go up

/goʊ ʌp//goʊ ʌp/

معنی: صعود کردن، بالا آمدن
معانی دیگر: 1- (از نظر ارزش) ترقی کردن، بالا رفتن 2- (انگلیس) وارد دانشگاه شدن

جمله های نمونه

1. The world is a ladder for some to go up and others to go down.
[ترجمه سارا] جهان نردبانی است که بعضی از آن بالا می روند و برخی پایین می آیند
|
[ترجمه گوگل]دنیا نردبانی است برای برخی برای بالا رفتن و برخی دیگر برای پایین آمدن
[ترجمه ترگمان]جهان نردبانی است برای بالا رفتن و دیگران برای پایین رفتن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The world is a ladder for some to go up and some down.
[ترجمه مسعود] دنیا پلکانی ست که بعضی ها بالا می روند و بعضی ها پایین
|
[ترجمه گوگل]دنیا برای عده ای نردبانی است برای بالا رفتن و برخی پایین
[ترجمه ترگمان]دنیا نردبانی است برای بالا رفتن و پایین رفتن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It's earier to run down the hill than go up.
[ترجمه مهدی شهنازی] پایین آمدن از تپه آسانتر از بالا رفتن از آن است.
|
[ترجمه گوگل]دویدن از تپه زودتر از بالا رفتن است
[ترجمه ترگمان]باید از تپه پایین برویم تا بالا برویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. When will you go up to Cambridge University?
[ترجمه گوگل]چه زمانی به دانشگاه کمبریج می روید؟
[ترجمه ترگمان]کی به دانشگاه کمبریج می روی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The truck driver changed gear to go up the hill.
[ترجمه مهدی شهنازی] راننده کامیون برای بالارفتن از تپه دنده عوض کرد.
|
[ترجمه گوگل]راننده کامیون دنده را عوض کرد تا از تپه بالا برود
[ترجمه ترگمان]راننده کامیون را عوض کرد تا از تپه بالا برود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. An average electric bill might go up $2 or $3 per month.
[ترجمه مهدی شهنازی] متوسط صورتحساب برق ممکن است 2 تا 3 دلار در ماه افزایش یابد.
|
[ترجمه گوگل]میانگین قبض برق ممکن است ۲ یا ۳ دلار در ماه افزایش یابد
[ترجمه ترگمان]یک قبض برق معمولی ممکن است ۲ تا ۳ دلار در ماه افزایش یابد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The newspapers say that the yen will go up soon .
[ترجمه گوگل]روزنامه ها می گویند که ین به زودی افزایش می یابد
[ترجمه ترگمان]روزنامه ها می گویند که ین زودی به آنجا خواهد رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. If you would go up high, then use your own legs! Do not let yourselves carried aloft; do not seat yourselves on other people's backs and heads.
[ترجمه گوگل]اگر می خواهید بالا بروید، از پاهای خود استفاده کنید! اجازه ندهید که خود را بالا ببرند خود را بر سر و پشت دیگران ننشینید
[ترجمه ترگمان]اگر از بالا بروی بالا، پس از پاهات استفاده کن! به خود اجازه ندهید شما را بالا ببرند، خود را به پشت و سر دیگران تکیه نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He will go up to the Arctic Region.
[ترجمه گوگل]او به منطقه قطب شمال خواهد رفت
[ترجمه ترگمان]او به منطقه قطب شمال خواهد رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. If love is a mountain, then if men go up, more women they will see while women will see fewer men.
[ترجمه گوگل]اگر عشق یک کوه است، پس اگر مردان بالا می روند، زنان بیشتری را می بینند در حالی که زنان مردان کمتری را می بینند
[ترجمه ترگمان]اگر عشق یک کوه است، پس اگر مردان بالا بروند، زنان بیشتری خواهند دید در حالی که زنان مردان کمتری را خواهند دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Prices will go up, I suppose.
[ترجمه گوگل]فکر کنم قیمت ها بالا میره
[ترجمه ترگمان]قیمت ها بالا می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. It's a virtual certainty that petrol will go up in price.
[ترجمه گوگل]این یک قطعیت مجازی است که بنزین قیمت خواهد داشت
[ترجمه ترگمان]این یک قطعیت مجازی است که بنزین به قیمت بالا خواهد رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Can you go up the stairs two steps at a time?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید همزمان دو پله از پله ها بالا بروید؟
[ترجمه ترگمان]می توانید هر وقت دو قدم از پله ها بالا بروید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Go up to the fork and turn left.
[ترجمه گوگل]به سمت دوشاخه بالا رفته و به چپ بپیچید
[ترجمه ترگمان] برو به سمت چنگال و بپیچ به چپ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

