gung ho


(آمریکا - عامیانه) مشتاق، پر شور و هیجان، (در مورد اشخاص ساده یا بی تجربه) آماده ی همکاری و عمل

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: (informal) extremely enthusiastic and loyal, often in a naive way.

- a gung-ho approach to the new project
[ترجمه گوگل] رویکرد گونگ هو به پروژه جدید
[ترجمه ترگمان] یک رویکرد gung به پروژه جدید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- gung-ho infantrymen
[ترجمه گوگل] پیاده نظام گونگ هو
[ترجمه ترگمان] سرباز gung!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. unaware of the trip's dangers,he was gung-ho
چون از مخاطرات سفر بی اطلاع بود نسبت به آن شور و هیجان داشت.

2. He has warned some of his more gung ho generals about the consequences of an invasion.
[ترجمه گوگل]او به برخی از ژنرال های تفنگدار تر خود در مورد عواقب یک تهاجم هشدار داده است
[ترجمه ترگمان]او به برخی از more ho درباره عواقب حمله هشدار داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Mr. gung ho about his new job.
[ترجمه ناشناس] اقای. . . . در مورد کار جدیدش اشتیاق داشت
|
[ترجمه گوگل]آقای گونگ هو در مورد شغل جدیدش
[ترجمه ترگمان]آقای \"اشتیاقی\" در مورد شغل جدیدش
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. David: Oh yeah! George is gung ho about Annie now.
[ترجمه گوگل]دیوید: اوه بله! جورج در حال حاضر در مورد آنی صحبت می کند
[ترجمه ترگمان]! اوه، آره \"الان\" جورج \"خیلی\" آنی \"ه\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Why is everyone so gung ho to connect those two conditions?
[ترجمه Mahdi] چرا همه خیلی مشتاقن تا این دو تا شرایط رو به همدیگه ربط بدن؟
|
[ترجمه گوگل]چرا همه برای ارتباط این دو شرط انقدر سختگیر هستند؟
[ترجمه ترگمان]چرا همه باید این دو شرایط را به هم ربط دهند؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Rewi Alley wrote: "Actually the work of Gung Ho was done in the 1938-1942 peroid. The contribution towards keeping Chiang Kai-shek in the war was then the main raison d'etre. "
[ترجمه گوگل]کوچه ریوی نوشت: "در واقع کار گونگ هو در دوره 1938-1942 انجام شد در آن زمان کمک به حفظ چیانگ کای شک در جنگ، دلیل اصلی وجود بود "
[ترجمه ترگمان]کوچه Rewi نوشت: \" در واقع کار of هو در سال ۱۹۳۸ - ۱۹۴۲ انجام شد در آن زمان، کمک به حفظ چیانگ Kai در جنگ، علت اصلی آن بود \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Mr. A was gung ho about his new job.
[ترجمه گوگل]آقای الف در مورد شغل جدیدش صحبت کرد
[ترجمه ترگمان]آقای \"الف\" از شغل جدیدش خیلی هیجان زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Mr. Li was gung ho about his new job.
[ترجمه گوگل]آقای لی در مورد شغل جدیدش صحبت کرد
[ترجمه ترگمان] آقای \"Li\" از شغل جدیدش خیلی خوشش میومد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Gung Ho Education started as with the ICM as quite an important job.
[ترجمه گوگل]آموزش گونگ هو با ICM به عنوان یک کار بسیار مهم شروع شد
[ترجمه ترگمان]آموزش عالی Ho به عنوان یک شغل مهم با ICM شروع شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Lao Tzu's wisdom could be a motto for a gung ho 21 st - century Silicon Valley startup.
[ترجمه گوگل]خرد لائوتسه می تواند شعار یک استارتاپ دره سیلیکون در قرن بیست و یکم گونگ هو باشد
[ترجمه ترگمان]\"تائو تزو\" می تواند شعاری برای راه اندازی دره سیلیکون قرن بیست و یکم باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Khalif may be an unlikely candidate. But few of the women on the ballot are striding gung ho into the spotlight.
[ترجمه گوگل]خلیف ممکن است نامزد بعید باشد اما تعداد کمی از زنانی که در رای گیری حضور دارند، با گنگ هو به کانون توجه می روند
[ترجمه ترگمان]ممکن است خلیف یک کاندیدای غیر محتمل باشد اما تعداد کمی از زنان در رای گیری در کانون توجه قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (chinese) work together; overly excited, too enthusiastic
you use gung-ho to describe a person or their attitude when they are very enthusiastic about something, especially about going to war; used showing disapproval.

پیشنهاد کاربران

دوستان معنای درستش میشه مشتاق.
دعوایی
خر ذوق
بسیار هیجان زده. بسیار مشتاق

بپرس