general election

/ˈdʒenr̩ələˈlekʃən//ˈdʒenr̩əlɪˈlekʃən/

انتخابات سرتاسری کشور، انتخابات همگانی، انتخابات همگانی انتخابات مرحله ی نهایی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a final election on the national, state, or local level to select one candidate from among those previously nominated in a primary election, at a party convention, or by some other procedure.

(2) تعریف: an election that is not local, esp. a state or national election.

جمله های نمونه

1. The opposing parties failed in the general election for all their pains.
[ترجمه گوگل]احزاب مخالف با همه دردها در انتخابات سراسری شکست خوردند
[ترجمه ترگمان]احزاب مخالف در انتخابات عمومی برای تمامی pains شکست خوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Since there was soon to be a general election, the Prime Minister decided that a change of policy was politically expedient.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که قرار بود به زودی یک انتخابات عمومی برگزار شود، نخست وزیر تصمیم گرفت که تغییر سیاست از نظر سیاسی به مصلحت باشد
[ترجمه ترگمان]از آنجا که به زودی یک انتخابات عمومی وجود داشت، نخست وزیر تصمیم گرفت که تغییر سیاست به لحاظ سیاسی مناسب باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The general election in Britain was expected to result in a hung parliament.
[ترجمه گوگل]انتظار می رفت که انتخابات عمومی در بریتانیا منجر به یک پارلمان معلق شود
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که انتخابات عمومی در بریتانیا منجر به یک پارلمان معلق شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. for victory in/set to win the general election.
[ترجمه گوگل]برای پیروزی در / تنظیم برای پیروزی در انتخابات عمومی
[ترجمه ترگمان]برای پیروزی در انتخابات عمومی پیروز شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We hold a general election every four or five years.
[ترجمه گوگل]ما هر چهار یا پنج سال یک بار انتخابات عمومی برگزار می کنیم
[ترجمه ترگمان]ما هر چهار یا پنج سال یک انتخابات عمومی برگزار می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A general election became a certainty three weeks ago.
[ترجمه گوگل]انتخابات عمومی سه هفته پیش قطعی شد
[ترجمه ترگمان]انتخابات عمومی سه هفته پیش قطعی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The party suffered a humiliating defeat in the general election.
[ترجمه گوگل]این حزب در انتخابات سراسری شکست تحقیرآمیزی را متحمل شد
[ترجمه ترگمان]این حزب در انتخابات عمومی یک شکست شرم آور را متحمل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The government cannot see beyond next year's general election.
[ترجمه گوگل]دولت نمی تواند فراتر از انتخابات عمومی سال آینده را ببیند
[ترجمه ترگمان]دولت نمی تواند بیش از انتخابات عمومی سال آینده را ببیند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Conservative Party's victory in April's general election persuaded him to run for President again.
[ترجمه گوگل]پیروزی حزب محافظه کار در انتخابات سراسری آوریل او را متقاعد کرد که دوباره برای ریاست جمهوری نامزد شود
[ترجمه ترگمان]پیروزی حزب محافظه کار در انتخابات عمومی ماه آوریل او را متقاعد کرد که مجددا نامزد ریاست جمهوری شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A coalition government was formed following an inconclusive general election.
[ترجمه گوگل]پس از انتخابات عمومی بی نتیجه، یک دولت ائتلافی تشکیل شد
[ترجمه ترگمان]یک دولت ائتلافی پس از انتخابات عمومی بی نتیجه تشکیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The constitution stipulated that a general election must be held within 120 days.
[ترجمه گوگل]قانون اساسی تصریح می کند که انتخابات عمومی باید ظرف 120 روز برگزار شود
[ترجمه ترگمان]قانون اساسی تصریح می کند که انتخابات عمومی باید ظرف ۱۲۰ روز برگزار شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. At the last General Election, they suffered a crushing/humiliating defeat.
[ترجمه گوگل]در آخرین انتخابات عمومی، آنها شکستی کوبنده/تحقیرآمیز را متحمل شدند
[ترجمه ترگمان]در آخرین انتخابات عمومی، آن ها متحمل شکست خرد کننده \/ تحقیر کننده شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The general election campaign gets underway today.
[ترجمه گوگل]کمپین انتخابات سراسری امروز آغاز می شود
[ترجمه ترگمان]کمپین انتخابات عمومی امروز در جریان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. An early general election is certainly on the cards.
[ترجمه گوگل]انتخابات عمومی زودهنگام قطعاً در برنامه است
[ترجمه ترگمان]به طور حتم یک انتخابات عمومی زودهنگام در این کارت ها برگزار خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. put up a number of candidates in the General Election.
[ترجمه گوگل]تعدادی نامزد در انتخابات سراسری معرفی کرد
[ترجمه ترگمان]شماری از نامزدها را در انتخابات عمومی انتخاب کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (slang) erection
a general election is an election for a new government, in which all the citizens of a country may vote.

پیشنهاد کاربران

انتخابات سراسری
general election ( علوم سیاسی و روابط بین الملل )
واژه مصوب: انتخابات سراسری
تعریف: انتخاباتی که به طور منظم در فواصل زمانی معین در کل کشور برگزار می شود
انتخاب همگانی

بپرس