صعود کردن (فعل)
rise, ascend, mount, climb, go up, ramp, soar

بالا آمدن (فعل)
rise, uprise, surface, go up, upheave

انگلیسی به انگلیسی

• ascend

پیشنهاد کاربران

از حد خود گذشتن
✔️ ( از نظر ارزش و قیمت ) ترقی کردن - بالا رفتن
e. g.
I wasted two hours getting here.
One hundred twenty - three acres of land, he must make a fortune. And real estate goes up everyday!
...
[مشاهده متن کامل]

Are the chickens here?
Yes, that's only of the buildings.
It's enormous.
There is one this side, and another there.
این بد مصب هم که نه سر داره، نه ته!
حالا دو ساعت باس گز کنیم تا برسیم اونجا ( دَم استخر ) .
پنجاه هکتار زمین انداخته هم باهاش کاسبی میکنه لامصب ، هم روز به روز قیمتش می ره بالا.
جوجه ها این توئن؟
آره بابا، این تازه ییکی از ساختموناشه.
خیلی بزرگه آ.
اینور هست ، اونور هست. اون ته هست. . .

عبارت "go up" به معانی مختلفی استفاده می شود. در زیر به برخی از معانی رایج آن اشاره خواهم کرد:
1. بالا رفتن یا صعود کردن: "Go up" به بالا رفتن یا صعود کردن از مکان پایین تر به مکان بالاتر اشاره می کند. می تواند به حرکت فیزیکی از یک سطح پایین تر به سطح بالاتر، مانند رفتن به بالای یک پل یا صعود کردن پله ها، اشاره کند. برای مثال، "We need to go up to the 10th floor for the meeting" به این معنی است که باید برای جلسه به طبقه دهم برویم.
...
[مشاهده متن کامل]

2. افزایش یا افزایش قیمت: "Go up" به افزایش یا افزایش قیمت چیزی اشاره می کند. معمولاً در مورد قیمت محصولات، هزینه ها یا نرخ ها استفاده می شود. برای مثال، "The price of gasoline has gone up again" به این معنی است که قیمت بنزین دوباره افزایش یافته است.
3. افزایش سنتی یا معنوی: "Go up" به افزایش در سطح چیزی، مانند داغ شدن یک تنش یا افزایش درجه حرارت، اشاره می کند. برای مثال،
"The tension in the room went up as the argument escalated" به این معنی است که تنش در اتاق با افزایش مشاجره افزایش یافت.
4. پیشرفت یا موفقیت: "Go up" به پیشرفت یا موفقیت در یک زمینه خاص اشاره می کند. می تواند به توسعه شخصی، پیشرفت در کار یا موفقیت در یک رقابت اشاره کند. برای مثال، "Her career has really gone up in the past few years" به این معنی است که در سال های اخیر، شغل او واقعاً پیشرفت کرده است.
معنی عبارت "go up" بسته به متن و ساختار جمله ممکن است متفاوت باشد. با این حال، با توجه به این معانی، می توانید مفهوم مناسب را درک کنید.

بالا رفتن، مثل بالا رفتن از پله:
going up the stairs
پیش قدم شدن
برپا شدن:
If there were any regrets after the billboard went up, who could they conceivably hold responsible but themselves and their own damnably strong civic spirit?
To increase: افزایش یافتن ( از نظر ارزش )
To be construed, to be erected
ساخته شدن ساختمان ، ساختن
Increase = Gose
معنی هردو به معنی افزایش و بالا رفتن هستند.
نزدیک آمدن هم معنی approach و walk up ( to s. b )
ساختن و انجام دادن
The only thing left was the white picket fence, and that was going up next week
آتش گرفتن
ایستادن. تقابل کردن.
افزایش یا همون افزایش دادن
به سمت شمال رفتن
بلند شدن
Go up:
( ورزش ) از گروه خود بالا رفتن
Collins:👇👇👇👇
�In sport, if a team�goes up, they move to a higher division in a league. [BRIT]
Eg:I fancy Leicester to go up.
گمون کنم لستر از گروهش بالا بره.
حرکت به سمت بالا، افزایش، بالا آمدن، منفجر شدن یا شعله ور شدن ناگهانی، شروع به در س خواندن در دانشگاه یا ادامه درس خواندن بعد از تعطیلات، در موقعیت ثابت شدن ( یک تابلو ) ، ساخته شدن ( ساختمان ) .
رفتن بالا
be built
housing developments went up"
افزایش یافتن ( قیمت و . . . )
دوام آوردن
به سمت جلو حرکت کردن
افزایش یافتن
وارد شدن
ساختن - ظاهر شدن - آتش گرفتن یا منفجر شدن - رفتن به دانشگاه - رفتن از یک شهر یا موقعیت پایین تر به شهری بزرگتر یا موقعیت بالاتر
جلو رفتن

ارتقا پیدا کردن
افزایش دادن
بالارفتن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٩)

بپرس