genteelly


بطوراقامنش، نجیب وار

جمله های نمونه

1. Satiated, her tongue genteelly licks away a tiny bead of sauce that lingers on her lip.
[ترجمه گوگل]زبانش که سیر شده بود، به آرامی یک دانه سس کوچک را که روی لبش می ماند، می لیسید
[ترجمه ترگمان]و زبانش را لیس می زند و قطره کوچکی از سس را که روی لبش وجود دارد را لیس می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It was all done so genteelly that it set McAllister's teeth on edge.
[ترجمه گوگل]همه این کارها به قدری ملایم انجام شد که دندان مک آلیستر را روی لبه انداخت
[ترجمه ترگمان]همه این کارها را انجام داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Please genteelly do exercise, do not make much loud noise.
[ترجمه گوگل]لطفا با ملایمت ورزش کنید، صدای زیاد بلند نکنید
[ترجمه ترگمان]با کمال میل تمرین کنید، سر و صدا نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She had been genteelly bred, was sensible, lively, and of a most pleasing conversation.
[ترجمه گوگل]او با ملایمت تربیت شده بود، معقول، پر جنب و جوش، و گفتگوی دلپذیری داشت
[ترجمه ترگمان]مثل این بود که صاحب اسم و رسم بوده، باهوش، با نشاط، و از a حرف زدن لذت می برد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I wish to discuss with people together genteelly and wish to offer reference for the higher vocational technology colleges' ideological and political education of our country in this way.
[ترجمه گوگل]من مایلم با همدیگر مهربانانه بحث کنم و می خواهم مرجعی برای آموزش ایدئولوژیک و سیاسی دانشکده های فنی حرفه ای کشورمان در این راه ارائه دهم
[ترجمه ترگمان]می خواهم با مردم با هم بحث و گفتگو کنم و آرزو دارم که در این روش به دانشکده های عالی فن آوری فنی حرفه ای و آموزش سیاسی کشورمان مراجعه کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The English lived genteelly in India.
[ترجمه گوگل]انگلیسی‌ها در هند به آرامی زندگی می‌کردند
[ترجمه ترگمان]زبان های انگلیسی در هند genteelly می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Some are intersected with elegant stripes or studded with radiant spots; others affect to be genteelly powdered or neatly fringed.
[ترجمه گوگل]برخی از آنها با راه راه های ظریف تلاقی می کنند یا با لکه های درخشان تلاقی می کنند برخی دیگر تاثیر می گذارند که به طور ملایم پودر یا حاشیه دار شوند
[ترجمه ترگمان]بعضی از آن ها با خط های راه راه و پر زرق و برق که در نقاط درخشان قرار دارند، قطع می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. "A man, indeed, is not genteel when he gets drunk; but most vices may be committed very genteelly" (James Boswell).
[ترجمه گوگل]"در واقع، یک مرد وقتی مست می شود، نجیب نیست، اما بسیاری از بدی ها ممکن است بسیار مهربانانه مرتکب شوند" (جیمز باسبول)
[ترجمه ترگمان](جیمز بازول)می گوید: \" در حقیقت، مردی که مست می شود، مودبانه نیست؛ اما بسیاری از معایب ممکن است بسیار genteelly باشند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. "Don't disillusion me, " said Kath, chewing buttered toast more greedily than genteelly.
[ترجمه گوگل]کات در حالی که نان تست کره ای را بیشتر حریصانه می جوید، گفت: "من را ناامید نکن "
[ترجمه ترگمان]Kath با حرص و ولع به نان برشته کره مالیده گفت: مرا ناامید نکن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• in a genteel manner, politely, in a refined manner

پیشنهاد کاربران

بپرس