give hard time

پیشنهاد کاربران

اوقات کسی را تلخ کردن
to give someone a hard time
کسی را مؤذب کردن.
یک فردی زندگی را برای فرد دیگری سخت کند مثلاً مدام به فرد دیگر سرزنش و انتقاد کند.
شرایط رو برای کسی دشوار کردن
To have bad behavior with sb
سخت گرفتن
give somebody a hard time کسی رو دست انداختن

بپرس