gain ground

/geɪn graʊnd//geɪn graʊnd/

ترقی کردن، پیشرفت کردن، بهتر شدن، موفق شدن، قوی شدن

جمله های نمونه

1. The anti-smoking lobby has steadily gained ground in the last decade.
[ترجمه گوگل]لابی ضد سیگار در دهه گذشته به طور پیوسته جایگاه خود را به دست آورده است
[ترجمه ترگمان]لابی ضد سیگار در دهه گذشته به طور پیوسته در حال افزایش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They ran away helter-skelter, but the police gained ground upon them.
[ترجمه گوگل]آن‌ها به‌هیچ‌وجه فرار کردند، اما پلیس به آنها حمله کرد
[ترجمه ترگمان]با هرج و مرج و هرج و مرج به راه افتادند، اما پلیس به آن ها حمله کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Republicans are gaining ground in the southern states.
[ترجمه گوگل]جمهوری خواهان در ایالت های جنوبی در حال افزایش هستند
[ترجمه ترگمان]جمهوریخواهان در ایالات جنوبی در حال کسب زمین هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There are signs that the party is gaining ground in the latest polls.
[ترجمه گوگل]نشانه هایی وجود دارد که نشان می دهد این حزب در آخرین نظرسنجی ها در حال افزایش است
[ترجمه ترگمان]نشانه هایی وجود دارد مبنی بر اینکه حزب در آخرین نظرسنجی ها در حال پیشرفت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Sterling continues to gain ground against the dollar.
[ترجمه گوگل]استرلینگ همچنان در برابر دلار به رشد خود ادامه می دهد
[ترجمه ترگمان]استرلینگ به افزایش زمین در برابر دلار ادامه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His theories gradually gained ground among academics.
[ترجمه پ] نظریاتش در میان دانشگاهیان محبوب شد
|
[ترجمه گوگل]نظریات او به تدریج در میان دانشگاهیان جای گرفت
[ترجمه ترگمان]نظریات او بتدریج در میان دانشگاهیان به وجود آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Christian right has been steadily gaining ground in state politics.
[ترجمه گوگل]راست مسیحی به طور پیوسته در سیاست دولت به دست آورده است
[ترجمه ترگمان]حق مسیحی به طور پیوسته در سیاست دولت به دست آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The movement rapidly gained ground.
[ترجمه گوگل]جنبش به سرعت جایگاه خود را به دست آورد
[ترجمه ترگمان]جنبش به سرعت زمین را فرا گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Three published polls all revealed the Lib Dems gaining ground at the Tories' expense.
[ترجمه گوگل]سه نظرسنجی منتشر شده همگی نشان داد که دموکرات‌های لیبرال به هزینه محافظه‌کاران جایگاه خود را به دست آورده‌اند
[ترجمه ترگمان]سه نظرسنجی منتشر شده همه نشان داد که لیبرال دموکرات با هزینه محافظه کاران زمین را بدست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A glance behind confirmed his fears. His pursuer was gaining ground on him rapidly.
[ترجمه گوگل]نگاهی به پشت سر ترس او را تایید کرد تعقیب کننده او به سرعت در حال به دست آوردن قدرت بر او بود
[ترجمه ترگمان]یک نگاه از پشت سر ترس او را تایید کرد pursuer به سرعت به او نزدیک می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Under strict management, his business gained ground.
[ترجمه گوگل]تحت مدیریت دقیق، کسب و کار او به دست آورد
[ترجمه ترگمان]تحت مدیریت دقیق، تجارتش رو به افزایش گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The soldiers fought hard and began to gain ground.
[ترجمه گوگل]سربازان سخت جنگیدند و شروع به به دست آوردن زمین کردند
[ترجمه ترگمان]سربازان به سختی جنگیدن و شروع به بدست آوردن زمین کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Acupuncture anesthesia is rapidly gaining ground in surgical operations.
[ترجمه گوگل]بیهوشی با طب سوزنی به سرعت در عمل جراحی در حال گسترش است
[ترجمه ترگمان]بی هوشی طب سوزنی به سرعت در حال به دست آوردن زمین در عمل جراحی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The police car was gaining ground on the robbers.
[ترجمه گوگل]ماشین پلیس روی دزدان غلبه می کرد
[ترجمه ترگمان]اتومبیل پلیس در حال نزدیک شدن به دزدان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The police car was gaining ground on the suspects.
[ترجمه گوگل]خودروی پلیس در حال تسخیر مظنونان بود
[ترجمه ترگمان]خودروی پلیس در حال به دست آوردن زمین در رابطه با این مظنونین بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• progress, advance

پیشنهاد کاربران

We're definitely Gaining ground on our main competitors.
ما قطعادر حال پیشی گرفتن از رقبا ی اصلی خود هستیم.
به توفیق دست پیدا کردن
The phrase “gain ground” is an idiomatic expression that means to make progress or become more popular. It is often used to describe a political party, idea, or belief that is becoming more widely accepted.
...
[مشاهده متن کامل]

یک عبارت اصطلاحی است که به معنای پیشرفت یا محبوب شدن است. اغلب برای توصیف یک حزب سیاسی، ایده یا عقیده ای که به طور گسترده پذیرفته شده است استفاده می شود.
The company’s new product is gaining ground in the market.
The environmental movement has gained ground in recent years.
The opposition party is gaining ground in the polls.
The idea of renewable energy is gaining ground around the world.
The team is slowly gaining ground on their rivals.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/gain-ground• https://www.collinsdictionary.com/dictionary/english/gain-ground
معنای تحت الفظی: افزایش زمین
If a political party or an idea or belief gains
ground, it becomes more popular or accepted:
وقتی یک حزب سیاسی یا یک ایده یا عقیده محبوب تر میشه یا پذیرفته میشه .
...
[مشاهده متن کامل]

The Republicans are gaining ground in the southern states.
جمهوریخواهان دارند در ایالتهای جنوبی محبوبتر میشن
https://dictionary. cambridge. org/dictionary/english/gain - ground

( سرباز ) پیشروی کردن به سمت مکان دلخواه
بازار رو در دست گرفته

بازار رو قبضه کرده

نزدیک شدن
to get closer to something pursued —usually used with on or upon
منبع : https://www. merriam - webster. com/dictionary/gain ground

بپرس