gym

/ˈdʒɪm//dʒɪm/

معنی: ورزشگاه، زورخانه، دبیرستان
معانی دیگر: (عامیانه)، مخفف: gymnasium

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: (informal) a gymnasium.

(2) تعریف: (informal) a fitness center providing various means of exercising, usually requiring membership.

- I've lost weight since I joined the gym and started working out regularly.
[ترجمه سارا] از وقتی که به باشگاه می روم لاغر تر شدم واضافه وزنم ندارم
|
[ترجمه J. BND] از وقتیکه به باشگاه میرم و ورزش رو به طور منظم انجام میدم وزنم کم شده ( اضافه وزنم رو از دست دادم )
|
[ترجمه من] از وقتی که به باشگاه می روم و مرتبا کار میکنم ( ورزش میکنم ) لاغر تر شدم واضافه وزنم از دست دادم
|
[ترجمه آراد] ازوقتی منظم رفتم باشگاه ( ورزش میکنم ) ، وزن کم کردم و لاغرتر شدم.
|
[ترجمه Zinat] میخوام برم باشگاه تا که لاغر تر شم
|
[ترجمه گوگل] از زمانی که وارد باشگاه شدم و به طور منظم ورزش کردم وزنم را کم کردم
[ترجمه ترگمان] از زمانی که به سالن ورزش پیوستم، وزن کم کردم و به طور منظم ورزش کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: physical education.

- The students only have gym three times a week now.
[ترجمه Hani] دانش آموزان فقط 3 بار در هفته در ورزشگاه ورزش می کنند.
|
[ترجمه Zinat] دانش آموزان در روز سه بار ورش میکند
|
[ترجمه گوگل] دانش آموزان در حال حاضر فقط سه بار در هفته سالن بدنسازی دارند
[ترجمه ترگمان] دانش آموزان تنها سه بار در هفته تمرین می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- Your son will not graduate if he fails gym.
[ترجمه گوگل] اگر پسر شما در ورزشگاه شکست بخورد فارغ التحصیل نمی شود
[ترجمه ترگمان] پسر شما در صورتی که نتواند باشگاه ورزشی را شکست دهد، فارغ التحصیل نخواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(4) تعریف: a usu. metal structure providing the framework for various types of outdoor play equipment.

- The school yard is getting a new gym.
[ترجمه گوگل] حیاط مدرسه در حال ساخت یک سالن ورزشی جدید است
[ترجمه ترگمان] حیاط مدرسه یک باشگاه ورزشی جدید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. gym suit
لباس ورزش

2. I try and work out at the local gym once a week.
[ترجمه حسین سلیمانی] من تلاش میکنم که در یک هفته در باشگاه محلی کار کنم
|
[ترجمه گوگل]من سعی می‌کنم هفته‌ای یک بار در باشگاه محلی ورزش کنم
[ترجمه ترگمان]یک بار یک هفته در سالن ورزش محلی کار می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I go to the gym every Monday and Wednesday, without fail.
[ترجمه Mohammad Amin] من بدون استثناء هر دوشنبه و چهارشنبه به باشگاه می روم
|
[ترجمه گوگل]من هر دوشنبه و چهارشنبه بدون شکست به باشگاه می روم
[ترجمه ترگمان]من هر دوشنبه و چهارشنبه بدون شکست به سالن ورزش می روم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Please wear trainers in the gym, to avoid scuffing the floor.
[ترجمه گوگل]لطفاً برای جلوگیری از ساییده شدن زمین، در باشگاه از مربی استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]لطفا برای اجتناب از کف زدن کف زمین، از مربی هایی استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. On rainy days, we play games in the gym.
[ترجمه yasyn] در روز های بارانی ما در باشگاه ورزش میکنیم
|
[ترجمه Helya] در روز های بارانی، ما در ورزشگاه بازی می کنیم
|
[ترجمه گوگل]در روزهای بارانی، ما در باشگاه بازی می کنیم
[ترجمه ترگمان]در روزه ای بارانی، ما در سالن ورزش بازی می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Class 3 do gym on a Wednesday afternoon.
[ترجمه ......S] کلاس سوم, بعد از ظهر چهارشنبه در باشگاه ورزش میکنند
|
[ترجمه گوگل]کلاس 3 بعدازظهر چهارشنبه ورزشگاه انجام دهید
[ترجمه ترگمان]کلاس سوم بعد از ظهر روز چهارشنبه ورزش می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I usually go to the gym after work.
[ترجمه ] من معمولا بعد از کار به باشگاه میروم
|
[ترجمه گوگل]من معمولا بعد از کار به باشگاه می روم
[ترجمه ترگمان]من معمولا بعد از کار میرم باشگاه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. After several sessions at the gym, I feel a lot fitter.
[ترجمه گوگل]بعد از چندین جلسه در باشگاه، احساس می کنم خیلی بهتر هستم
[ترجمه ترگمان]بعد از چند جلسه که در سالن ورزش برگزار شد، احساس بهتری دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. We played basketball in the gym.
[ترجمه گوگل]ما در ورزشگاه بسکتبال بازی می کردیم
[ترجمه ترگمان]ما تو باشگاه بسکتبال بازی می کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Huw works out in the gym two or three times a week.
[ترجمه گوگل]هاو دو یا سه بار در هفته در باشگاه ورزش می کند
[ترجمه ترگمان]Huw دو یا سه بار در هفته در سالن ورزش کار می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Work out at a gym or swim twice a week.
[ترجمه گوگل]در یک باشگاه ورزش کنید یا دو بار در هفته شنا کنید
[ترجمه ترگمان]در یک باشگاه ورزش کنید و یا دو بار در هفته شنا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. If you enrol at a gym that's miles away, you won't be visiting it as often as you should.
[ترجمه گوگل]اگر در باشگاهی که کیلومترها دورتر است ثبت نام کنید، آنطور که باید از آن بازدید نخواهید کرد
[ترجمه ترگمان]اگر شما در یک باشگاه هستید که کیلومترها دورتر از آن هستید، تا آنجا که باید از آن بازدید نخواهید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I go to the gym twice a week.
[ترجمه گوگل]هفته ای دوبار به باشگاه می روم
[ترجمه ترگمان]من هفته ای دو بار میرم باشگاه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. These athletes work out at the gym for two hours every day.
[ترجمه گوگل]این ورزشکاران هر روز دو ساعت در باشگاه ورزش می کنند
[ترجمه ترگمان]این ورزش کاران هر روز در سالن ورزش به مدت دو ساعت کار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He often went to the gym to harden his muscles.
[ترجمه گوگل]او اغلب برای سفت کردن عضلاتش به باشگاه می رفت
[ترجمه ترگمان]او اغلب به باشگاه می رفت تا ماهیچه های خود را سفت کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ورزشگاه (اسم)
stadium, showplace, gym, gymnasium, gymkhana, palaestra

