get to do sth

پیشنهاد کاربران

فرصت انجام کاری را داشتن
اجازه ی انجام کاری را داشتن
phrase - informal :
فرصت انجام کاری را یافتن
به عنوان مثال :
We got to meet all the stars after the show
منابع• https://www.ldoceonline.com/dictionary/get-to-do-something• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/get-to
باعث شدن یا ترغیب کردن یا وادار کردن کسی به انجام کاری یا چیزی
مجاب کردن یا متقاعد کردن
مجبورکردن یامتقاعدکردن کسی به انجام کاری
فرصت یا توانایی انجام کاری را داشتن.
Why do you work at home? I get to spend a lot of time with you and the kids.
چرا درخانه کار میکنی؟ ( زیرا ) میتوانم کلی وقت با تو و بچه ها بگذرانم.

بپرس