی عهد جدید به آن اشاره می‌کند، باقی ماند
[ترجمه ترگمان]اما gnosis (سیمون)اساسا یهودی و توحیدی، همان طور که از حلقه های Gnostic که بعدها قسمت هایی از عهد جدید به آن اشاره شد، باقی ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In discussing Hegel, Voegelin also brands him a "Gnostic, " and then offers the following: "Gnosis desires dominion over being; in order to seize control of being the Gnostic constructs his system.
[ترجمه گوگل]در بحث درباره هگل، وگلین همچنین او را «گنوستیک» می‌نامد، و سپس موارد زیر را ارائه می‌دهد: «گنوسیس خواهان سلطه بر هستی است؛ برای اینکه کنترل گنوسی بودن را در دست بگیرد، سیستم خود را می‌سازد
[ترجمه ترگمان]در بحث هگل، Voegelin نیز او را \"Gnostic\" توصیف می کند، و سپس موارد زیر را پیشنهاد می کند: \" تمایلات gnosis به بودن تسلط دارند؛ به منظور به دست گرفتن کنترل of بودن سیستم خود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دانش رازهای روحانی (اسم)
gnosis

انگلیسی به انگلیسی

• mystical knowledge and understanding; understanding of spiritual things

پیشنهاد کاربران

گنوسیس، معرفت باطنی، عرفان، شناخت بیواسطه؛ معرفت، شناخت، عِلم
knowledge of spiritual mysteries.
عرفان
[پزشکی] :داشتن اطلاعات

بپرس