زورخانه (اسم)
gym, gymnasium

دبیرستان (اسم)
school, gym, gymnasium, high school, middle school

کلمات اختصاری

عبارت کامل: Gymnasium
موضوع: ورزش
باشگاه

انگلیسی به انگلیسی

• large hall for sports activities, gymnasium; physical education
a gym is the same as a gymnasium.
gym is the same as gymnastics.

پیشنهاد کاربران

gym 4 ( n ) ( also health club ) =a private club where people go to do physical exercise in order to stay or become healthy and fit, e. g. I just joined a gym.
gym
gym 3 ( n ) =physical exercises done in a gym, especially at school, e. g. gym class. I don't like gym. I have gym at 2.
gym
gym 2 ( n ) ( formal gymnasium ) e. g. to play basketball in the gym
gym
gym 1 ( n ) ( dʒɪm ) ( formal gymnasium ) =a room or hall with equipment for doing physical exercise, for example in a school
gym
Gym home work, تکلیف مدرسه
از وقتی که با باشگاه رفتم و شروع به کار کردن مرتب کردم ( ورزش مرتب ) اضافه وزنم را از دست داده ام.
باشگاه
سالن ورزش
محل تمرین بوکس
ژیمناستیک
انها هفته ای سه بار به باشگاه میروند
سالن ورزشی . باشگاه. ورزشگاه
Large place for Sports activities
سالن ، سالن ورزشی ، ورزشگاه ، باشگاه ، باشگاه بدنسازی و خیلی چیز های دیگه ک با این ها هم معنی باشه

رخت کن هم معنی میده، با توجه به مکان و جمله ای که مخاطب قرار داره و دیالوگ میگه
سالن ورزش ، باشگاه
I go to the gym twice a week 🥮🥮
من هفته ای دوبار به سالن ورزش می روم
باشگاه، بدن سازی یا. ورزشگاه
ورزش
به معنی باشگاه هست و در زبان انگلیسی در مدرسه به زنگ ورزش نیز گفته می شود.
تعریف:، a class in school in Wich you do physical exercises and play sports ( کتاب supplementary )
یعنی کلاسی در مدرسه که در آن شما تمرینات بدنی انجام می دهید و ورزش می کنید
باشگاه ورزشی، سالن ورزشی، ورزشگاه، زور خانه
باشگاه. سالن ورزشی
a fitness center providing various means of exercising, usually requiring membership
سالن سرپوشیده ورزشگاه سر پوشیده
ورزشگاه
باشگاه
a class in school in which you do physical exercises and play sports
باشگاه یا سالن ورزشی
باشگاه سالن ورزشی

باشگاه

باشگاه یا باشگاه بدن سازی
باشگاه ؛ سالن ورزشی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٨)

بپرس